عصر نو
www.asre-nou.net

جلسه دوم محاکمات نمایشی در تهران


Sat 8 08 2009



جلسه دوم دادگاه دستگیر شدگان آغاز شد
بی بی سی
- جلسه دوم دادگاه رسیدگی به اتهام های بازداشت شدگان پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران آغاز شد.
این جلسه که بنا به گفته مقام های قضایی ایران، به درخواست بیش از 10 نفر از وکلای متهمان دو روز به تعویق افتاد، در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی در حال برگزاری است.
منابع خبری حضور احمد زید آبادی (روزنامه نگار و دبیرکل سازمان دانش آموختگان دفتر تحکیم وحدت)، علی تاجرنیا (عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ایران اسلامی و نماینده مردم مشهد در مجلس ششم)، شهاب الدین طباطبایی (عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت)، هدایت آقایی (عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی)، محمد جواد امام (عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی) را در دادگاه تایید کرده اند و کلوتیلد ریس، شهروند فرانسه و دو کارمند محلی سفارتخانه های فرانسه و بریتانیای نیز در دادگاه حضور دارند.
این افراد به هماهنگی و سازماندهی برای انجام "انقلابی مخملی" متهم شده اند و جلسه محاکمه آنها به درخواست وکلای برخی از متهمان جهت تدارک دفاعیه به تعویق افتاد.
جلسه اول دادگاه متهمان یک هفته قبل برگزار شد و در آن افرادی همچون محمدعلی ابطحی و محمد عطریانفر احتمال وجود تقلب در انتخابات را رد کردند.
بسیاری از چهره های سیاسی و مذهبی منتقد دولت اظهارات مطرح شده از سوی دستگیر شدگان در جلسه اول محاکمه را اعترافاتی تحت فشار گرفته شده دانستند و آن را مردود دانستند.
هر چند شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی یک روز پس از برگزاری جلسه اول محاکمه در بیانیه ای با هشدار درباره اینکه "شبه افکنی و تشویش اذهان عمومی جرم، و مستوجب تعقیب کیفری است" به انتقادها پاسخ داد که " اقرار در مقررات قانوني و موازين شرعي يكي از ادله اثبات جرم بوده و هيچ حقوقداني تاكنون در اين امر شبهه وارد نكرده است."
سه روز پس از آنکه آیت الله علی خامنه ای در مراسم تنفیذ محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور آینده ایران انتخابات اخیر را باعث طرد شدن "برخی خواص" عنوان کرد، قربانعلی دری نجف آبادی، دادستان کل کشور دو روز قبل بر صحت اعترافات تاکید کرد، اما از سوی دیگر آیت الله یوسف صانعی، از روحانیون منتقد حکومت اعتنا به اعترافات را "مخالفت آشکار با قرآن" دانست، آیت الله حسینعلی منتظری دادگاه را فرمایشی و پخش مصاحبه ها را غیرشرعی اعلام کرد، محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین ایران دادگاه را مخدوش و مغایر با قانون اساسی دانست، شیرین عبادی حقوقدان برنده جایزه صلح نوبل در سال 2003، کیفرخواست مطرح شده علیه متهمان را حاوی "صدها" غلط حقوقی ارزیابی کرد، دفتر اکبر هاشمی رفسنجانی بخش هایی از اعتراف های مطرح شده از سوی محمدعلی ابطحی را تکذیب کرد و حزب مشارکت هم با صدور بیانیه ای کیفرخواست را با اطلاق عبارت "موجب خنده مرغ پخته" به استهزاء گرفت.

برگزاری دادگاه بيش از ده تن از معترضان به نتيجه انتخابات
ردایو فردا:
شعبه پانزدهم دادگاه انقلاب در بیانیه ای اعلام کرده است که محاکمه بيش از ده نفر از معترضان به نتيجه انتخابات رياست جمهوری روز شنبه برگزار خواهد شد.
نخستين جلسه دادگاه حدود ۱۰۰ نفر از متهمانی که از آنها با عنوان «عوامل اغتشاش و آشوب» پس از انتخابات رياست جمهوری نام برده شده اند، صبح روز شنبه ۱۰ مردادماه در سالن اجتماعات اداره کل دادگستری تهران برگزار شد و قرار بود جلسه دوم روز پنجشنبه برگزار شود .
قاضی صلواتی، رييس شعبه پانزده دادگاه انقلاب، پيشتر اعلام کرده بود که به دنبال درخواست وکلای بيش از ده تن ازبازداشت شدگان وقايع پس از انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری، دومين جلسه دادگاه اين متهمان به جای پنجشنبه، روز شنبه برگزار خواهد شد.
در نخستين جلسه دادگاه معترضان به نتيجه انتخابات دادستان اين دادگاه بازداشت شدگان را به تلاش برای «انقلاب مخملی» متهم کرد.
در اين دادگاه چهره های برجسته گروه های اصلاح طلب نظير محمد علی ابطحی، معاون سابق رياست جمهوری، بهزاد نبوی، عضو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی، محسن میردادمادی، دبیرکل جبهه مشارکت، محسن امين زاده، معاون سابق وزارت امور خارجه و محمد عطريانفر، روزنامه نگار و از افراد نزديک به اکبر هاشمی رفسنجانی حضور داشتند.
در اين دادگاه که فقط رسانه های دولتی حضور داشتند، محمدعلی ابطحی اتهاماتی را عليه خود و برخی از چهره مهم جمهوری اسلامی مطرح کرد.
برگزاری دادگاه با انتقادهای شديد، روحانيون، گروه های سياسی، وکلای دادگستری و برخی مقام های سابق جمهوری اسلامی روبه رو شد و دستگاه قضايی را متهم کردند که با فشار و شکنجه از متهمان اعتراف و اقرار گرفته است.
آيت الله حسينعلی منتظری و آيت الله يوسف صانعی ، دو تن از مراجع شيعه در قم، در واکنش به برگزاری اين دادگاه گفته بودند: اقرارها و اعتراف گيری ها در زندان ها، غير قانونی و در شرايط کاملا‏ ‏غيرعادی فاقد وجاهت شرعی و قانونی است.
محمد خاتمی، رييس جمهوری سابق ايران، نيز دادگاه شنبه دهم مرداد را محکوم کرد و تأکيد کرد که «آنچه نام دادگاه برآن نهاده‌اند، مغاير موازين قانون اساسی، قوانين عادی و حقوق شهروندی است.»
در همین زمینه، جبهه مشارکت نيز اعلام کرده بود کيفر خواست علیه متهمان « بيانيه ای آشفته و ضعيف در حد سرمقاله های آشنای کيهان از کار در آمده» و اتهامات عليه بازداشت شدگان «مرغ پخته را هم به خنده می اندازد».
اين در حالی است که قربانعلی دری نجف آبادی ، دادستان کل ايران، روز پنجشنبه در شيراز گفته بود: که اعترافات بازداشت شدگان اخير بر خلاف رويه قانونی به دست نيامده است.
وی تصريح کرده بود که اين اعتراف ها مبنای صدور حکم در دادگاه نخواهد بود.
نتايج انتخابات رياست جمهوری ايران در ۵۵ روز گذشته با اعتراض های گسترده ای روبرو شده است و در جريان تجمع های خيابانی اين روزها، صدها نفر بازداشت شده و به گفته مقامات دولتی حداقل ۳۰ نفر نيز در این اعتراضات کشته شده اند.
اين در حالی است که مخالفان می گويند تعداد کشته شدگان بسيار بيشتر از اين است.
تا کنون مرگ حداقل دو نفر از بازداشت شدگان وقایع اخیر در زندان های جمهوری اسلامی تایید شده است.

متن کامل کیفرخواست

خبرگزاري فارس: معاون دادستان عمومي و انقلاب تهران به نمايندگي از مدعي العموم در قرائت متن كيفرخواست دومين گروه از متهمان پروژه شكست خورده كودتاي مخملي به نقش كشورهاي بيگانه و مخالف جمهوري اسلامي ايران و گروهكهاي ضد انقلاب و تروريستي در حوادث پس از انتخابات و آشوب‌هاي اخير پرداخت.

● گزارش تصويري مرتبط
------------------------------- به گزارش خبرگزاري فارس متن كامل كيفرخواست دومين گروه از متهمان پروژه شكست خورده كودتاي مخملي به اين شرح است:

رب بما انعمت عليّ فلن اكون ظهيراً للمجرمين ))
رياست محترم شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران
همانگونه كه استحضار داريد پس از حضور حداكثري مردم خدادوست و پرافتخار ايران اسلامي در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري و لبيك به دعوت مقام معظم رهبري((مدظله العالي )) در تجديد ميثاق مجدد با آرمانهاي امام راحل ((رحمة اله عليه )) در سي امين سال پيروزي انقلاب اسلامي كه برگ زريني در مردم سالاري ديني و ركوردي بي سابقه از حضور مردم در جهان به ثبت رسانيد جرياني معاند با افتخارات نظام اسلامي در داخل و خارج از كشور درصدد ايجاد فتنه و سياه نمايي اين افتخار عظيم و اخلال در نظم و امنيت جامعه و تشويش اذهان عمومي برآمد و با بهره گيري از رسانه هاي مخالف و افراد فرصت طلب و ارتباط با بيگانگان و استفاده از همه ظرفيت گروههاي ضد انقلاب كه از سالها قبل درصدد فرصتي براي ضربه زدن به امنيت ميهن اسلامي ما بودند با طراحي توطئه و سناريوي فريب كارانه ادعاي تقلب و جعل درانتخابات سعي در تبديل نمودن يكي از بزرگترين افتخارات سياسي نظام جمهوري اسلامي ايران به چالش امنيتي و حربه تبليغاتي براندازانه عليه نظام داشتند .
در جلسه گذشته در مقدمه اول ادعانامه دادستاني تهران دلايل طراحي قبلي اين آشوبها و مستندات اثبات جرم سازمان يافته و برنامه ريزي شده اخير به استحضار رسيد . در اين جلسه در دو بخش برنامه ريزي و طراحي كشورهاي بيگانه و مخالف جمهوري اسلامي ايران به منظور فروپاشي و براندازي نرم در كشور و دخالت آنان در حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوري اقدامات گروهكهاي ضدانقلاب و تروريستي و نقش آنها در حوادث پس از انتخابات و آشوبهاي اخير به استحضار مي رساند :
الف ) برنامه ريزي و طراحي كشورهاي بيگانه و مخالف جمهوري اسلامي ايران به منظور فروپاشي و براندازي نرم در كشور و نقش آنان در حوادث بعد از انتخابات رياست جمهوري
پيروزي انقلاب اسلامي و به خطر افتادن منافع استعماري بيگانگان در داخل كشور و منطقه استراتژيك خليج فارس منجر به افزايش خصومت و دشمني غرب عليه جمهوري اسلامي ايران گرديده و برهمين اساس و در دوره‌هاي مختلف؛اجراي طرحهاي متعدد سياسي و اطلاعاتي جهت مقابله با نظام ،در دستور كار آنها قرار گرفته است.
از سوي ديگر؛گرفتاري غرب به سركردگي آمريكا در باتلاق عراق و افغانستان و شكست رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه با حزب ا... و جنگ 22 روزه غزه؛احتمال و امكان بكارگيري گزينه نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران را به حداقل كاهش داده و برهمين اساس ايجاد تغييرات ساختاري در نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران با رويكردهاي نوين اطلاعاتي و اقدامات پنهان و نرم در دستور كار غرب قرار گرفته است.در همين راستا؛ فضاي مجازي، رسانه ،شبكه‌هاي ماهواره‌اي و....به عنوان ابزاري كارآمد و نوين جهت تغيير افكار، مورد بهره‌برداري بيگانگان قرار گرفته و براساس ادبيات جاسوسي غرب؛تغيير افكار؛زيربناي تغيير رفتار و نهايتا "‌تغيير ساختار كشور را در پي خواهد داشت.
در همين راستا؛ سياستهاي جديد غرب و به ويژه آمريكا و انگليسي جهت مقابله با جمهوري اسلامي ايران بر سه اصل:

1- دموكراسي‌سازي (دموكراسي متناسب با اهداف و منافع غرب).
2- مشغول‌سازي نظام در داخل با ايجاد ناامني‌هاي داخلي و تشديد اختلاف‌ها
3- مهار اقتدار منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران
استوار گرديده كه جهت تحقق اين اهداف استفاده از رسانه، ديپلماسي عمومي، ايجاد سازمان‌هاي مردم‌نهاد و شبكه ارتباطي و سازماندهي مخالفان با هدف نافرماني مدني و راه‌اندازي پروژه مبارزه عاري از خشونت از مهمترين نقش و كاركرد برخوردار بوده و بودجه هاي كلان و ابزار نوين ارتباطي نيز بدان تخصيص يافته است. از سوي ديگر؛سازمان هاي جاسوسي غرب نسبت به بهره برداري از تمامي فرصت ها و امكانات داخلي معارض و اپوزيسيون كه به عنوان بازوهاي اجرايي و عملياتي آنها محسوب مي‌گردند ؛غفلت ننموده وگروههاي مذكور از قبيل گروه غيرقانوني نهضت آزادي جهت جريان سازي،ايجاد ناامني و به چالش كشاندن نظام و در قالب پياده نظام و ستون پنجم دشمنان به ايفاي نقش مي پردازند.
درهمين راستا؛گروهك منافقين،تندر و جريانات تجزيه طلب و قوم گرا با هدايت و حمايت بيگانگان ودر قالب بمب گذاري،ترور،ايجاد اختلافات سياسي و قوميتي و بحران سازي؛مبادرت به اجراي برنامه هاي ضدامنيتي در ايام انتخابات رياست جمهوري نمودندكه تلاش جهت ترور يكي از كانديداهاي رياست جمهوري و انتساب آن به نظام در راستاي ايراد اتهام عليه مسئولين نظام،گسترش اختلافات و ايجاد ابهام و توهم در لايه هاي مختلف اجتماعي؛يكي از نمونه هاي اهداف و اقدامات آنها محسوب مي گردد.
راهكارهاي فروپاشي جمهوري اسلامي ايران :
دشمنان نظام ( مقدس جمهوري اسلامي ايران ) جهت پيشبرد سياست‌هاي مذكور؛ محورهايي را به عنوان راهكارهاي فروپاشي جمهوري اسلامي ايران طراحي، ترسيم و جهت اجرا در اختيار دستگاههاي اطلاعاتي و مؤسسات وابسته قرار داده‌اند كه برخي از آنها عبارتند از:
1) تبليغ و ترويج ضرورت تغيير سياسي نظام؛
2) حمايت‌هاي بين‌المللي از اتحاديه‌هاي كارگري ، اصناف، گروههاي باصطلاح مدافع حقوق بشر و تشكل‌هاي مدني مخالف جمهوري اسلامي ايران.
3) اعمال تحريم‌هاي اقتصادي عليه جمهوري اسلامي ايران.
4) تقويت مالي نيروهاي مخالف داخل نظام؛ بصورت پنهان
5) شناسايي، جذب و توانمندسازي مراكز و افراد و اقشار مؤثر در جامعه مانند زنان، جوانان، NGOها و ... در جهت نيل به اهداف معين .
با توجه به جدول ترسيمي در تقويم كشور جهت برگزاري انتخابات رياست جمهوري در سال 1388؛ برنامه اجرايي اهداف فوق توسط بيگانگان با فرصت‌طلبي از آزادي‌هاي موجود ؛در راستاي براندازي نرم جمهوري اسلامي ايران و در قالب پروژه ديپلماسي عمومي (Public diplomacy) و اقدامات پنهان (Covert Action) به مرحله اجرا درآمده است.
براندازي نرم و اقدامات پنهان:
براندازي نرم كه با ظاهري آراسته و براي عادي سازي در نزد افكار عمومي از آن با عنوان ديپلماسي عمومي ياد نمودند داراي مفاهيم و ويژگي هاي ذيل مي باشد:
از منظريكي از دستگاههاي اطلاعاتي غرب :
"ديپلماسي عمومي به دنبال اين هدف است كه منافع و امنيت ملي ما را از طريق درك، آگاهي و تاثير بر مردم كشورهاي ديگر حفظ كرده و از گفتگو بين شهروندان ما و موسسات و همتايان آنها در خارج نيز بهره ببرد. "
براندازي نرم از ديدگاه غرب همانا تحميل ارزش‌ها و چهارچوب‌هاي فكري حاكم بر جوامع غربي به ديگر جوامع است تا از اين طريق و به صورت خودكار سيستم آن كشور هدف متاثر و همراه با سياست‌هاي نظام سلطه گردد.
o هدف ديپلماسي عمومي غرب "ملت‌‌ها " و مسير و غايت نهايي آن تاثيرگذاري با هدف تسهيل در سياست‌هاي معطوف به اقدامات پنهان و براندازانه است بنابراين اقدامات پنهان در چارچوب ديپلماسي عمومي؛ مستلزم بكار بستن پيچيده‌ترين شيوه‌هاي عمليات رواني تهاجمي مي باشد
مهم‌ترين اهداف اين پروژه از ديدگاه نظريه پردازان عبارتند از:
1- وادار نمودن دولت به جهت‌گيري‌هاي مورد نظر آنان از طريق فشارهاي مردمي.
2- ايجاد فضاي عدم اعتماد نسبت به مسئولان نظام و اختلال در فرايند تصميم‌گيري.
3- انحراف افكار عمومي جامعه از منافع و اصول نظام و ترويج شيوه‌هاي موردنظر در جامعه از طريق تشكيك در ارزش‌هاي نظام.
4- ايجاد اختلاف در گرايش‌هاي مختلف جامعه و تفرقه و جدايي ميان مردم و حاكميت از طريق متهم كردن سران نظام و نسبت كذب دادن به مسئولان.
5- انشقاق در گروههاي فكري، قومي، مذهبي و ...با هدف اختلال در وحدت ملي.
درتبيين اهميت اين بخش از اقدامات پنهان ؛يكي از وزراي خارجه كشورهاي غربي اظهار مي‌دارد: "در زمان حاضر، تلاش‌هاي ما در زمينه ديپلماسي عمومي در مقايسه با ديگر اقدامات بسيار مهم‌تر است به نحوي كه اين تلاش‌ها جزءلاينفك سياست خارجي ما در برابر دولت‌هاي مخالف مي‌باشد. "
استراتژي امنيت ملي غرب پس از فروپاشي شوروي سابق كه براي انطباق با شرايط متحول بين‌المللي طراحي و بازسازي گرديد، وظايفي را براي دستگاههاي مختلف امنيتي آن كشورها در راستاي اجراي مؤثر اين استراتژي تعيين و مشخص كرده و در همين راستا گزارشات راهبردي_امنيتي را تدوين نموده است .
نكته قابل توجه در دستورالعمل‌هاي گزارشات مذكور؛ جهت‌گيري‌هاي اقدامات آنها در راستاي اقدامات پنهان بوده و با منتفي دانستن جنگ نظامي، "جنگ نرم " و "فروپاشي از درون " را در برابر جمهوري اسلامي پيشنهاد مي‌‌كنند.
راهكارهاي تدوين شده در تقابل با ايران گوياي استراتژي غرب عليه جمهوري اسلامي و در چارچوب ديپلماسي عمومي بوده و اهميت راهكارهاي كاربردي آن به اندازه‌اي است كه اين گزارشات را مي‌توان "مانيفست اقدامات پنهان " غرب عليه جمهوري اسلامي قلمداد كرد.
يكي از مقامات ارشد امنيتي غرب در بيان اهميت بكارگيري استراتژي‌هاي معطوف به ديپلماسي عمومي در برابر ايران، اظهار مي‌دارد: "ايران به لحاظ وسعت سرزميني، كميت جمعيت، كيفيت نيروي انساني، امكانات نظامي، منابع طبيعي سرشار و موقعيت جغرافيايي ممتاز در خاورميانه و هارتلند منطقه، به قدرتي بي ‌بديل تبديل شده كه ديگر نمي‌توان با يورش نظامي آن را سرنگون كرد. "
محورهاي مهم گزارشاتي كه بر ضرورت بكارگيري تاكتيك‌هاي ديپلماسي عمومي تاكيد دارند، گوياي برنامه‌هايي است كه دولتمردان غرب تحت عنوان ديپلماسي عمومي عليه جمهوري اسلامي در سر دارند:
1* بهره‌برداري از اختلافات دروني ايران.
2* بكارگيري براندازي نرم بجاي اقدام نظامي .
3* دامن زدن به نافرماني‌هاي مدني در تشكل‌هاي دانشجويي و نهادهاي غيردولتي و صنفي به عنوان ابزارهاي مهم فشار بر ايران.
4* ضرورت تاكيد بر وجود نظارت بين‌المللي بر انتخابات.
5* حمايت رياكارانه از حقوق‌بشر و دموكراسي در ايران .
6* راه‌اندازي و تقويت شبكه‌هاي متعدد راديو و تلويزيوني به منظور سياه نمايي و فريب مردم
7* حمايت از اپوزيسيون‌ داخلي.
8* تسهيل در فعاليت NGOهاي همسو با غرب.
9* تسهيل در صدور ويزا براي افرادمستعد و همسو با اهداف غرب .
10* دعوت از فعالان جوان ايراني بمنظور شركت در سمينارهاي خارج از كشور براي جذب و آموزش هدفمند مانند آنچه كه در كشورهايي مثل صربستان، فيليپين، اندونزي، شيلي،اوكراين و....
اتفاق افتاد .
از سوي ديگر؛ در بخشي از دكترين هاي امنيتي خود آورده اند:
"ما ممكن است با چالشي جدي‌تر از هيچ كشوري جز ايران مواجه نشويم. نگراني‌هاي ديگري در مورد ايران داريم كه به اندازه مسائل هسته‌اي مهم هستند. نگراني‌هاي ما در نهايت هنگامي حل خواهند شد كه حكومت ايران با اتخاذ تصميمي راهبردي، سياست‌هاي خود را تغيير داده و نظام سياسي خود را باز نمايد و به مردم خود آزادي بدهد. اين مساله هدف غايي ماست. راهبرد ما گسترش تعامل با مردم ايران است. ما در راستاي نابودي استبداد و ارتقاي دموكراسي كارآمد، از تمامي ابزارهاي سياسي، اقتصادي و ديپلماتيك و ابزارهاي ديگري كه در اختيار داريم استفاده خواهيم كرد كه از آن جمله عبارتند از:
o افشاي موارد نقض حقوق‌بشر.
o حمايت از اصلاح‌طلبان از طريق برگزاري نشست‌هايي در وزارت خارجه و سفارت‌خانه‌هاي خود.
تخصيص بودجه در جهت حمايت مالي از فعاليت هاي مورد نظر غرب در داخل ايران
o اعمال تحريم‌هايي با هدف ايجاد شكاف بين مردم و حاكميت.
بر اساس استنادات موجود؛ پروژه براندازي نرم يا به قول خودشان ديپلماسي عمومي با توجه به شرايط داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي جمهوري اسلامي به طرق مختلف در دستور كار دولتمردان غربي قرار گرفته است كه مهم‌ترين آنها عبارتند از:
1) ارائه كمك وآموزش به سازمان هاي غيردولتي و انتشار جزوات فارسي درباره ارزش هاي دمكراتيك و فعاليت‌هاي مدني هم جهت با آن .
2) آموزش خبرنگاران براي ايجاد شبكه منابع خبري با هدف جمع‌آوري اطلاعات و تحليل؛
3) آموزش و سازماندهي فعالان حقوق بشر در ايران جهت ترسيم چهره نامطلوب از نظام؛
4) ايجاد وب‌سايت‌ها و آموزش درباره نحوه برگزاري انتخابات و ارائه اطلاعات كامل از كانديداهاي انتخاباتي سال 1388؛
5) اعزام دانشجويان، هنرمندان و مشاغل حرفه‌اي و آموزش آنها جهت كادرسازي براي پست‌هاي كليدي و مناصب حساس در آينده؛
در پي تاسيس دفتر امور ايران در دوبي(مستقر در كنسولگري آمريكا) از سوي وزارت امور خارجه آمريكا كه از پايگاه ريگا در لتوني درزمان جنگ سرد با هدف فروپاشي شوروي سابق نسخه برداري شده است. اين دفتر فعاليتهايي در خصوص جذب نخبگان ايراني و تاثيرگذاري بر انديشه‌ها و برداشتهاي آنان به منظور ترغيب آنها به اقدام عليه منافع ملي جمهوري اسلامي ايران .در دستور كارخود قرار داده است . در همين راستا سخنگوي وقت وزارت امور خارجه آمريكا اظهار مي دارد:
"دولت آمريكا از طريق سفارتخانه هاي خود در كشورهاي حاشيه خليج فارس و ساير كشورهاي همسايه‌ي ايران ، با سازمانهاي غير دولتي و رسانه هاي ايران همكاري و تعامل خواهد داشت . آژانسهاي مسافرتي بين ايران و آمريكا را افزايش خواهيم داد و مبلغ پنج ميليون دلار براي بازديد استادان و معلمان و حرفه هاي ديگر از آمريكا پرداخت خواهيم كرد "
بر همين اساس دفتر امور ايران در دوبي طي 2 سال اخير در قالب برگزاري دوره‌هاي آموزشي و اعزام گروههاي متعدد از اقشار مختلف به آمريكا؛ مبادرت به ايجاد زمينه هاي لازم جهت برقراري ارتباط با لايه هاي مختلف اجتماعي و نخبگان جامعه نموده و دعوت شوندگان بدون طي مراحل معمول اخذ ويزا و مساعدت مسؤل امور ايران در كنسولگري آمريكا در دوبي آقايان جيليان برنز، رامين عسگرد، تيموتي‌ريچاردسون) به آمريكا مسافرت نموده‌اند كه عمدتا "تحت تاثير قرار گرفته و پس از بازگشت نيز به عنوان مسئول تشكيل گروههاي جديد و اعزام آنها به آمريكا فعال شده‌اند.
شكست طرحهاي آمريكا عليه ايران كه با دستگيري برخي عوامل داخلي آنها صورت گرفت، آمريكاييان را بر آن داشت تا طرح و ايده جديدي تحت عنوان "پروژه EXCHANGE " (تبادل افراد و گروهها) را اجرايي نمايند كه در چارچوب آن اعزام افراد و گروهها به آمريكا با صرف هزينه‌هاي گزاف از طريق پايگاههاي ايجاد شده عليه ايران (دبي، استانبول، باكو، لندن و فرانكفورت) با محوريت دبي كليد خورد.
مراحل اقدامات آمريكا در چارچوب ديپلماسي عمومي آمريكا در ايران عبارتند از:
1. اجراي طرح ابتكار منطقه‌اي بنياد سوروس؛
2. پروژه EXCHANGE.
3. مبادلات دوجانبه.
در اين پروژه مسافرت افراد و نخبگان از لايه‌هاي مختلف جامعه در قالب گروههاي 15 نفره به ايالات‌هاي مختلف آمريكا طراحي گرديد؛ كليه مراحل اخذ ويزا، پرداخت كليه هزينه‌ها (هواپيما، هتل، بازديدها و خريد)، برنامه‌هاي حضور در آمريكا و ... با هدايت، مديريت و برنامه‌ريزي‌ وزارت خارجه اين كشور و تحت پوشش مؤسساتي چون مريدين، صلح، آسپن و ... اجرايي شد.(يادآوري مي گردد اين پروژه با ضربه اي كه وزارت اطلاعات در سال 87 بر عوامل آن وارد نمود ناكام ماند).
از جمله شاخص‌هاي مورد نظر جهت انتخاب اين افراد مي‌توان به؛ "جوان بودن "، "مؤثر بودن "، "بازگشت حتمي به ايران "، "تحصيلات عالي "، "ارتباط با نهادها و مراكز دولتي "، "افراد داراي عدم سوءسابقه سياسي " و ... اشاره كرد.
اهداف سياسي و اطلاعاتي پروژه EXCHANGE آمريكا عبارتند از:
1- برقراري رابطه با گروههاي مختلف جامعه و ايجاد ارتباط مؤثر با متخصصين.
2- تغيير نگرش و ديدگاه شركت‌كنندگان نسبت به آمريكا.
3- تغيير نگرش در جامعه ايران با هدف لزوم برقراري رابطه دولت ايران با آمريكا از طريق فشار توسط لايه‌هاي زيرين جامعه.
4- دستيابي به تحليل و نقطه‌نظرات شركت‌كنندگان در پروژه EXCHANGE.
5- نفوذ در لايه‌هاي اجتماعي و برنامه‌ريزي جهت احياي منافع از دست رفته آمريكا در ايران.
6- فشار به دولت براي تغيير رفتار.
7- سست شدن پايه‌هاي دولت، تضعيف و در نهايت فروپاشي نظام.
8- معرفي آمريكا به عنوان تنها منجي ايران.
9- تشديد شكاف ميان ملت و حاكميت.
10- اخلال در نظام تصميم‌گيري كشور.
11- جريان‌سازي و تاثيرگذاري در قالب ميتينگ‌ها و تجمعات اعتراض‌آميز.
12- سوء‌استفاده امنيتي از نخبگان جامعه.
13- تحريك جريانات قومي.
14- تغييرات حقوقي مورد نظر در راستاي نظام حقوقي غرب.
15- ايجاد تغييرات در نظام انتخاباتي كشور به بهانه لزوم وجود نظارت‌هاي بين‌المللي در عرصه انتخاباتي.
دولت‌هاي غربي با مقايسه شرايط حاكم بر كشور ايران و كشورهايي چون اكراين و گرجستان انتخابات را بستر مناسبي جهت پيشبرد اهداف پليد خود و ابجاد تغييرات مورد نظر ارزشيابي نموده و با بهره برداري از پتانسيل مردمي بدون دخالت مستقيم خارجي و فشار از بيرون و با شيوه مبارزه عاري از خشونت و تبديل مطالبات اجتماعي به سياسي و فضاي رسانه و سايت اينترنتي به عنوان مهمترين ابزار و مؤلفه هاي به ظاهر قانوني اقدام به اجراي برنامه هاي خود نمودند .
براساس نتايج حاصل از تحقيقات بعمل آمده و اعترافات متهمين ، عمده اقدامات بيگانگان؛ به ويژه آمريكا و انگليس؛ جهت فعاليت عليه جمهوري اسلامي ايران در اين عرصه مبتني بر روش‌هاي ذيل مي‌باشد:
1- برگزاري دوره‌هاي آموزشي در خارج از كشور.
2- فعال شدن سايت‌هاي اينترنتي و رسانه‌اي با هدف اطلاع رساني و ساماندهي افكار بر اساس اهداف و برنامه‌هاي موردنظر. (در همين راستا وزارت امورخارجه آمريكا با تاسيس دفتري به نام گروه فرارسي ديجيتال وارد چت رومها و وبلاگ ها شده و بصورت مستقيم با مردم ارتباط برقرار نموده و به نوعي تنظيم رابطه ميان مردم ايران و دولت آمريكا را برعهده دارد. بنابراين محافل سياسي آمريكا از طريق ديپلماسي اينترنتي به دنبال پيشبرد راهبرد ايجاد شكاف ميان دولت و مردم ايران و ايجاد تاكتيك‌هاي همسو با علايق جوانان ايراني برآمدند.)
3- فعال شدن شبكه‌هاي ماهواره اي (به ويژه فارسي زبان).
4-انتخاب گروههايي از لايه‌هاي مختلف اجتماعي (گروه‌هاي حقوقي، پزشكي، هنرمندان، دانشجويان، اساتيد، روحانيون و...)جهت عزيمت به آمريكا و شركت در برنامه‌هاي بازديدي و آموزشي.
5- برنامه‌ريزي جهت تغيير افكار و تغيير رفتار با هدف تغيير در ساختار نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران .
6- بسترسازي جهت افزايش نااميدي نسبت به آينده وبرنامه‌هاي اجرايي دركشور و تقويت گرايش و نگرش نسبت به آمريكا.
7- فعال شدن مؤسسات مطالعاتي و تحقيقاتي اروپايي جهت برقراري ارتباط با افراد موردنظر و ايجاد ارتباط با مراكز داخلي در قالب پروژه نهادسازي.
8- ارائه بورسيه‌هاي تحصيلي به افراد موردنظر و بازگشت آنها پس از تاثيرپذيري فكري.
9- فعال نمودن انگليس در قالب شناسايي و جذب نخبگان، راه‌اندازي سازمان هاي غيردولتي و اعزام افراد موردنظر به داخل كشور.
10- برگزاري دوره‌هاي آموزشي خبرنگاري در هلند و انگليس.
11- بهره‌برداري از كارمندان محلي جهت برقراري ارتباطات غيررسمي.
12- تبادل و همكاري اطلاعاتي با ساير سازمان هاي جاسوسي جهت بهره‌برداري از اطلاعات و امكانات آنها.
13- تحريك و هدايت مردم جهت گسترش دامنه اعتراضات
رويكردها و اقدامات اطلاعاتي بيگانگان در انتخابات دهمين دوره رياست ‌جمهوري:
1) بررسي و امكان‌سنجي فضاي موجود در كشور بمنظور ايجاد خلل در روابط ميان مردم و نخبگان با مقام معظم رهبري و ولايت فقيه ؛
2) تلاش جهت كاهش حمايت هاي مردمي از نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران (در داخل و خارج از كشور) و شكست وجهه جمهوري اسلامي ايران با هدف ممانعت از تبديل شدن ايران به عنوان الگوي موفق در نزد سايركشورهاي جهان؛
3) بهره‌برداري از پتانسيل مردمي بمنظور نيل به اهداف مورد نظر مانند: ايجاد بي‌اعتمادي و دامن زدن به اعتراضات مردمي، تقويت جريانات قوميتي و اپوزوسيون داخلي، اجراي پروژه دمكراسي‌سازي در ايران با هدف تغيير در افكار، رفتار و نهايتاً تغيير ساختار نظام ؛
4) تلاش جهت تشديد شكاف ميان مردم و حاكميت، بهره‌برداري از اختلافات داخلي و ظرفيت هاي موجود در اين زمينه به ويژه در حوزه‌هاي مربوط به احزاب، جريانات سياسي و مسئولين، اختلافات قومي و مذهبي.
5) تشويق بخشي از ايرانيان مقيم خارج از كشور جهت فعاليت عليه جمهوري اسلامي ايران . و بهره‌برداري تبليغاتي از اجتماعات و اعتراضات آنها.
6) سازماندهي، هدايت و پشتيباني‌هاي مادي، سياسي و رسانه‌اي از گروههاي تروريستي و همگرايي بين اپوزيسيون داخل و خارج و اپوزيسيون داخل با گروههاي ناراضي اجتماعي.
7) بسترسازي در راستاي اجراي پروژه براندازي نرم وتشكيل دوره‌هاي آموزشي در كشورهاي مختلف (ازجمله امارات و هلند) در قالب موضوعاتي چون حقوق بشر و مبارزه عاري از خشونت.
8) ايجاد و حمايت مادي و معنوي از NGO ها جهت جريان‌سازي در لايه هاي مختلف اجتماعي و بهره‌گيري از پتانسيل و امكانات آنها در شرايط مقتضي.
9) فعال نمودن پروژه ايجاد بحران‌هاي داخلي (به ويژه در حوزه‌هاي اجتماعي) و پيگيري طرح فشار از بيرون، تغيير از درون؛
10) تمركز بر عمليات‌روانى، شايعه‌پراكنى، جريان‌سازى و تبليغ ناكارآمدي نظام اسلامي از طريق سايت‌هاي اينترنتي، شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي‌زبان به ويژه صداي آمريكا و بي‌بي‌سي فارسي و ساير شبكه‌هاي خبري ضدانقلاب فراري، سلطنت‌طلبان و منافقين و ساير وسايل ارتباطي؛
11) هدايت سازمان‌هاي غيردولتي و جريانات مخالف نظام جهت نظارت به نيابت از آمريكا بر روند انتخابات.
12) تاكيد بر بروز تقلب و عدم اطمينان به سلامت برگزاري انتخابات در ايران (حدوداً 10 روز قبل از روز راي‌گيري) و تلاش جهت القاء موضوع از طريق سايت‌هاي مربوط به وزارت امور خارجه (مواردي چون: قطع ارسال پيامك، كاهش سرعت اينترنت، بروز اشكال در خصوص حضور ناظرين كانديداها در حوزه‌هاي راي‌گيري و ... از نكات مندرج در اين خصوص مي‌باشند)؛ لازم به توضيح است كه مسئول كميته صيانت از آراء ستاد آقاي موسوي، نيز يك هفته قبل از روز انتخابات (جمعه 15/3/88) ضمن برشمردن موارد مذكور؛ وقوع آنها را دليلي بر تقلب انتخاباتي بر شمرده بود.
13) تحريك و زمينه‌سازي براي حركت‌هاى خشونت‌آميز داخلي و نافرماني مدني و زمينه‌سازي براي وقوع آشوب‌هاي خياباني و ايجاد ناامني و تخريب و اغتشاش؛
14) تلاش جهت اتهام‌سازي و جنگ رواني عليه جمهوري اسلامي ايران به ويژه درعرصه نقض حقوق بشر با هدف افزايش انزواي جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين‌الملل.
برخي از اقدامات كشورهاي غربي و سازمان‌هاي جاسوسي مربوطه كه متناسب با اهداف و رويكردهاي فوق و از طريق سفارتخانه‌ها و رسانه‌هاي وابسته؛ قبل از انتخابات به اجراء درآمده، عبارتند از؛
1) تلاش سفارت انگليس براي نزديك شدن به احزاب سياسي در ايران كه اولين تماس در آذر 1387 با يكي از چهره‌هاي سرشناس برقرار و به ايشان اعلام گرديد ؛ سفارت قصد دارد با برخي احزاب سياسي ايران ارتباط برقرار كند و در همانجا اعلام شد بعد از شما به سراغ آن احزاب خواهيم رفت ( اين تلاش با تدابير اطلاعاتي در همان مرحله با شكست مواجه شد) .
2) در اواخر سال87 از سوي دولت انگلستان دستورالعملي شامل 18 بند در خصوص انتخابات در ايران صادر شد كه ضمن تقسيم كار در خصوص انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري و نقش حوزه هاي مختلف نظام مورد توجه قرار گرفته است . و دستور العمل جمع آوري اخبارو اطلاعات صادرشد.
3) مسافرت متعدد ديپلمات‌هاي انگليسي به شهرهاي مختلف ايران خصوصاً قم ،‌تماس با برخي ستادهاي انتخاباتي كانديداها در شهرستان ها ، حضور فعال ديپلمات هاي انگليس در روز انتخابات در حوزه‌هاي مختلف و ... كه مبين تلاش‌هاي عملي مجموعه سفارت در راستاي انتخابات مي‌باشد. 4) بكارگيري گسترده كارمندان محلي از سوي سفارت انگليس در امر جمع‌آوري اطلاعات از سطح شهر و فعالين سياسي و شرايط اجتماعي . در اين راستا استخدام و بكارگيري كارمندان محلي با تحصيلات عالي(دكتري)و بينش سياسي بالا و گسيل آنها جهت ارتباطگيري با عناصر داراي دسترسي اطلاعاتي و دريافت تحليل هاي اختصاصي ايشان همراه با اطلاعات با ارزش آنان در زمان انتخابات؛ بخشي از تلاش هاي سفارت بوده است .
5) فعاليت گسترده اطلاعاتي انگليسي ها در جمع‌آوري اطلاعات از ناآرامي‌ها اغتشاشات پس از انتخابات بگونه اي كه تقريباً بطور دائم كارمندان محلي خود را به صحنه هاي درگيري گسيل مي‌نمودند و به دنبال جمع‌آوري بودندضمن اينكه به كارمندان محلي دستور داده شده بود تا با احزاب سياسي تماس گرفته و تحليل ها و نقطه نظرات آنان را گردآوري و گزارش نمايند .
6) فعاليت نسبتاً متمركز بي بي سي فارسي بر روند انتخابات در ايران در دوره قبل از انتخابات با خطوط القائي : شاداب نبودن انتخابات ، فرمايشي بودن انتخابات ، تمركز تخريبي بر سياست خارجي دولت ‌تخريب وجهه دولت و ...
7) اعلام انتظار وقوع حوادث غير منتظره و خونين از سوي ديپلمات‌هاي انگليسي؛
8) ارتباط شوراي فرهنگي- آموزشي (BC) با بدنه جامعه به منظور بسترسازي ارتباطات از طريق اعطاي بورس، برگزاري آزمون‌هاي زبان، و ... . از اين طريق انگليس تلاش داشت تا با دور زدن دولت ايران، علاوه بر شناسايي و نشان افراد موردنظر، كمترين هزينه را در دسترسي به افراد مؤثر در شرايط بحراني به دست آورد.
9) شناسايي عناصر مطلع از طريق برگزاري آزمون انگليسي ILETS. در اين روش سفارت انگليس تلاش مي كرد تا با شناسايي افراد مؤثر، زمينه‌هاي بهره‌برداري از آنها را در شرايط بحراني فراهم سازد.
10) ايجاد بخش VIP (تشريفات) در بخش ويزا در راستاي بهره‌مندي از افراد داراي دسترسي در حوزه‌هاي مختلف كشور و نزديكي به آنها به بهانه مصاحبه ويزا.
11) اقدام ديپلمات‌هاي سفارت جهت ارتباط با نخبگان قومي و فرهنگي به منظور شناسايي و جلب آنها در جهت اهداف موردنظر.
12) حضور ديپلمات‌هاي سفارت در مناطق مختلف كشور تحت پوشش دانشجويان زبان فارسي و ارتباط‌گيري با مردم منطقه.
13) ايجاد زمينه‌هاي جذب افرادسياسي- فرهنگي در انگليس در راستاي منافع مورد نظر. (عطاءالله مهاجراني)
14) ارتباط مؤسسات مطالعاتي- تحقيقاتي انگليس با مراكز مطالعاتي- تحقيقاتي داخل كشور در راستاي القاء و تاثيرگذاري. (چتهم هاوس، IISS)
15) فعال شدن انگليس به عنوان بازوي اطلاعاتي آمريكا و اسراييل در راستاي جبران عدم حضور آمريكا و اسراييل در ايران.
16) ارتباط‌گيري با برخي نخبگان، احزاب و شخصيت‌هاي سياسي به منظور جمع‌آوري اطلاعات و آماده‌سازي آنها جهت همكاري با سرويس آن كشور.
17) تماس با اصحاب رسانه و مطبوعات به منظور تاثيرگذاري بر بدنه جامعه.
18) در اواخر فروردين يك دوره آموزشي در آلمان با حضور 5 تن از كانون وكلاء با موضوع حقوق شهروندي و جرائم سايبري برگزار گرديد و افراد مذكور بعد از بازگشت به كشور با تشكيل كار گروه‌هائي درصدد نظارت بر تخلفات انتخاباتي برآمدند.
19) برنامه‌ريزي جهت اعزام گروهي از خبرنگاران به آمريكا جهت ارائه آموزش‌هاي لازم در راستاي نظارت بر روند انتخابات رياست جمهوري به نيابت از آمريكا.
20) اظهارات برخي از مسئولين نمايندگي‌هاي خارجي در ايران مبني بر انتظار حوادثي غير منتظره در ايران پس از انتخابات رياست جمهوري.
21) اانتشار اخباركذب در خصوص سيستم شنود تلفن همراه در ايران و توانمندي‌هاي آن ، در اين مورد شركت نوكيا زيمنس كه تجهيزات شنود را به ايران فروخته است اقدام به ارائه اطلاعات كذب مربوط به قابليت‌هاي سيستم شنود ايران نمود .
رويكردها و اقدامات بيگانگان عليه جمهوري اسلامي ايران پس از انتخابات شكوهمند 22 خرداد عبارتند از:
1- تضعيف جايگاه ولايت فقيه
اين موضوع جزءرويكردها و اهداف اولويتي بيگانگان عليه جمهوري اسلامي ايران محسوب شده و عدم توجه برخي از جريانات سياسي به فرمايشات و رهنمودهاي مقام معظم رهبري(به ويژه پس از خطبه هاي تاريخي نماز جمعه مورخه 29/3/88) مستمسك و بستر مناسبي جهت دامن زدن به مساله مذكور از سوي بيگانگان را فراهم نموده است. در همين راستا تلاش مذبوحانه مبتني بر القاء شكاف ميان نظرات مقام معظم رهبري با نظرات حضرت امام (ره) به صورت گسترده از سوي دستگاه تبليغي دشمنان صورت مي گيرد .
2- ايجاد انشقاق در صفوف يكپارچه ملت و تضعيف حمايت مردمي از اصول و آرمانهاي انقلاب اسلامي ؛
3- گسترش فضاي اختلاف ميان جريانات، احزاب و شخصيت‌هاي سياسي؛
4- به چالش كشاندن مشروعيت نظام جمهوري اسلامي ايران وطرح ادعاهاي درزمينه عدم برخورداري نظام و مسئولين از حمايت مردمي؛
5- تلاش جهت اثبات ناكارآمدي نظام در ايجاد دموكراسي، برگزاري انتخابات سالم، مقابله با بحران‌هاي اخير و رعايت حقوق بشر؛
6- تاكيد بر ضرورت حضور بيگانگان و ناظرين انتخاباتي در جمهوري اسلامي ايران جهت تضمين سلامت برگزاري انتخابات (اين موضوع طي سالهاي اخير در دستور كار جدي كشورهايي چون آمريكا و انگليس و گروهكهاي وابسته؛ مانند نهضت آزادي قرار گرفته است .)
برخي از اظهارات مداخله جويانه مقامات سياسي و اطلاعاتي آمريكا پس از انتخابات عبارتند از:
1- معرفي اراذل اوباش و داراي مشكلات اقتصادي و اجتماعي به عنوان پتانسيل‌هاي مطلوب در راستاي ايجاد بحران‌هاي داخلي از سوي رئيس سابق سازمان سيا
2- تاكيد بر ضرورت ابطال انتخابات به بهانه "ضرورت توجه به خواسته‌هاي معترضين و رعايت اصول و ضوابط دموكراسي در انتخابات "؛
3- خط دهي براي الگوبرداري از نقش جوانان در جريان پيروزي انقلاب اسلامي در سال 57 و بازسازي شرايط جهت بهره‌برداري از پتانسيل مذكور در راستاي مقابله با نظام؛
4- اعزام و فعال نمودن عوامل خود تحت عناوين خبرنگاران افتخاري و آزاد پس از بازگشت خبرنگاران خارجي؛
5- آموزش نافرماني هاي مدني از طريق سايت‌هاي اينترنتي(مانند سايت گذار؛ وابسته به مؤسسه خانه آزادي و سازمان سيا)؛
6- حمايت برخي مقامات آمريكايي و اروپايي از اغتشاشات خياباني
7- صدور قطعنامه از سوي كنگره