عصر نو
www.asre-nou.net

نقد و معرفی کتاب» تنها راه بقا، رد تئوری بقا»


Wed 10 04 2019

مجيد سيادت

majid-siadat.jpg
اخیرا کتاب "تنها راه بقا، رد تئوری بقا" (۱) به صورت آنلاین منتشر شده است. عنوان کتاب بلافاصله کتاب مشهوری را به خاطر می آورد. فکر می کنم نویسندگان کتاب حاضر اهمیت تاریخی این نکته را در نظر داشته اند . نمی توانم نقش این کتاب در آینده را پیش بینی کنم ولی اهمیت موضوع را مسلما نمی توانم نادیده بگیرم.

در ابتدا به موضوعاتی می پردازم که نکته ای دارم و سپس به موضوع محوری کتب – عنوان کتاب – می پردازم.

یک - (ص ۴۲) در این قسمتهای نوشته اطلاعات دقیقی از نوع و روش برخورد با مسائل اقتصادی و نقش و تاثیر بنیادهای اسلامی در ایران تنظیم شده اند که مسلما برای کسانی که می خواهند چگونگی فرایند تحولات اقتصادی در جمهوری اسلامی را بفهمند گنجینه ذیقیمتی است. ولی اگر به عنوان این قسمتها برخورد کنیم ، من رابطه آنها با این کتاب را متوجه نمی شوم. به همین دلیل، از نظر من در چارچوب این کتاب ، موضوع مربوطه ، کناری و حاشیه ایست.

در این قسمتها ثابت می کنند که خامنه ای و مشاورین او از علم اقتصاد بهره نبرده اند واز علم اقتصاد بی بهره اندولی این موضوع نباید اهمیت چندانی داشته باشد. به نظر من کافی بود که یکی دو پاراگراف به این موضوع تخصیص داده می شد.

آنچه که مهم است خود این فرایندهای اقتصادی ونقش آنها در تحول اقتصاد ایران است این قسمت – در شکل کنونی – بیشتردر اعلامیه های افشاگرانه پیدا می شوند و کاری به نوشته های تحلیلی ندارند.

دو – ثبات حاکمیت – در این مورد، کتاب حاضر پیامهای متناقضی دارد. در نیمه اول کتاب از ثبات حاکمیت صحبت می کند ولی در نیمه نهائی به سرنگونی حاکمیت تاکید می کند.

در همان سطر اول ( مقدمه) می گوید " دوره ای که تثبیت مادی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی و زوال اقتدار معنوی آن را همزمان در دل خود پرورده است" ( ص 4) و سپس اضافه می کند که " نشانه ها می گویند که نظم حاکم بر ایران در شیب آرامی به سمت فروپاشی افتاده است".

ولی در نیمه دوم کتاب، زمانی که برنامه و امکانات نیروهای چپ رامرور می کند می گوید چون زمان اندک است.... " در زمان اندکی که تا فرپاشی نظام حاکم بر ایران، باقی مانده است ایجاد چنین حزبی دور از دسترس می نماید." ( ص۱۱۱). طبیعتا شیب آرام فروپاشی نظام با "زمان اندک" فروپاشی ناخوانا هستند.

سه – یک موضوع که نویسنده ، بدون ادله و شواهد کافی می آورد در ص۸۹ آمده است " ۴- جنگ- (کشورهای منطقه یا اشغال نظامی توسط امریکا).

با این که خطر برخورد نظامی با امریکا و متحدین محلیش هرگز از بین نرفته و این کابوس هر لحظه می تواند به واقعیت بپیوندد ولی اشغال نظامی ایران در دستور کار نیست. می توان چندپارگی ایرا ن را متصور دانست ولی اشغال نظامی، مقوله دیگریست. امریکا نتیجه اشغال نظامی عراق و افغانستان را با تلخی فراوان چشیده است. نمی توان این سر تیتر را جدی گرفت.

چهار – مناسبات جهانی – ارزیابی کتاب از مناسبات جهانی و تاثیر آنها بر ایران واقع بینانه است. کتاب می گوید" دغدغه چین و روسیه دفاع از نظام فعلی ایران، بقای آن در نهایت استفاده ممکن از این نظام و از امکانات کشور ایران برای اهداف استراتژیک خودشان است" ص۸۴

بطور کلی این برخورد کتاب وارد است و متاسفانه حساسیت کافی نسبت به ظرائف این ارزیابی در جنبش ما کمتر دیده شده است.

اگر چین و امریکا در یک مسابقه و مبارزه قدرت هستند باید توجه خواننده را به موضوع مترادفی جلب کرد. ما – همه دنیا – تجربه برخورد قدرت رو به رشد و قدرتهای حاکم ( در آن زمان را) درجنگهای جهانی اول و دوم دیده ایم. هیچ دلیلی ندارد که منتظر یک برخورد مشابه بین چین ( و روسیه) از یک طرف و امریکا از طرف دیگر نباشیم. احتمال برخورد نظامی و نتایج فاجعه بارش همچنان، هم چون شمشیر داموکلس بر سر بشریت در این کره خاکی، همه ما را تهدید می کند و باید در محاسبات ما جای خود را پیدا کند.

تنها مسئله مشکلات خود جنگ جهانی مطرح نیستند بلکه در سیاستهای روزمره دو طرف هم همین موضوع نقش دارد. سیاست قدرتهای بزرگ نسبت به ایران و اهمیتی که این کتاب – به درستی – به جایگاه ایران در این محاسبات دارد . نکته مهمی است که باید در سرتاسر جنبش آزادی خواهانه بررسی کنیم.

پیام محوری – نیمه نهائی کتاب (فصل سوم: سرنوشت یک ملت و سیاست نیروهای چپ ( از ص75) به موضوع نیروهای مختلف و سناریوهای احتمالی مر بوطه اختصاص داده شده است.

ارزیابی کتاب از مجاهدین و سلطنت طلبان واقع بینانه است. این کتاب در عین حال می گوید که رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی در یک موضوع – سرکوب نیروهای چپ – سیاست واحدی داشته و دارند.

این کتاب نیروهای چپ را به دو قسمت داخل و خارج کشور تقسیم می کند و به درستی می گوید تا زمانی که فعالیتی مستمر و بادوام در بخش داخلی این گروه شکل نگیرد بخش خارج کشور آن ، امکانات لازم برای اقدامی موثر و مفید نخواهد داشت.

کتاب سپس ادامه می دهد که در جنبش چپ نظریه ای شکل گرفت که می گفت "کشته شدن بیش از ۳۰ هزار نیروی چپ در دهه ۶۰ دیگر نباید تکرار شود." ( ص۱۰۸). اگر این نیروها "توبه" می کردند به احتمالی جان به در می بردند. این بحث، نکته گرهی "تئوری بقا" است. این در حالیست که " جنبش چپ برای بقای خودش در ایران، نیاز به خروج از وضعیتی دارد که آنرا به اشتباه شرایط بقا تصور می کند" ( ۱۰۸)

"معتقدیم گروهی که شاهد اعتراضات مردم است و برای بقای خودش از ورود به اعتراضات خودداری میکند...درست علیه بقا و حیات سیاسی خودش اقدام کرده است." (ص۱۰۷)

"کنار ایستادن چپ، باعث راحت شدن سرکوب آنان می شود" (ص ۱۰۸-۱۰۷)

"برای بقا چاره ای جز "فعالیت خلاقانه" وجود ندارد" (ص۱۰۸)

این حکم کلی و پیام گرهی کتاب است.

در این قسمت، پیام ( و حکم) محوری نویسندگان عنوان شده اند. این حکم می تواند تبعات تاریخی داشته باشد. ولی در عین حال حاوی ریسکهائیست که به سادگی نمی توان نادیده گرفت. با دل واپسی، و با دلی سنگین، به نظرم می رسد که منطق درستی به کار برده شده است. امید دارم که "فعالیت خلاقانه" شامل معیارهای جدی برای تقلیل تلفات به حد اقل ممکن باشد. می خواهم این نوشته را با دو ضمیمه ذیل به پایان رسانم.

ضمیمه اول – در انقلاب ۵۷ نفرت و خشم به رژیم پهلوی به نفرت و خشم نسبت به همه دستاوردهای آن دوره منجر شد. فکر می کنم تجربه تلخ نتایج انقلاب ۵۷ همچون ترمز موثری در رفتار کنونی مردم ما اثر گذاشته است. می باید برای خود ما ن – و برای عموم مردم - روشن کنیم که فعالیت کنونی می خواهد سازنده باشد. می خواهیم بسازیم و هر چه را که در چهل سال گذشته به دست آورده ایم حفظ کنیم.

ضمیمه دوم – چپها برای حرکت به سوی سوسیالیسم – عدالت اجتماعی – فعالیت می کنند. توجه کنیم که سوسیالیسم تنها از درون حرکت دموکراتیک می روید وهمزاد دموکراسی است.

_________________________

(۱) تنها راه بقا، رد تئوری بقا – کتاب آنلاین - لینک نسخه پ د اف در زیر آورده شده است. زمانی که سایز حروف به صد در صد تقلیل داده می شوند، این کتاب ۱۲۱ صفحه است. تمام رفرنسهای این نوشته از همین سایز گرفته شده اند.

http://www.akhbar-rooz.com/user/pdf/section_102/pdf_91738.pdf