عصر نو
www.asre-nou.net

عبارتی پر معنا در متن خروج از برجام
(ایران تو بخواب بیداری مال ماست؟)


Thu 17 05 2018

طاهره بارئی

در سخنرانی خروج از برجام امریکا با قرائت ترامپ، "عبارتی" وجود داشت، که هر چند خلاصه کننده سیاست آتی این کشور در قبال ایران است، ولی مورد توجه قرار نگرفت. او چنین خواند: ما یک راه حل واقعی، قابل فهم وپایدار می خواهیم که راه بر جاه طلبی های اتمی ایران، سد کند.
توجه کنید، او از راه حل حرف میزند نه قرار داد.
آنرا واقعی می خواهد. یعنی به عینه اتفاق افتاده پیش چشم باشد، نه آنکه لابلای واژه ها و کلمات پیچانده شده باشد.
می خواهد این راه حل، پایدار باشد یعنی با این اطمینان مهُر و موم شده، که دیگر تحولی در آن روی نخواهد داد.
بعلاوه قابل فهم باشد. قابل فهم برای چه کسانی؟ برای کسانی که خبرش را می شنوند. یعنی در آنها ایجاد پرسش نکند و بپذیرند اقدام درستی انجام گرفته. یاد آور این مثل که "هر که خربزه می خورد پای لرزش هم می نشیند". (تعداد و حجم این خربزه را هم البته به کمک رسانه ها میتوان افزایش نجومی بخشید و در این مورد مشکلی نیست. )

حال حدس بزنید که برای یک کشور و رویاروئی با جاه طلبی هایش چگونه راه حلی می توان در نظر گرفت که مطمئن باشید از دل آن دیگر مشکلی بر نخواهد خاست. جز اینکه او را بخوابانید و طوری بخوابانید که همیشگی باشد؟ بعلاوه در این گفتارصحبت از رژیم نیست و خود ایران است. نمی گوید جاه طلبی های اتمی حکومت ایران بلکه ایران. در بیانیه ای که هر واژه و هر ژستِ قاری آن حساب شده است کلمه ها بی جا انتخاب یا حذف نمیشوند. در مورد ژست نیز، قرائت کننده ی نوشته با چسباندن مرتب شست و انگشت سبابه به هم حالت بودائی را پیش می گرفت در حال انتقال آموزش به مریدانش.

آیا این بیانیه نوشته ی خود ترامپ بود؟

به گزارش تابناک سخنرانی آنشب را جان بولتن نوشته است. هموکه سخنرانی معروف جرج بوش را نیز موسوم به محور شرارت نوشته بود و باورهای ضد ایرانیش بر کسی پوشیده نیست. اگر فیلم را به دقت نگاه کنید خواهید دید در شب قرائت بیانیه از سوی ترامپ بولتن پشت سر ایستاده سخنان ترامپ را با متنی که برای او تنظیم کرده، و آنها را زیر دست خود دارد تطبیق داده و چک می‌کند.
او کاملا مراقب است که مبادا کلماتی غیر نوشته او از دهان ترامپ خارج شوند. از بین افرادی که پشت سر ترامپ ایستاده اند بولتن تنها کسی ست با متنی در دست و پابپای قرائت ترامپ، در حال ورق زدن کاغذ ها.
در مورد آقای بولتن ویکی پدیای انگلیسی میگوید که او در جوانی ترفند هائی را پیش گرفته تا ازشرکت در جنگ ویتنام مصون بماند با این منطق قابل فهم، که نمیخواهد در کشتزار برنجی میان آسیای شرق دور کشته شود. بعلاوه این دلیل که میدانسته امریکا از جنگ ویتنام پیروز بر نخواهد گشت. چنین دیدگاهی گذشته از نظری تحقیر آمیز در مورد زندگی مردم نژاد زرد و آسیای دور، نشان دهنده آرزو های او در مورد هر جنگی میتواند باشد. باید امریکا در آن پیروز شود و الزامی نیست خود امریکائی ها در آن شرکت داشته باشند.

ترامپ در اوایل تصدی پست ریاست‌جمهوری از انتخاب وی به دلیل سبیل‌هایش اجتناب کرده بود تا آنکه آنقدر مثل رئیس جمهور یک کشور دیگر که فقط رل تدارکانچی را دارد، برایش پرونده رسوائی بیرون کشیدند، که ناچار علیرغم وسواس "مونک" وارش به سبیل، او را به گردن گرفت. توضیح میدهم که "مونک" کمدین سریالی به همین نام، دارای وسواس های عجیبی به نظم و ترتیب و تقارن اشیاء است. پاک کردن غبار سرشانه های ماکرون در سفر به امریکا از سوی ترامپ بسیار به بازی و وسواس های"مونک" و حرکات او شباهت دارد.
اما سبیل جان بولتن نه سبیل چارلی چاپلین است، نه شون کانری، نه کلارک گیبل. به سبیل اینشتین نزدیک ترست و این شباهت جوئی، سیگنالی ست تا جایگاه خود را به عنوان مغز متفکرتحولات مخابره کرده باشد.

تفاوت و شکاف فکری بین طوطی و استاد ازل را که متن گفتار از اوست، و هرچه او گفت بگو، قاری نیز می گوید، نه فقط از تغییر تاریخ اعلام خروج از برجام دیدیم، (که کار و تاریخ به میل ترامپ بر نیآمد و متناسب اراده استاد ازل تغییر یافت) بلکه بعد از خروج نیز دیدیم.

چند روز بعد که ترامپ تلاش کرد سرش را از زیر کسوف قدرت بیرون آورده حرفی زده باشد، شنیده شد که خود ترامپ مایل است منعقد کننده قرادادی مفید با ایران باشد.

آیا پس زدن اروپائی ها و چین و روس و یکه تاز میدان بودن بخشی ازین تمایل است؟ رقابت با اوباما و در هم شکستن تک تک اقدامات او تا رسیدن به مسئله برجام؟

هر کدام این ها که باشد اگر هم تقاضای فردی ترامپ اینست که قهرمان بین المللی معرفی شود چه در زمینه معاهده و دیدار با کیم یونگ که این روز ها بسیار به آن می بالد، چه دیدار و بستن معاهده تازه ای با ایران، که به قول خودش منافع امریکا در آن رعایت شده باشد، اختلافی بزرگ در تمایلات نویسنده گزارش شب نقض برجام با شخص ترامپ غیر قابل انکار است.
جریانی که او را جلوی صحنه قرار داده به وارد کردن چنان ضربه ای به ایران می اندیشد که دیگر قد راست نکند، ،اما ترامپ میخواهد قهرمان یگانۀ بین المللی متخصص رام کردن نمونه های طاغی باشد.
هر چند شالوده کتاب او بر"هنر خارج شدن از یک قرار داد" بنا شده، اما او نسبت به هنر وارد کردن مشتری های کم علاقه در معامله نیز سخت هیجان دارد. اگر رُلی را که برای او در نظر گرفته اند تا حد خروج از قرار داد است و ترتیب باقی قضایا را قصد دارند خودشان با افرادی چون بولتن بدهند،هر چه هست بین روش و گرایش شخص ترامپ با جریانی که او را جلو قرار داده، شکافی وجود دارد.
شاید راز احترام گذاشتن و طرفداری روسیه را از ترامپ باید در استفاده از همین شکاف جُست. کما اینکه سفر ماکرون به امریکا نیز، علیرغم همۀ انتقاد هائی که در فرانسه
برانگیخت، در جهت استفاده از همین شکاف و تقویت شخص ترامپ برای تضعیف جناح معروف به عقابها ست.

مغز متفکر نظام ترامپ نیست. او باربرِ نفرت و خشمی ست که سیاستهائی که او باید قاری آن باشد، بر می انگیزد. برنامه ها و خواستهای شخصی او را مرتب به هم میزنند. می توان پرسید بدین ترتیب حتی برای انعقاد صلح با کره شمالی آیا به ترامپ فرجه و فرصتی که می خواهد خواهند داد؟
ترامپ همیشه در فیلم ها نقش شخص منفور را بازی کرده است در سیاست هم همین نقش به او سپرده شده. منفور بودن و خشم مردم و کشور های دیگر را روی خود حمل و متمرکز کردن تا نظام و گردانندگان واقعیش، مصون از انتقاد به کار هایشان برسند.

استفاده از شکاف بین نظام عقابها و رئیس جمهور هنرپیشه اش با نقش منفور بودن، اگر در کشوری دور تر و کوچکتر مشکل است شاید در مورد کشوری مثل امریکا مشکل تر هم باشد اما تشخیص مولفه های میدان بازی به هر حال ضروری ست، از آن استفاده بشود یا نه. شاید هم یکروز روحانی و ترامپ در آغوش یکدیگر به حال هم گریستند.

پانوشت

گفته ی ترامپ:

president said he wanted a “real, comprehensive and lasting solution” that would thwart Iran’s nuclear ambitions.

منطق جان بولتن برای فدن شرکت در جنگ ویتنام

He wrote in his Yale 25th reunion book "I confess I had no desire to die in a Southeast Asian rice paddy. I considered the war in Vietnam already lost.



سریال کمدی مونک
Monk

در این سریال هم کاپیتان تیم، یک سبیلو ست با سبیل هائی شبیه بعضی ها