عصر نو
www.asre-nou.net

حاشیه‌هایی برای برگزاری مجمع‌های بورس تهران


Thu 17 08 2017

س. حمیدی

سال مالی اغلب شرکت‌های بورس تهران در بیست و نهم اسفند هر سال پایان می‌پذیرد. این گروه از شرکت‌ها طبق قانون تجارت چهار ماه فرصت دارند تا مجمع سالانه‌ی خود را برگزار کنند. اما شرکت‌هایی که حساب و کتاب درستی دارند چندان نیازی نمی‌بینند که مجمع خود را تا روز آخر فرجه‌ی قانونی آن کِش بدهند. چنانکه خیلی زود در همان ماه اردیبهشت و یا خرداد مجمع‌شان برگزار می‌گردد. ولی شرکت‌هایی که گزارش مالی شسته رُفته‌ای در دست ندارند به برگزاری مجمع خود زودتر از سی و یکم تیرماه رضایت نمی‌دهند. به همین دلیل هم سی و یکم تیر ماه هر سال اکثر شرکت‌های به ظاهر خصوصی کشور به صف می‌شوند تا مجمع‌شان را برگزار کنند. چنانکه در سال جاری نیز اکثر بانک‌ها و گروه خودرویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها همین روز را برای مجمع خودشان انتخاب کرده بودند.

امسال مدیران عامل بانک‌ها و شرکت‌های خودروسازی هرچند در گزارش سالانه‌ی خود تلاش می‌ورزیدند که از افشای زیان و ضرر شرکت امتناع ورزند اما سهامداران جزء و حسابرس قانونی شرکت‌ها در نهایت تمامی گفتنی‌ها و ناگفتنی‌ها را از سیر تا پیاز برملا می‌کردند. بحث همه از بالایی‌ها گرفته تا پایینی‌ها حول محور فساد و دزدی مدیران دور می‌زد. پدیده‌ای که در جمهوری اسلامی ذاتی حکومت شمرده می‌شود. در نتیجه همگی به آن عادت کرده‌اند و کسی نمی‌تواند بپذیرد مدیری از مدیران ارشد آن از این قاعده‌ی جاافتاده بر کنار بماند.

در مجمع هر شرکتی رسم بر آن است ابتدا قرآن بخوانند و سپس سرود جمهوری اسلامی پخش گردد تا جلسه آغاز شود. ولی مدیران شرکت‌ها برای قرائت همین چند آیه از قرآن، از قاری دعوت به عمل می‌آورند. قاری نیز به چیزی کم‌تر از یک میلیون تومان برای خواندن همین چند آیه رضایت نمی‌دهد. چون همگی عنوان استاد بین‌المللی قرآن را یدک می‌کشند و استاد بین‌المللی نیز نمی‌تواند "حق‌القدم"اش از یک سکه کم‌تر باشد. اما امسال در بسیاری از مجمع‌ها کارگران و بازنسشتگان شرکت در نقش سهامداران جزء لب به اعتراض می‌گشودند تا شاید مدیران شرکت به پرهیز از چنین ریخت و پاش‌هایی مجبور گردند.

هرچند بسیاری از مدیران شرکت‌ها این موضوع را جا انداخته‌اند که جهت تأیید مصوبات از شرکت‌کنندگان بخواهند که به طور دسته‌جمعی صلوات بفرستند، اما امسال اکثر حاضران در مجمع چنین شیوه‌ای را برای رأی‌گیریِ قانونی مناسب نمی‌دانستند. تا آنجا که گردانندگان جلسه را وامی‌داشتند تا از شیوه‌ی رأی‌گیری دستی و یا کاغذی برای تصویب موارد دستور جلسه استفاده به عمل آورند.

مدیران شرکت‌هایی که دزدی بیش‌تری دارند به طبع بیش از همه جانماز آب می‌کشند و حین صحبت از رهبر جمهوری اسلامی نام می‌برند. این گروه از مدیران شعار بی‌محتوای "اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال" را بهانه می‌گذارند تا از دزدی‌های خودشان توجیه به عمل آورند. اما استفاده از شیوه‌‌هایی همانند آن برای مردم دیگر کهنه شده‌ است. چنانکه اینک حاضران هر مجمعی بدون استثنا لب به اعتراض می‌گشایند تا این گروه از افراد را به عقب‌نشینی از رفتارشان وادار نمایند. چراکه بنا به تجربه‌ای همیشگی حُقه‌هایی از این دست دیگر بین مردم کارگر نمی‌افتد و مدیر عامل به حتم باید در نشست مجمع عمومی پاسخگوی عمل‌کرد یک‌ساله‌اش باشد. بدون اینکه بخواهد برای این و آن جانماز آب بکشد.

شرکت‌های خودرویی علی‌رغم پشت سر نهادن موضوع تحریم همچنان زیان می‌اندوزند. بسیاری از آن‌ها بیش از ده سال است هیچ سودی بین سهامداران‌شان تقسیم ننموده‌اند. به همین دلیل هم مجمع شرکت‌های خودرویی همواره با چالش شرکت‌کنندگان برگزار می‌گردد. از همین گروه، ایران خورو دیزل و زامیاد همچنان طی ده سال گذشته برای سهام‌داران خود زیان کنار گذاشته‌اند. چنانکه در بورس سهام‌شان خیلی کم‌تر از ارزش اسمی آن یعنی حدود هفتاد تومان عرضه می‌گردد. ایران خودرو نیز پس گذشت هشت سال امسال سود 15 ریالی بین سهامدارانش تقسیم کرد. تقسیم این سود 15 ریالی با این ترفند انجام پذیرفت که بتوانند قانون تجارت را دور بزند. طبق ماده‌ی 141 قانون تجارت شرکتی که سود نمی‌دهد و ورشکسته است باید برای همیشه برچیده شود. همچنین ایران خودرو ماده‌ای در مجمع عمومی خود به تصویب رسانید تا بتواند برای تأمین نقدینگی خویش اوراق مشارکت توزیع نماید. گویا با توزیع همین اوراق مشارکت خواهد توانست از تنگناهای مالی پیش آمده رهایی یابد.

جدای از این بین شرکت‌های خودرویی باب شده است که جهت تسهیلگری در دزدیِ مدیران، شرکت‌های ریز و درشتی را در مجموعه‌ی خویش راه بیندازند. در همین شرکت‌های خاص است که مدیران سرمایه‌ و دارایی شرکت را به نفع تیم خودشان مصادره می‌کنند. گفتنی است که دزدی‌هایی از این دست در شلوغ‌بازار سیاست کشور جایی به حساب نمی‌آید. حتا قوه‌ی قضاییه و وزارت اطلاعات نیز همیشه شریک قافله بوده‌اند.

در مجمع امسال ایران خودرو عده‌ای فریاد می‌زدند که خلاصه ما نفهمیدم در تولید اتومبیل با کدام کشور و شرکت خارجی قرارداد داریم. چنانکه بسیاری از مردم ایران خودرو را "عروس هزار داماد" نام نهاده‌‌اند. از حرف‌های مدیر عامل ایران خودرو چنان بر می‌آمد که هم‌اکنون جدای از فرانسه و چین با شرکت‌هایی از کشورهای دیگر هم قرارداد بسته‌اند. یعنی جشن‌های مکرر محمود احمدی‌نژاد و دولت‌‌های پیش از او در خصوص تولید "اتومبیل ملی"، از تبلیغی سیاسی و عوام‌فریبانه فراتر نمی‌رفت.

در مجمع چند شرکت داروسازی نیز افرادی همسو با حکومت راه یافته بودند. آنان مدعی بودند که چرا این گروه از شرکت‌های داروسازی از هند مواد اولیه وارد می‌کنند در حالی که دولت هند خواست مردم جامو و کشمیر را نادیده می‌انگارد. به نظر می‌رسد حرکت‌هایی همانند این از جایی واحد رهبری و هدایت می‌شود. چنانکه معترضان مثل همیشه پشت نام "مقام معظم رهبری" خودشان را پنهان و مخفی می‌کردند. در پاسخ به این قبیل پرسش‌ها مدیران جلسه نیز مدعی بودند که همواره در چهارچوب برنامه‌های دولت عمل کرده‌اند. اما پیداست که گروه‌های معترض آن هم از این نوع هرگز چهارچوب‌های قانون و دولت را نمی‌پذیرند.

در برخی از مجمع‌هایی که همزمان با ماه رمضان برگزار شد، به شرکت‌کنندگان بلااستثنا یک نسخه "آداب ماه مبارک رمضان" هدیه دادند. مدیران شرکت با رفتارهایی از این دست ضمن تظاهر به اسلام دولتی ماندگاری خودشان را در پست مدیریتی شرکت‌ها تسهیل می‌بخشند. چون ضمن جانماز آب کشیدن به همه حالی می‌کنند که دارند احکام دینی را به جا می‌آورند. این گروه از مدیرانِ متظاهر چنان می‌پندارند که هرگز نباید انتظار داشت تا کسی همانند ایشان ضمن التزام عملی به اسلام دولتی برنامه‌ای هم برای دزدی تدارک ببیند.

طی سال‌های اخیر جریان دیگری نیز بین برخی از سهامداران جزء پا گرفته است. این جریان دیدگاهی را تبلیغ می‌کند که مدیران شرکت برای همیشه از تولید دست بشویند و در مقابل زمین کارخانه را به حراج بگذارند. چون تراکم فروشی شهرداری‌ها در ایران زمینه‌هایی فراهم دیده تا زمین به قیمت صدها برابر گذشته ارزش‌گذاری شود. از سویی کارخانه‌‌هایی که زمانی بیرون از شهر قرار داشتند اکنون در حریم شهرها قرار گرفته‌اند که فروش زمین این گروه از کارخانه‌ها سودهایی نجومی برای سهامداران در پی خواهد داشت. چنانکه بحث فروش زمین به یکی از بحث‌های گرهی و اصلی در مجمع برخی شرکت‌ها تبدیل شده است. طول سه سال گذشته شرکت‌های پارس الکتریک، کربن ایران، زامیاد، ایران خودرو دیزل، سرمایه‌گذاری بهمن، سیمان تهران، داروسازی ابوریحان و پارس دارو بیش از هر شرکتی بر فروش زمین‌های کارخانه و یا زمین‌های مازاد خود پای فشرده‌اند.

امسال نیز همانند سال قبل مجمع گروهی از بانک‌ها در موعد قانونی برگزار نشد و سرآخر به "تنفس" کشیده شد. بانک مرکزی جمهوری اسلامی با تحمیل سیاست‌های خود به بانک‌های خصوصی زمینه‌های کافی و وافی برای زیان آنان فراهم نموده است. از سویی دیگر، مدیران بانک مرکزی مدعی‌اند که بانک‌ها نباید بین سهامداران‌شان سود سالانه تقسیم کنند. گویا ضمن تقسیم سود حجم نقدینگی نیز در جامعه فزونی می‌گیرد. همچنین بانک مرکزی بر خلاف قانون‌ تجارت، اساسنامه‌ی واحدی را نیز به تمامی بانک‌های خصوصی تحمیل کرده است. گویا با همین اساسنامه‌ی یک‌سان سرمایه‌گذاری کشورهای اروپایی در ایران رونق خواهد ‌گرفت. اما خواب و خیال‌هایی از این دست پس از برجام نیز هرگز به واقعیت نپیوست. جدای از این بانک مرکزی گونه‌ای از حسابرسی مالی را برای بانک‌‌های کشور نمونه قرار می‌دهد که پیش از این سابقه نداشته است. خلاصه‌ی کلام بانک مرکزی جمهوری اسلامی تنها بر عملکرد بانک‌های خصوصی نظارت نمی‌کند بل‌که با دخالت مستقیم و مدیریت بدون واسطه‌اش، همه‌ی آن‌ها را به ورشکستگی کشانده است.

در گروه بانکی‌ها تا کنون بیش‌ترین زیان برای بانک صادرات و بانک تجارت رقم خورده است. طلب‌های این دو بانک از مجموعه‌ی دولت و بخش خصوصی زمینه‌هایی فراهم می‌بیند تا هرگز نتوانند به سود لازم دست یابد.

خلاصه‌ی کلام اینکه حاشیه‌ی مجمع‌ شرکت‌های بورس تهران از اصل مجمع‌های آن نیز دیدنی‌تر و شنیدنی‌تر شده است. چون همه‌ی ناگفته‌ها سرآخر در همین حاشیه‌ها گفته می‌شود و برملا می‌گردد./