عصر نو
www.asre-nou.net

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

ما را می‌شناسید؟ ما صدای تاریخیم!*

در گرامیداشت ۱۶ آذر، روز دانشجو
Thu 7 12 2017

این صداییست که دیگر بار چون ققنوسی سرفراز از آتش سرکوب و استبداد اسلامی برخاسته است. در ۶۴ مین سال از شانزده آذر ۱۳۳۲ که جنبش دانشجوئی علیه رژیم کودتایی محمدرضا پهلوی قد برافراشت، باردیگر غول خفته هوس بیداری دارد و میخواهد صدای تاریخ باشد. جنبشی که با جانفشانی و شجاعتش قهرمانانی چون قندچی ها، بزرگ نیا ها و رضوی های فراوانی را در مبارزه علیه استبداد شاهنشائی از دست داد و هرگز در مقابل زور و ظلم و استبداد و سلطه ساکت نماند، باردیگر در تلاش برخاستن است.
خصومت ارتجاع مذهبی با دمکراسی، ترقی خواهی و تجدد، سابقه ای دیرینه دارد و جای تعجب نیست که حاکمان اسلامی از همان فردای به قدرت رسیدن، شمشیر را علیه اهداف والای دانشجویان از رو بستند. حاکمان اسلامی که از فعالیت آزادیخواهانه و ضد دیکتاتوری دانشجویان و ارتباطات آن‌ها با سازمانهای مبارز و چپ و پایگاه گسترده آنها در دانشگاه‌ها اطلاع داشتند، اصلی‌ترین برنامه خود پس از سرکوب ملیتهای تحت ستم را نابودی رهروان علم و آگاهی و روشنگری در دانشگاه ها قرار دادند و در اردیبهشت ۵۹ نخستین "انقلاب فرهنگی" خود را به اجرا در آوردند. هدف، تربیت نسل مؤمن به انقلاب اسلامی و معتقد به اسلام و ولایت فقیه بود. قتل و اعدام تعدادی از دانشجویان و حامیان آنها در جریان " انقلاب فرهنگی " ، محرومیت از تحصیل و اخراج هزاران دانشجو و صدها استاد، دستگیری شمار زیادی از دانشجویان و استادان و تیرباران تعداد زیادی از آنها پس از سی خرداد شصت ، دو سال و اندی تعطیلی دانشگاه‌ها، تحمیل یک دهه رکود سیاسی بر محیط دانشگاه‌ها، امنیتی کردن محیط های دانشگاهی و سهمیه بندی دانشجویی از پی آمدهای این انقلاب اسلامی به راستی ضد فرهنگی حاکمان آزادی کش بود.
اعتراضات گسترده دانشجویی در حالی شکل میگیرد که پس از سرکوب ۸۸ و بازداشت ها و تصفیه های گسترده ، رژیم اسلامی، "انقلاب" دوم فرهنگی اش را پیاده کرد. با هدف اسلامی کردن سیستم آموزشی، ایجاد دانشگاه‌های حتی المقدور تک جنسیتی، تفکیک جنسیتی کلاسهای درس، تفکیک جنسیتی در بیش از۶۰۰ رشته دانشگاهی، حذف بسیاری از رشته های علوم اجتمایی و تزریق شریعت اسلامی به درسهای دانشگاهی، برچیده شدن انجمن های صنفی دانشگاه‌ها و انتصاب گسترده رؤسای امنیتی – حزب اللهی، تلاش کرد سیاست مهار و کنترل دانشگاه و دانشجو توسط روحانیت و سنت و شریعت را به اجرا درآورد. جنبش دانشجوئی امروز، مبارزه علیه استبداد، تبعیض جنسیتی، کالا سازی آموزش، تبعیض علیه ملیتها و اقوام و پیروان مذاهب و آیین‌ها ی گوناگون و دفاع از حقوق محرومان و لگدمال شده گان، آزادی ایجاد تشکل‌های دانشجوییِ دگراندیش و مستقل از جناح‌های قدرت و تلاش برای لغو بی‌چون‌ وچرای طرح استثماریِ کارورزی دانش‌آموختگان دانشگاهی و خصوصی سازی آموزش را در دستور کار خود قرار داده است.
بیش از پنج میلیون دانشجوی دانشگاههای کشور، بعنوان بخش بزرگی از جامعه جوان ایران، پیوندهای عمیق و گسترده با کارگران و زحمتکشان دارد. بی سبب نیست که فعالان جوان دانشجویی از هر امکانی برای انعکاس مسائل اجتماعی مردمان ایران بهره گرفته اند. آنان صدای بی صدای مردمان محروم و لگدمال شده بوده اند. دانشجویان ، همچون مادران و پدران و دیگر همنوعانشان، شاهدان سیاست غارت سازمانیافته اموال عمومی، بیکاری میلیونی و فقر و فلاکت عمومی بوده اند. سیاستی که نشانه اجرای سیاست های نئولیبرالیسم هار توسط دولت های رفسنجانی و خاتمی و احمدی نژاد و روحانی در همراهی با غارتگری سازمانیافته بنیادها و نهاد های پیوسته به دستگاه رهبری است. سیاستی تبهکارانه وعلنی در ویران سازی سازمانیافته جامعه مدنی و زیر ساختهای اقتصادی و اجتماعی جامعه مدرن و سقوط به قهقرای اسلام فقاهتی! در مقابل این سیاست، همواره به اشکال مختلف شاهد اعتراضات و مقاومتهای مردمی بوده ایم که نقش دانشجویان و جوانان مبارز و آگاه بسیار مهم بوده است. موقعیت بی نظیر دانشجویان به خاطر پایگاه اجتماعی گسترده در تمامی لایه ها و طبقات اجتماعی نقش ویژه آنها را بعنوان لولای اتصال جنبش های اجتماعی در پیوند با خود سازمانیابی کارگران و زحمتکشان برجسته می کند. دانشجویان میتوانند در دو سطح پی‌گیری مطالبات اخص خود و پیوند آن‌ها با مطالبات دیگر جنبش ها نقش پیشگام و آگاهگر خود را با جدیت پی بگیرند. آنان باید نقش برجسته خودرا در سازمانیابی و همگرایی و همبستگی کارگران، بیکاران، زنان و جوانان، دگراندیشان و فعالان ملی و فرهنگی و مدنی و اجتماعی، جنبشهای زیست محیطی و... بردوش گیرند. دانشجویان میتوانند از طریق همین پیوندهای گسترده و طبیعی با مردمان در محیط زیست و زندگی و کارشان، به سازماندهی مستقل و همبستگی جنبشهای اجتماعی برای آزادی و برابری یاری رسانند.
ایران تشنه یک تحول بزرگ و حیاتی برای عبور از این دوره تاریک استبداد دینی و سرمایه داری اسلامی است، ایران و مردمان آن سزاوار آزادی و برابری و صلح و رفاه و حرمت انسانی اند، با وجود بختک رژیم اسلامی نمیتوان به این آرزوهای دیرین جنبش دانشجویی، به آرزوهای بزرگ نیاها و رضوی ها و قندچی ها دست یافت. جنبش دانشجویی ایران برای رسیدن به اهدافش باید به وظیفه تاریخی اش عمل کند، شرایط بیش ازهر زمان دیگری برای این امر مهیا شده و میشود. بیانیه های دانشجویی در اعتراضات کنونی، همبستگی فعالان دانشجویی با اعتراضات کارگران و معلمان و بازنشسته ها، همبستگی با زلزله زده گان سرپل ذهاب و... نشانه های برخاستن ققنوس جنبش دانشجویی از خاکستر سرکوبهاست. به آن خوش آمد بگوییم!

سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی!
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
کمیته مرکزی سازمان راه کارگر
آذر ۱۳۹۶
www.rahekaregar.com

-------------------------------------------

*آوای مطرودان تاریخ در آیین‌های سالگشت شانزدهم آذر دانشگاه‌های ایران، بخشی از یک اجرا در برنامه‌های امسال شانزدهم آذر دانشگاه‌ها " ما را می‌شناسید؟ ما صدای تاریخیم، ما جوشش و مقاومت تاریخیم!
زن: ما را می‌شناسید؟ ما صدای تاریخیم، ما رقص مطرودان تاریخیم!
دانشجو: ما را می‌شناسید؟ ما صدای تاریخیم، ما جوشش و مقاومت تاریخیم!
معلم: ما را می‌شناسید؟ ما صدای تاریخیم، صدای ما را می‌شنوید: به شعر، به آواز، به رؤیاهایتان، به لیلاهایتان پشت نکنید. ما کلمات سرکوب شده تاریخ را می‌خوانیم!
آواره آب: ما را می‌شناسید؟ ما صدای تاریخیم، ما صدای ویرانی و خشکی و قحطی زمینیم!
کارگر: ما را می‌شناسید؟ ما صدای تاریخیم، ما پیشروان جهان جدیدیم، بیرق‌داران رهایی سرکوب‌شدگان
جمع: ما صدای تاریخیم!"