عصر نو
www.asre-nou.net

چند شعر


Wed 1 04 2020

عسگر آهنین



چند شعر از عسگر آهنین

بهار زرد
---------

سنگینی سکوت
بر سینه ام
دارد نفسم را می گیرد

از شاخه های درختی
در پشت پنجره ام
گلبرگ ها فرو می بارند

هرگز بهار
این گونه بوی مرگ نمی داد

۲۹ مارس ۲۰۲۰

بوی توفان
-----------

تمام دشت در سکوت فرو می رود
و اسب ها هوا را بو می کشند
از تپّه سایه ابری به سوی دشت می خزد
چیزی به انفجار تندر وُ شلّیک آذرخش نمانده ست
باید به فکر سرپناهی باشم.

۱۶ مارس ۲۰۱۴

جعل
------

هرکس جهان خود را
طبق نظام فکری خود جعل می کند
تا در جهان جعلی خود
یک جایگاه ویژه و بی جانشین برای خود بتراشد
او، از حقارت خود در روند جهان آگاه است
همواره با نقاب در برابر آیینه پدیدار می شود
گاهی دلم برای این حقارت انسان به درد می آید
ناچار، جز سکوت، هیچ نمی گویم.

۲۸ مارس ۲۰۱۲

آواز های گمشده
-----------------

کنار پنجره ای رو به نیمه شب
آواز گنگ عابری را می شنوم
که لحن او، به طور عجیبی، بارانیست

چه فرق می کند که از کدام نقطه ی جهان می آید
یا راهی کدام خانه در کدام خیابان است
شبانه ای که می خواند
با بوی خاک گمشده همراهست

آن پنجره ی رو به نیمه شب را می بندم
آواز های گمشده آغاز می شوند.

۲۸ مارس ۲۰۱۴