عصر نو
www.asre-nou.net

غمگین مباش


Sat 22 09 2018

نسيم خاكسار



غمگین مباش مام وطن
برمی خیزند از نو
فرزندان سوخته‌ی تو
زنان و مردان
دختران و پسران‌ات
از دل خاکستر خود.

غمگین مباش مام وطن
برمی‌خیزند از نو
زحمتکشان وطن
از هر سوی این خاک
از اعماق رنج شان
می‌سازند خانه را
آگاهانه، رو به آینده
با دیوارهایی محکم، بالا رفته از خرد
که ویران نشود در استبدادی دیگر، ارتجاعی دیگر
و برنخیزد از آن
استبدادی دیگر و ارتجاعی دیگر

غمگین مباش مام وطن
برمی خیزند از خاک
کشتگان سال‌های شصت و بعد
فریاد می زنند آزادی را
از دهان نوخیزانی آگاه
و برپا می کنند عدالت را
با دستهای عاشقشان
در هر گوشه ی این خاک سوخته.
غمگین مباش

نسیم خاکسار
بیست سپتامبر ۲۰۱۸
_______________________________

یک توضیح مختصر درباره این عکس و این شعر:

عکس را در یک روز آفتابی گرفتم با جابجایی چند شیئی که در تاقچه زیر پنجره اتاق نشیمن ام جا داشتند. تصویری روشن از روزی غمگین. روزی که خبر اعدام سه زندانی سیاسی کُرد: زانیار و لقمان مرادی و رامین حسین پناهی و اعتصاب غذای نسرین ستوده در زندان و همزمانی این رویدادها با ماه کشتار زندانیان سیاسی در زندانهای ایران، تابستان سال ۶۷، فضا را سوگناک و غمگین کرده بود. شعر را هفته‌ای بعد از آن نوشتم. از نگاه کردن‌های گاه گاهی ام به عکس و فکر کردن به آن.