عصر نو
www.asre-nou.net

بوسه ی باران


Thu 21 03 2019

ویدا فرهودی



بید به دیدار گل ،زلف- پریشان شده
لاله ببین سرخ از بوسه ی باران شده

شسته سیاهی و غم،کینه وخشم وستم
روز نو زندگی بر همه مهمان شده

روی مگردان از او،باده بده بر سبو
واژه ی شوریده بین مست و غزلخوان شده

موی خود آشفته کن، گـَرد عزا رُفته کن
سفره ی سین را بچین،عید به ایران شده

سنبل و سیر و سماق،سبزه و ماهی در آب
نقل بیفشان به سر، سرو خرامان شده

با خبر نوبهار، دفتر حافظ گشا
آینه نِـه روبرو، فال چو گویان شده

تا که بپیچد خبر، نغمه ی او ساز کن
پنجره را باز کن،چون که بهاران شده

هر کسی از گوشه ای بوسه به لب می رسد
عطر هوا را بببن نکهت یاران شده

هلهله خوان از قفس مژده ی نو می رسد
وقت کلون کندن از هر درزندان شده

سال نوینت نکو، دخترِ افشانده مو
شاد و سرافراز زی،"زُهد" به پایان شده

بوسه بده یار را،شرم چرا می کـُنی
جای به جا سرخ از بوسه ی باران شده

ویدا فرهودی
اسفند ماه ١٣٩٧