همواره چیزی هست
Thu 21 02 2019
محمد احمدیان(امان)
با چه خویش را تعریف کنم؟ با تو، با دوستانم، با شهرم، با مردم؟ یا هم با خویشتن خویش؟ خویش را با آن چه در تو دوست می دارم تعریف می کنم. آن جه در مردم دوست می دارم. و آن چه در خویش دوست می دارم.
همواره چیزی هست، برای دوست داشتن. و همواره چیزی هست، برای دوست نداشتن. تنها نیستم. و تنها هستم. همین طور خوب است. جزر و مد دریا را در ساحل تجربه می کنم. در ساحل دریای روانم.
|
|