عصر نو
www.asre-nou.net

چشمانمان را باز کنیم


Tue 12 02 2019

حمید حمیدی

hamid-hamidi.jpg
یکی از موضوعات چالش بر انگیز در میان فعالان و کنشگران سیاسی و مدنی و اجتماعی،عدم اتطباق موضوع و مفهوم است.در مراسم بزرگداشت پنجاه سال تلاش و فعالیت دکتر لاهیجی که در شهر هانوفر آلمان با حضور شهردار و جمعی از مقامات محلی برگزار گردید،شهردار هانوفر از تلاش ها و خدمات دکتر لاهیجی در کسوت ریاست فدراسیون جهانی حقوق بشر و هم چنین تلاشگری دراین عرصه، تجلیل به عمل آورد.دکتر لاهیجی در سخنان خود ضمن تشکر از شهردار هانوفر و سایر مقامات سیاسی و دولتی،خطاب به آنها گفت:

"چشمانمان را برای نقض حقوق بشر در همه جا باز کنیم.متاسفم که بگویم در همین شهر که شما شهردار آن می باشید،نقض حقوق بشر صورت می گیرد."(نقل به مضمون از سخنان دکتر لاهیجی)

موقعیت فعالان مدنی و اجتماعی و حقوق بشر(به شمول مدافعان برابر حقوقی زنان با مردان) از موقعیت فعالان و کنشگران سیاسی متفاوت است. یک فعال و کنشگر سیاسی می تواند از اصلاح طلبان دفاع کند، برانداز باشد،از سیاست های آمریکا حمایت نماید یا مخالف آن باشد.طرفدار شوروی و چین باشد و....اما یک فعال مدنی و اجتماعی و خصوصأ فعالان حقوق بشر با پذیرش و قبول اصول جهانشمول حقوق بشر، می تواند نظر ات سیاسی داشته باشد اما این نظرات به هیچ وجه نمی بایست در فعالیت پذیرفته شده وی سایه بیفکند و آن را تحت الشاع قرار دهد.

پیش از این نیز آقای باطبی و برخی دیگر از افراد به دیدار آقای بوش پسر(رئیس جمهور وقت آمریکا)رفته و عکس های یادگاری نیز گرفته بودند.این موضوع به باورمن تا مادامیکه تحت عنوان کنشگران سیاسی باشد ،انتخابی از سوی آن افراد تلقی می گردد،اما زمانی که خود را تحت عناوین فعال حقوق بشر و مدافع برابر حقوقی زنان با مردان معرفی می کنند،در مواجه با "عدم رعایت حقوق بشر"مسئول و می بایست،واکنش نشان دهندکنشگران و فعالین حقوق بشر"،ضمن دفاع از"رعایت حقوق بشر"،به نقض حقوق انسانها،فارغ ازرنگ،نژاد،جنسیت،..... واکنش و کنش های خود را دارند.
«استانداردی» که فعال حقوق بشر را ملزم به رعایت آن می‌سازد، مفهوم پیچیده‌ای است.، مسئولیت فعالان‌ حقوق بشر ، سه مسأله کلیدی زیر می‌باشند:
پذیرش جهان‌شمولی حقوق بشر
چه کسی بر حق و چه کسی بر خطاست - آیا این موضوع در داوری فعالان باعث تفاوت نظر می‌شود؟
فعالیت های صلح‌آمیز و مسالمت جویانه.
به عبارتی،"رعایت حقوق بشر" برای کنشگران و فعالین نقض حقوق بشر هدف و آرمان بوده و تابع شرایط تاریخی تغییر نمی نماید.

موضوع دیدار آقای باطبی و خانم مسیح علی نژاد با مقام بلندپایه آمریکا و وزیر امور خارجه آمریکا در ادامه افدامات این افراد،موضوع بحث و جدل در شبکه های مجازی گردید.

این را تصریح کنم که از نگاه بنده دیدار آقای باطبی هم چون دیدار گذشته ایشان با بوش پسر تحت عنوان فعال حقوق بشر بدون تاکید بر نقض حقوق بشر در دوران بوش با استانداردهای حقوق بشر در تناقض می باشد.

اما در ارتباط با خانم مسیح علینژاد، به جهت اینکه ایشان خود را روزنامه نگار،بنیان گذارکمپین آزادی های یواشکی و چهارشنبه های سفید اعلام می کنند،موضوعاتی را پیش از این با ایشان مطرح نمودم.(1)(متن انتشار یافته در فیس بوک)

اما پس از دیدار ایشان با وزیر امورخارجه آمریکا و نسبت دادن حسادت از سوی طرفداران ایشان به منتقدان ،لازم دانستم نکاتی بر مواردی که پیش از این بیان کرده بودم اضافه نمایم.

خانم علینژاد حدود ده سال یا کمتر و یا بیشتر به خارج از کشور آمده اند و پیش از آن هم در ایران به عنوان روزنامه نگار و از طرفداران اصلاح طلبان بوده اند.در آن ایام و حداقل از آغاز بکار کمپین یک میلیون امضاء و سایر تلاش های زنان در زمینه مبارزه با سنگسار،حق ورود به ورزشگاه و حق سرپرستی و حضانت کودکان و... زنان و مردان بسیاری در ایران حضور داشتند و هزینه بازداشت و زندان را نیز پرداخته اند.خانم ها رضوان مقدم،خدیجه مقدم،پروین اردلان،آسیه امینی،ژیلا بنی یعغوب،ومنصوره شجاعی،نوشین احمدی خراسانی و......... از جمله این افراد هستند در خارج از کشور نیز تلاش های بسیاری در این زمینه ها و سایر عرصه ها صورت گرفته است.جهت اطلاع خانم علینژاد عرض کنم شاید از اولین مردان برابری خواه بوده ام که در ارتباط با موضوع حجاب تحقیق و بخشی از آن را در غالب یک گفتار صوتی منتشر نموده ام.این را گفتم که ایشان بدانند،در ایامی که ایشان مشغول روزنامه نگاری در دفاع از یک جناح سیاسی بودند،تلاش های بسیاری در راستای برابر حقوقی زنان با مردان و در دفاع از هم میهنان بهائی و دروایش و..... صورت گرفته است.

مجددأ تاکید می نمایم،نگاه بنده به دیدار ایشان مبتنی بر اصول جهانشمول و پرنسیپ های حقوق بشر است.

اول-عدم حضور و سه استدلال:

خانم علی نژاد در گفتگوهای متفاوت به موضوع دعوت خود از سوی وزیر امور خارجه آمریکا اشاره می کنند.

1-نپذیرفتم،چون نگران آزار و اذیت خانواده ام در ایران بودم.

2-نپذیرفتم،چون امکان بیان نظراتم در زمان کوتاه و در میان جمع به عنوان یک مهمان میسر نبود.

3-نپذیرفتم،چون تمایل داشتم،استقلال کمپین چهارشنبه های سفید حفظ بشود.

دوم-ملاقات با پمپئو و رفع نگرانی برای آزار خانواده و استقلال کمپین چهارشنبه های سفید:

فارغ از سایر مواردی که در ادامه به آن خواهم پرداخت،با توجه به روحیات خانم علی نژاد،میتوان یکی از دلائل ایشان را اینگونه درک نمود که، ایشان به دلیل مطرح نشدن در رسانه ها، در دیدار قبلی حضور نداشته.چون نه حکومت ایران تضمینی برای رفع نگرانی ایشان از آزار و اذیت خانواده داده است ونه علاقه مندان خانم علی نژاد در کمپین چهارشنبه های سفید نسبت به نگرانی های ایشان در خصوص استقلال کمپین اعلام نظری نموده اند.

سوم-تغییر در یک تاریخ و تعمیم آن به کل استقرار حکومت اسلامی و اصلاح طلبان:

همانگونه که در بالا اشاره نمودم،خانم علی نژاد،شاید ده سالی است که در خارج از کشور بسر میبرند که دو سال اول آن بسیار محافظه کارانه و بعد از آن برداشتن کلاه از سر و به نوعی اعلام مخالفت با حجاب می باشد،اگر در سوابق کار ایشان(فارغ از ارزش گذاری) جستحو کنیم،،به غیر از کار روزنامه نگاری که البته به ملاحظات آن در ایران آگاهی دارم، با موضوع خاصی مواجه نمی شویم.ایشان در آن زمان حتی یک کلام در مخالفت با نقض کرامت انسانی سخن نگفته و این در حالی است که در یکی از برنامه های اخیر خود از عضو شورای شهر شیراز که از حقوق هم میهنان بهائی دفاع کرده،به روحانی می تازند.تریبون داشتن و مخالفت کردن در خارج از کشور،کار دشواری نیست،منوط به اینکه برای معروف شدن نباشد..مهدی فلاحتی بیش از ده سال است که در همان رسانه مشغول کار است ولی همواره مسیری را رفته که نه برای معروف شدن و جایزه گرفتن بلکه برای آگاهی بخشیدن بوده است .ایشان و طرفداران ایشان،انتقادات را منتسب به اصلاح طلبان و حسودان می کنند و با اعلام اینکه ایشان دو میلیون فالور(دنبال کننده ) دارند،قصد دارند منتقدان خود را وادار به سکوت نمایندلازم است اشاره شود:

امیر تتلو هم چهار میلیون فالور دارد.مهم پیروان یک فرد نیستند.مهمتر استفاده ابزاری از این افراد است.رئیسی در مقطع انتخابات به اصطلاح ریاست جمهوری از تتلو استفاده برد. و وزیر امور خارجه آمریکا هم در ارتباط با وضعیت ایران، نیاری به دانستن از سوی هیچ ایرانی ندارد،چون موضوعات ایران را بهتر از تمام ایرانیان می داند.دوم اینکه آیا حقوق زنان محدود به یک جغرافیاست و یا اینکه مربوط به تمام زنان می باشد.فردی که شدیدترین مواضع را در راستای حقوق زنان در آمریکا(مسله سقط جنین) اعمال می کند،می تواند حامی حقوق زن باشد؟فردی که در قبال کشتن خاشقچی با عربستان معامله می کند،میتواند طرفدار آزادی بیان و روزنامه نگاران باشد؟خانم علی نژاد به دلیل روحیه معروف شدن،فریب این بازیها را خورد و از جایگاه یک روزنامه نگار،اکتیوست،به فعال سیاسی تغییر جایگاه داد.در ایران نیز افرادی که به حمایت از ایشان اقدامی می کردند،بعد از این، علاوه براتهام کشف حجاب ،اتهام سر سپردگی به آمریکا هم به آن اضافه میشود. درسیاست، تئوری فایده و زیان یک عمل همواره مد نظر قرار می گیرد،،فایده اینگونه دیدارها در تعمیق مبارزات داخلی چیست؟

بنده با دیدگاه آقای بهنود همراهی نداشته و ندارم.اما پاسخ خانم علینژاد به ایشان را آنچنان نگاه از بالا یافتم که گوئی خانم علینژاد از بدو تولد مخالف حکومت اسلامی و مخالف حجاب اجباری بوده اند.ایشان تا همین ده سال پیش و حتی در اوائل که به خارج از کشور آمدند،از در کنار بودن آقای بهنود مطرح شدند و حتی کتاب خودشان را به عنوان یک صاجب نظر برای نظر دادن برای آقای بهنود فرستادند..

پاسخ خانم علی نژاد به آقای بهنود اینگونه بوده است:

"آقای بهنود! شما که سالها نسل جوان را تشویق کردید به سرکوب‌گران، به آمران قتل‌های زنجیره‌ای، به بنیانگذاران حجاب اجباری به‌ جنگ‌طلبان سپاه و شکنجه‌گرانش رای دهند دچار هیجان هستید یا من که خواستار تحریمِ سپاه و صداوسیما و سرکوب‌گران هستم و علیه جنگ و تحریم و‌محدودیتِ مردم ایران؟"

ف.م.سخن در مطلبی در سایت گویا در ارتباط با این واکنش خانم علی نژاد می نویسد: "اولا خواستم به خانم علی نژاد بگویم که در متن آقای بهنود چیزی ندیدیم که شایسته ی پرخاش به ایشان باشد.

ثانیا آقای بهنود قبلا هم همین جوری از خانم علی نژاد تعریف کرده است؛ آن زمان که علی نژاد اصلاح طلب بود و بر اندازان را دوست نمی داشت. همان زمان که کتاب اش «قرار سبز» را برای خواندن و نظر دادنِ آقای بهنود، برای ایشان فرستاد و برایشان نوشت:
"از تو تقلید کردم. اما خبرنگارم و خوب می دانم ورود به حوزه ادبیات داستانی می تواند یک جسارت نابخشودنی تلقی شود برای همین است که باور دارم که «قرار سبز» بی نیاز از نقد و یاری نیست...."

و آقای بهنود هم که از نظر سیاسی افکارش کاملا نزدیک به افکار مسیح تازه وارد به عالم قلم بود، از نظر فرمی خطاب به خانم علی نژاد چنین نوشت:

"نه نمی خواهد دختر. همین که هستی خوب است. خودت هستی، عجول و شلخته و بی تاب. چرا باید نظر بدهم. بگذار در خواندن قصه ات غرق شوم. حالا فرض کن دو سه تا غلط هم گرفتم. که چی. قصه ات به خودت می ماند. خودت به قصه ات می مانی. کتابِ قصه ات خود تست....."

حالا چطور شده که مثلا گفتنِ این که «گناه [علی نژاد] نیست که هیجان دارد» به خانم علی نژاد بر خورده نمی دانم. البته خوب است آدم افکارش در عرض هف هش سال عوض شود و این تغییر را به اشکال مختلف نشان دهد، ولی اصلا خوب نیست که معلم دیروز خود را، چه در زمینه های فکری و چه در زمینه های قلمی، با عصبانیت بی جا و بی دلیل، بخواهد منکوب کند."(ف.م.سخن سایت گویا)

خانم علی نژاد،آقای پمپئوبر هدف و خواسته خود برای دیدار با شما واقف و آگاه است.چون مبنای دیدار افراد در سیاست،تئوری"فایده و هزینه" است،آیا شما می توانید نه در باره مواردی که با ایشان سخن گفتید،بلکه هزینه و فایده این دیدار را برای همراهان خود و دیگر منتقدان شما که اصلاح طلب و برانداز نیستند،توضییح دهید.فراموش نکنید آگاه شدن یک حق است و شما مسئولیت آگاهی رسانی در این خصوص را دارید.آیا اطلاع دارید که در کنشگری مدرن مسله تصمیم گیری ها،مبتنی بر تصمیمات جمعی است و لزومأ یک فرد حق ندارد به تنهائی تصمیمی اتخاذ نماید؟ مایلم در پایان با وام گیری از دکتر لاهیجی، این پرسش را مطرح کنم:آیا در مدتی که مشغول گفتگو با آقای پمپئو بودید چشمان شما باز بود و هیچ نقض حقوق و کرامت انسانی را در ایشان و فضائی که در آن حضور داشتید، مشاهده نکردید؟

حمید حمیدی

پی نوشت

1-در تاریخ 9 دسامبر 2018 متن زیر را در فیس بوک منتشر نمودم:

"بنده به مثابه فعال حقوق بشر و تلاشگر برابر حقوقی زنان با مردان در تمامی عرصه ها،خود را در تقابل با مسیح علینژاد نمی بینم اما به صراحت می گویم که با رویکرد ایشان تفاوت های اساسی دارم.
1-به باور من موضوع برابر حقوقی زنان با مردان و مقابله با خشونت بر علیه زنان، فرا جغرافیائی و جهانی است. در حالیکه ایشان نشان داده اند که دریافت جایزه از یک نهاد دولتی اسرایئلی باعث سکوتشان در باره ظلم به زنان و کودکان فلسطینی و زنان مدافع صلح در اسرائیل گردید.
2-به باور من نمیتوان با سکوت کنندگان نسبت به نقض حقوق بشر در سالهای قبل از 57 هیچگونه همکاری مشترک داشت،در حالیکه ایشان به آقای رضا پهلوی گفته اند که پدرشان با حکومت پدر ایشان مخالفت داشت ولی ما می بایست با هم اتحاد داشته باشیم.
3-مسیح علی نژاد آگاهانه و یا ناخواسته تلاش زنان و مردان برابری خواه را در خصوص مبارزه با حجاب به حساب نمی آورند،در صورتیکه آن زمان که ایشان به عنوان خبرنگار در مجلس حضور داشتند،این تلاش ها در بیرون از مجلس در جریان بوده است.
4-مسیح علی نژاد به مانند برخی از افراد، کنشگری وی در رابطه با مدیا و... تعریف میشود،در حالی که تلاشگران برابری زنان با مردان،سالهای طولانی بدون داشتن کوچکترین تریبونی توانسته اند،سطح آگاهی عمومی جامعه را نسبت به برابری زنان با مردان افزایش دهند.
5-مهمترین و برجسته ترین موضوع در کنشگری،قبول مسئولیت از سوی نهاد و یا فرد کنشگر است.در سالهائی که کمپین یک میلیون امضاء در ایران جریان داشت،به محض دستگیری و بازداشت افراد منتسب به این کمپین،حضور زنان و مردان در مقابل بازداشتگاهها و دادگا هها حضوری ملموس بود،در حالی که در مواردی که افرادی در ارتباط با بی حجابی و یا مواردی از این دست بازداشت و دستگیر شدند،هیچ حامی و یا حامیانی در دفاع از فرد بازداشت شده حضور پیدا نکردند.
با این حال فکر می کنم که فرد فرد ما مسئولیت داریم تفاوت های خود را با یکدیگر در فضائی دوستانه بیان و از تقابل با یکدیگر پرهیز نمائیم".
حمید حمیدی
فعال حقوق بشر و تلاشگر برابر حقوقی زنان با مردان