حاكم ما
Sat 8 07 2017
فرخ ازبرى
اى دريغا، باغ ما را سايه پرواز نيست
خانه ما پر شده از دود غم، دلباز نيست
مردم چشم قنارى در قفس خوناب شد
بلبلان رفتند و ديگر نغمه و آواز نيست
دشت ما پر لاله شد از خون ياران وطن
لاشخواران مى پرند از آسمان، شهباز نيست
حاكم ما كه چنين لاف خدائى مى زند
در سرش بينى كپك، خورشيد را همساز نيست
ظلم حاكم جان ما را بر لبان ما رساند
بر جهان شد آشنا از اين بلا و راز نيست
هر چه را كه داشتيم و گنج بود از رنج ما
رفت لبنان، خلق را سهمى ز نفت و گاز نيست
آتش اين داغ سوزانَد دل ما تا ابد
اى دريغا، با قفس ها همدم و همباز نيست .
فرخ ازبرى _ مونستر
٢٨ يونى ٢٠١٧
|
|