عصر نو
www.asre-nou.net

جنبش زنان ایران،سیاست استفاده از فضای انتخاباتی:
مقاومت در برابر استراتژی های افراطی


Sat 11 01 2020

پیمان نعمتی

در دوهه گذشته به ویژه در چند انتخابات گذشته بخش غالب طیف های گوناگون جنبش زنان ایران در همگرایی های خود "سیاست استفاده از فضای انتخاباتی" را پذیرفته و بکار گرفته اند.
از موارد اصلی سیاست استفاده از فضای انتخاباتی تاکید بر طرح مطالبات عمومی زنان و عدم حمایت رسمی از احزاب سیاسی و عدم تبلغ برای اخذ رای در رای گیری ها بوده است. همگرایی های جنبش زنان حمایت از احزاب سیاسی و اخذ رای را موضوعی فردی و از اختیارات فردی در نظر داشته اند.

پرسش مهم در شرایط کنونی این است که آیا شرایط سیاسی استثنایی و ویژه ای وجود دارد که جنبش های اجتماعی و مدنی مانند جنبش زنان ایران را به تعلیق سیاست استفاده از فضای انتخاباتی وادار می سازد؟ اگر چنین است، مختصات این شرایط چیست؟

در پاسخ به این پرسش ها می توان موارد زیر مورد توجه قرار داد:
نوشین احمدی خراسانی امکان پیگیری سیاست استفاده از فضای انتخاباتی را به بسته بودن فضای سیاسی و یا وضیعت امنیتی وابسته نمی داند :

" اما می دانیم که بخش قابل ملاحظه ای از آنچه به نام «فرصت» یا «تهدید» در فضای انتخاباتی خوانده می شود، به میزان توانمندی و ظرفیت نیروهای اجتماعی عمل کننده در جامعه، بستگی تام دارد. مثلا وقتی از «فرصت انتخاباتی» سخن به میان می آید، این بحث لزوماَ ناظر به میزان و درجه ی «باز یا بسته بودن فضای سیاسی» نیست، بلکه بحث بر سر «موقعیت خاصی» است که همه ارکان جامعه برای مدت کوتاهی در آن قرار می گیرد. در واقع حتا اگر «انتخابات» را «انتصابات» بدانیم، حتا اگر تشدید «سرکوب های امنیتی» را در چنین دوران هایی شاهد باشیم، و بالاخره حتا اگر زمین بازی را به تمامی در اختیار حریف نیرومندمان فرض کنیم باز هم نمی توانیم چشم مان را بر موقعیتی ببندیم که در آن، به واسطه «انتخابات»، جامعه شاهد بسیج نیروها و صف آرایی هایی است که مجموعه قشرهای مختلف آن را متاثر می سازد" ( اردیبهشت 1388).

جنبش زنان اهداف عمومی احزاب سیاسی دموکراتیک و پیوند آنها با اهداف و روش های اصلاح طلبانه – رفرمیستی جهت مطالبات زنان را بخشی از استراتژی خود قلمداد می کند. اما روش ها و امکان سازی در جنبش زنان نمی تواند همواره با روش های احزاب سیاسی یکسان باشد و یا دنباله رو تاکتیک های انتخاباتی آنها باشد.

می توان پذیرفت که در شرایط استثنایی سیاسی بطور نمونه چند ماه بعد ار انتخابات 88 بخش اصلی فعالیت های جنبش زنان بطور کوتاه مدت اهداف و روش های همسانی با احزاب سیاسی دموکراتیک داشته باشند.

آیا در شرایط سیاسی کنونی، جنبش زنان می باید سیاست استفاده از فضای انتخاباتی خود تعیلق سازد و استراتژی "مطالبه – محوری " حقوقی اصلاح طلبانه خود را بطور موقت کنار گذاشته و با پذیرش شرایط استثنایی سیاسی بر اساس یک هدف تغییرات کلان در قدرت سیاسی، فعالیت خود را سازماندهی کند؟ و این به معنای یکسان سازی سیاست انتخاباتی خود با احزاب سیاسی باشد؟

پیگیری اهداف و روش های اصلاح طلبانه – رفرمیستی جنبش زنان و تعیین سیاست های انتخاباتی بدون نفی تئوری ها ی چپ افراطی با مشکل روبرو می شود. در شرایط کنونی چپ افراطی با تئوری انقلاب و ارعاب اصلاح طلبان با اتهام نزدیکی به حاکمیت، مانع پیشبرد سیاست های اصلاح طلبانه جنبش زنان است.

چپ افراطی همواره بر اساس نظریه انقلاب خواهان تحریم و قیام بوده است :

" تحریم انتخابات وظیفه ملی است. فردای تحریم سر آغاز نافرمانی مدنی و سقوط رژیم است ( علی کشتگر- سایت میهن – خرداد 1384).
مفهوم انقلاب در نظرات چپ سنتی با دموکراسی در تناقض است و به بخش کوچک از روشنفکران مشروعیت می دهد تا به نمایندگی و قیمومت از طرف مردم با " قدرتی غیر متکی به قانون و قدرتی که مستقیما به توده ها و قهر تکیه دارد " ( لنین -وظایف پرولتاریا در انقلاب ما ) خود را به جامعه تحمیل کنند.

هر گونه تلاش در جهت آشتی دادن روش های خشونت آمیز انقلابی و جنبش های مدنی و روش های مسالمت آمیز آن، تلاشی درنفی تجربیات مخرب انقلاب و تقدس خشونت های ناشی از انقلاب در جنبش های اجتماعی در بسیاری از کشورها است.

تلاش ها و حفظ نظرات بنیادی چپ سنتی بصورت پنهان سازی در نظریه " مش موازی" دیده میشود که همزمان ضمن جانبداری از روش های مسالمت آمیز اصلاح طلبانه از روش های خشونت آمیز انقلابی هم جانبداری می کند.

این نظر "مش موازی" با حفظ اساس مفهوم انقلاب، ابزار و عاملین انقلاب را از حزب پیشاهنگ طبقه کارگر به جامعه مدنی و نافرمانی های مدنی جایگزین می سازد:

" در این استراتژی اصلاح و انقلاب دو پای یک حرکت هستند " (امیر ممبینی – آبان 1391). این استراتژی می تواند قبل از انتخابات خواهان تحریم و قیام عمومی باشد و در صورت نفی تحریم و قیام بوسیله مردم، با تکیه بر" پای دیگر" روز بعد از انتخابات از حرکت اصلاحی و دولت اصلاح طلب حمایت کند.

نظریه پردازان جنبش زنان با نقد و نفی تئوری های افراطی در شرایط کنونی، از بلا تکلیفی بخشی از جنبش زنان و دنباله روی آنها از احزاب سیاسی، جلوگیری می کنند.

شرایط کنونی سیاسی دوره ای استثنایی نیست که جنبش زنان برای مدتی طرح مطالبات زنان را تعلیق سازد.

احزاب سیاسی تاکنون هیچگونه ارزیابی روشن و چشم انداز واقعی جهت تعلیق سیاست های اصلاح طلبانه – رفرمیستی ارائه نکرده اند. تعلیق اهداف و روش های اصلاح طلبانه – رفرمیستی تسلیم در برابر راست حکومتی و چپ افراطی است و صحنه سیاسی بطور کامل میدان جدال و وحشی گری این دو نیرو خواهد شد.

پیگیری استفاده از فضای انتخاباتی در شرایط کنونی بوسیله جنبش زنان می تواند علاوه بر مقابله با سیاست های افراطی راست حکومتی و چپ افراطی، به بلا تکلیفی و انفعال بسیاری نیروهای سیاسی اصلاح طلب پایان دهد.

منابع:
نوشین احمدی خراسانی- ۳۱ ارديبهشت ۱۳۸۸ - انتخابات: «فرصتی» برای جنبش زنان
علی کشتگر – سایت میهن – خرداد 1384
امیر ممبینی – مقاله فرخ نگهدار- آبان 1391-سایت ایران امروز
کتاب لنین -وظایف پرولتاریا در انقلاب ما