به یاد کاظم امیری
نوری که در مه گم شد
Fri 7 08 2009
مرگ کاظم برای دوستانش بس تلخ و غم انگیز است. هنوز بدرستی کسی مرگش را باور نمیکند. در سکوت و انزوایی دهشتناک، و همهنگام در قلب شهری بزرگ و پرهیاهو جان سپرد و کسی رفتنش را خبردار نشد.
زندگی و مرگ او همچون داستانی است، که فصل پایانی اش با وسواس و دقت نگارش نشده، همچون تصویری ناتمام، و یا سازی گرانبها اما درهم شکسته.
روح بیقرارش در کجرویهای سیاسی مکدر شد، اما اسیر تزویر و بیمایگی آن نگشت. پس از دورهای کوتاه سرگردانی، به پهنه فرهنگ گام نهاد و دغدغههای ذهنیاش هر چه بیشتر با ادبیات مدرن پیوند یافت.
تحصیلات دانشگاهیاش، نقد ادبی او را بیش از پیش استوار و جذاب ساخت. بیش از دهها مقاله، ترجمه و مصاحبه از او بر جای مانده، که در آن میان آثار درخشانی به چشم میخورند. آگاهی، جدیت و نوآوری در نوشتههایش مخاطب را به اندیشهورزی فرا میخواند و راه نوینی را برای فهم ادبیات معاصر ایران و جهان پیش رو مینهاد.
طبع شخصی و فراز و نشیبهای زندگی، کاظم را به افسردگی روحی و عزلتجویی کشاند، و سرانجام او را در رشتههای ذهنی زوال به بند کشید. کاظم نوری تابنده بود، که به آرامی در مهی نابهنگام گم شد.
ما، دوستان کاظم امیری، در مرگ او سوگواریم و یاد او را گرامی میداریم.
گلرخ جهانگیری. غ حقشناس. محمود رفیع. لیلا اصلانی. فریده زبرجد. شکوه محمودزاده. جواد کاراندیش. حمید حقدوست. شهین نوائی. رحیم آذران. بهرام مرادی. اسفندیار امیری. میترا سادات گوشه. افسر جوادی. حمید نوذری. الاهه بقراط. سیروس محمدی. مجید روشنزاده. رحمان افشاری. جمشید رازبان. نسرین حسینی. حمید احمدی. آرش سرحدی. مهدخت انصاری. ابوالفضل جاریانی. محسن کیهانی. پرویز دستمالچی. مهدی روسفید. ناصر کنعانی. مهران پاینده. شهرام اسلامی. شهروز رشید. مهدی استعدادی شاد. آذر شهاب. بهروز شیدا
Esra Cakmaz-Lahusen
Andereas Lahusen
|
|