عصر نو
www.asre-nou.net

جمعه سیاه


Fri 12 06 2020

شهریار حاتمی

new/shahryar-hatami1.jpg
و بر آمد آفتاب
از افق خاوران
نه یک،که هزاران
تا روشن کند ظلمت این پهنه را
و بیدار کند این "خفته ی چند" را
که دیری ست "خواب در چشم ترش" می‌شکند
ای خفتگانِ بیدار
چه بیدارانی که خفته بودند
و چه آغوش‌ها که بسته بودند
هنگامی که شما با گام ‌های سنگین
و نگاه منتظرتان
از پیشِ چشمِ ما می گذشتید
ما با چه رخوتی، مفتونِ زندگی‌
و مسحور جادوی آن
مبدّل به سنگ‌هایی‌ شدیم
تا در سنگسار هول انگیز هم کیشان خویش
شریک باشیم
درین برهوت جان فرسا
این خاک تشنه،
شما را،
چنان در آغوش گرفت
که حتی قیامتِ کُبری نیز
در باز پس دادنتان خواهد ‌‌لرزید
از آن پس
که شما با گام های سنگین
و نگاه منتظرتان
از پیش چشم ما گذشتید،
در هر بامداد
بر آمد آفتاب
نه یک،که هزاران
از افقِ "خاوران"

استکهلم تابستان ۱۳۹۲
شهریار حاتمی