عصر نو
www.asre-nou.net

تقصیر از ما بود


Fri 6 11 2020

شهاب طاهرزاده

shahab-taherzade.jpg
بیچاره شد این ملت مثل گلی بدون آب
گلبرگش به زمین افتاد خاک خشکش نه جواب

ازما بود تقصیرقلب من چنین می گوید
هر چه از قلب من و تو می آید عطر گلاب

ما نگفتیم گل را کجا بکاریم در صحرا ؟
کسی آمد و گفت در باغ نکاریم آورد عذاب !!

چون عذاب است گل را ببریم در اتاق
نکند آنرا آورد بیرون وگرنه کباب !

کاغذ کادو بر دورش و بر بالاش
عین یک قبرایستاد شوهرش گفت ثواب

شوهرش تقصیر نداشت دنیایش چنین بود
وسط دنیایش درختی بود که نمی دید آفتاب

مرد و زن نه در عشق میجویند خود را
در این خانهء سرد عشق نبود بود سراب

این ملت بیچاره شد وقتی گلی نروید
بدون گل خاک گدا می شود با شتاب

ملت کجا بود مملکت کجا بود کجا بود رها ؟
زمان آن رسیده است که به هر گل بگوییم بتاب !

از ما بود تقصیر چرا که چراغها خاموش بودند
خیابانها و خانه ها روشن بودند کسی گفت مذاب !

چرا با هم یکی شدیم تا گل سیاه را بپروریم
حمافت مردم بود یا میرفتیم در چاه خواب

درتاریکی ی شهرپر شده است از چراغ
ترسم روزی رسد که خورشید باشد در نقاب

هوا خوش نیست گوجه سر کوچه خشکید
جهان به جلو میرود و ما به عقب میرویم بی حساب !

درختان تبریزی چه بلندند در کنار جویبارها
چه کردیم که امروز نه آب است و همه خراب

همه اگر باشند دریا را هیچ کس نمی توان پوشاند
پاره شدن رشته ها آه ! چنین است جواب دریاب !


2020 10 22
شهاب طاهرزاده