عصر نو
www.asre-nou.net

شارل بودلر

پایانِ روز*

برگردان از مانی
Tue 9 05 2017

Charles-Baudelaire.jpg
زندگی بی شرم و پُر از شور وشر،
پا زَنَد، رقصد و پیچاند کمر
بی دلیل، حتی به نوری کم رَمَق.
و به محضی که اٌفُق رنگِ شَبَق

گیرد و تسکین یابد حرص و آز،
شهوت آلود شب به بام آید فراز،
روبد هرچه هست، حتی عارو ننگ،
گوید آنگه " خُب!.. " شاعر بیدرنگ:

" ... هم روان و هم ستونِ پُشت، شب
استراحت میکند از من طلب.
با سری آکنده از کابوسِ ناب

طاقباز خواهم کنون رفتن به خواب
و لحاف ات را کشانَم برسرم
ای شبِ تاروفرح بخشِ عدم!"

شارل بودلر
Charles Baudelaire
برگردان از مانی


* این آخرین شعر از مجموعه اشعارِ زیرعنوان "مرگ" است که در انتشار دوم "گلهای شر" به سال 1861 به مجموعه اولِ سال 1857 اضافه شده است.