بیانیه حزب دمكرات كردستان:
كشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی اوج تصفیه دگراندیشان
Sun 31 08 2008
"رحم كردن بر محاربین سادهاندیشی است. قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردید ناپـذیر نظام اسلامی است ـ امیدوارم با خشم و كینه انقلابی (!!) خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خاگر خداوند متعال را جلب نمایند."( بخشی از فرمان خمینی به هیأتهای مرگ مبنی بر كشتار زندانیان سیاسی)
هم میهنان، آزادیخواهان، مدافعان حقوق بشر!
20سال قبل در تابستان سال 1367 و به دنبال خاتمه جنگ خانمانسوز ایران و عراق و سركشیدن جام زهر از سوی خمینی رهبر رژیم اسلامی، جلادان این رژیم به فرمان رهبرشان هزاران تن از زندانیان سیاسی را به شكل دسته جمعی اعدام كردند. این جنایت بزرگ در حالی انجام گرفت كه رهبران رژیم و در راس آنها خمینی در پیشبرد سیاستهای جنگ افروزانه و بلند پروازانه خویش در منطقه با شكست مواجه گشته بودند و هراس داشتند كه این شكست به واكنش داخلی منجر گردد و قیام مردمی را به دنبال داشته باشد. لذا دستگاه سركوب و جنایت پیشه رژیم دگربار در مواجههای وسیع و به فرمان مستقیم رهبر رژیم اعدام دسته جمعی زندانیان سیاسی را در دستور كار خود قرار داده و طی سه ماه هزاران نفر از مبارزان سیاسی در زندانها به دنبال دادگاهیهایی چند دقیقهای به طناب دار و جوغه اعدام سپرده شدند.
اعدام دسته جمعی زندانیان سیاسی را میتوان بعنوان نقطه اوج جنایات سامناك رژیم اسلامی علیه داگراندیشان قلمداد كرد. البته رژیم هم قبل و هم بعد از این فاجعه متد دیگری را در برخورد با دگراندیشان در پیش نگرفته است. كلیه كسانیكه تا حدی از محتوای ایدئولوژیك، تكصدایی و استبدادی حاكمیت كنونی ایران مطلعند، نیك میدانند كه این رژیم از همان آغاز كه اهرمهای حاكمیت را در اختیار گرفت، به طرزی ددمنشانه به رویارویی با دگراندیشان پرداخت و انسان داگراندیش از منظر رژیم با "ملحد"، منافق"، "مفسد فیالارض"و … مترادف پنداشته شده است. كه این امر از جانب دست اندركاران و مهرههای خرد و درشت رژیم به دستاویزی مبدل گشته كه بنابر این پنداشت، كشتار دگراندیشان و مخالفان رژیم پاداش الهی را برایشان به ارمغان خواهد آورد. بهمین دلیل میبینیم كه در پروسه علمی ساختن فرمان شوم خمینی، به مقوله دادگاهی یا عدم دادگاهی، مدت حبس، وابستگی تشكیلاتی زندانیان سیاسی و حتی ابتداییترین حقوق انسانی بهایی داده نشد. اعضا "كمیسیون مرگ" در گی 2ـ 1 دقیقه در زمینه حیات یا مرگ مبارزی سیاسی تصمیم گرفته و جلادان نیز به همان شیوه، دسته جمعی مبارزان سیاسی را اعدام كرده و در گورهای دستهجمعی پنهان ساختهاند.
تصفیه زندانیان سیاسی در تابستان 67 و سیاست سركوبگرانه رژیم اسلامی در كلیت خویش، اگر چه جنبش آزادیخواهانه ملل ایران را از هزاران مبارز ضد استبداد و ارتجاع محروم ساخت، اما با این وجود به تحقق خیال واهی دست اندركاران رژیم منتهی نگشته است، كه آنهم خیال واهی خاموش كردن آتش مبارزه و مقاومت آزادیخواهان است. بهمین دلیل امروزه و پس از سه دهه سركوب بیرحمانه و ضد انسانی، شاهد آنیم كه اقشار آزادیخواه ایران و ملل تحت ستم باردگر به تهدیدی بزرگ علیه حاكمان جنایتكار رژیم اسلامی مبدل گشتهاند. لذا شاهد آنیم كه پس از گـذشت بیست سال از كشتار دستهجمعی زندانیان سیاسی، حاكمان مستبد به ماشین سركوب و اختناق شتاب بیشتری بخشیدهاند و در تلاشند كه با سركوب معترضان و آزادیخواهان سال و ماههای عمر حاكمیت سیاهشان را طولانی سازند. اما چنین پیداست كه حاكمان آزادیستیز و مستبد ایران نیز بسان سایر همتاهایشان خواهان آن نیستند كه از تاریخ درس عبرت گرفته و همچنان سركوب را ضامن خفظ حاكمیت خویش قلمداد میكنند. غافل از آنكه امروزه از یكسو، در نتیجه سیاست فتنه جویانه در سطح بین المللی و در نتیجه بسط جنبش آزادیخواهی در داخل كشور از سوی دیگر، بیش از هر زمان عمر حاكمیتشان به نقطه پایان نزدیك گشته است.
مبارزان و مردم آزادیخواه!
هر روز از عمر این رژیم و در كل همه عمر این رژیم آمیزهایست از جنایت و آزار و اذیت آزادیخواهان در سراسر ایران و بویژه در كردستان كه از همان آغاز حاكمیت خمینی و دار و دسته ارتجاعیش به اتهام حق خواهی و رأی ندادن به مشروعیت سیستم مستبد مذهبی با وحشیانهترین هجومهای سركوبگرانه و كشتار دستهجمعی مواجه گردیدند. كلیه آزادیخواهان ایران آگاهند كه از همان ابتدا و پس از اعلام مطالبات انسانی ملت كرد، در 28 مرداد 1358 خمینی رهبر و بنیانگـذار رژیم اسلامی فتوای جهاد و ژنوساید ملت كرد در شرق كردستان را صادر كرد و بدین ترتیب لشكر متعصب و ویرانگر این رژیم مغول آسا عازم كردستان گشته و از آن تاریخ تا به امروز مجریان جنایتكار رژیم دهها هزار نفر از مردم عادی و فرزندان مبارز كرد را به قتل رساندهاند. در نتیجه همین سیاست شوم است كه تا كنون كرد و كردستان از سوی دست اندركاران رژیم بشكل امنیتی و تبعیض آمیز نگریسته شده و هر روز، مردم ستمدیده كردستان با جنایتی تازه مواجهمیگردند.
بدین ترتیب طبیعیست كه آشكارا بگوییم كه ماشین عمر و حاكمیت حاكمان و در كل سیستم سیاسی كنونی ایران بدون خون و جنایت و سركوب قادر به تحرك نیست. لذا آنچه كه در این میان مدتهاست كه ضرورت آن بالاخص در كردستان به امری ملموس بدل گشته، عبارتست از مبارزه مشترك و پیوسته جهت خاتمه بخشیدن به عمر این رژیم. هر روز از عمر رژیم مصادف است با وقوع تراژدی و جنایتی دیگر و ضربهای به آینده ملل ایران بشمار میآید. سكوت و هراس از دستگاه سركوب رژیم آن چیزیست كه دست اندركاران رژیم به دنبال آنند و آرزوی آنرا در سر میپرورانند. اعتصاب عمومی زندانیان سیاسی و مدنی كردستان كه همزمان با سالگرد كشتار زندانیان سیاسی آغاز گشته و تاكنون ادامه دارد، اگر از یكسو نمایانگر این واقعیت است كه سیاست و رفتار رژیم در زمینه سركوب دگراندیشان تغییری پیدا نكرده، از سوی دیگر این واقعیت را نیز اثبات مینماید كه مقاومت در برابر این رژیم آزادی ستیز و جنایت پیشه حتی در درون زندانها همچنان ادامه داشته و جور و جنایت و دستگیری و كشتار و شكنجه قادر نیست كه آزادیخواهان كردستان و ایران را در زمینه مطالبه آزادی و دمكراسی و حقوق بشر به عقب نشینی وادار نماید.
بجاست كه یاد 20 سالهی فاجعهی تصفیهی زندانیان سیاسی و كلیه جنایاتهای این رژیم به مشوقی جهت حمایت از زندانیان سیاسی و مطالبات حقه آنها بدل گشته وما را در راستای مبارزه علیه این سیستم مستبد, راسختر, مصمم تر و متحدتر و هماهنگ تر سازد. اینهم تنها پاداشیست كه می توانیم به جانفدایی و از خود گـذشتگی همه كسانی تقدیم بداریم كه ماشین سركوب و آزادی ستیز كنونی تهران جانشان را از آنان ستاند. درهمین راستا حزب دمكرات كردستان و مردم كردستان همچنانكه طی سی سال گـذشته نشان دادهاند, خویش را هم سنگر و پشتیبان همه آزادیخواهان و مدافعان سیستمی دمكراتیك و فدرال برای آینده ایران قلمداد میكنند.
به امید پیروزی مبارزه آزادیخواهانه ملل ایران علیه رژیم مستبد و ارتجاعی اسلامی ایران
به امید پیروزی مبارزهی ملی و آزادیخواهانه كلیه ملل تحت ستم ایران
سرنگون باد رژیم جنایت پیشهی اسلامی
حزب دمكرات كردستان
دفترسیاسی
8 شهریور 1378
29 آگوست 2008