عصر نو
www.asre-nou.net

اطلاعيه کميته مرکزی کومله

درباره ی اعتراضات مردمی شهرهای ايران در روزهای اخير


Sat 20 06 2009

کودتای انتخاباتی در جمهوری اسلامی با روش تقلب زورگويانه و رأی سازی وسيع، نه تنها بار ديگر ضد دمکراتيک و کارتنی بودن سيتم انتخابات در رژيم اسلامی را به همگان نشان داد، بلکه عزم رهبری اين رژيم برای پايمال نمودن آشکار و بی پروای رأی و نظر مردم را نيز به نمايش گذاشت. اين اقدام قلدرانه و ضد انقلابی از يکسو به مثابه يک شوک اجتماعی و روانی غيرقابل انتظار، وجدان مردم و رأی دهنده ايرانی و هر ناظری را وسيعاً جريحهدار نمود و از سوی ديگر حکايت از تصميم ارتجاع حاکم به تصفيه درونی و تداوم بيرحمانه ديکتاتوری و حکومت استبدادی بود به طوريکه اکنون ابايی از بيان و بروز اين تصميم ندارند.
از نظر ما وقايع روزهای اخير ريشه در مشکلات اين رژيم و مسائل ماقبل انتخابات دارد. تقلب انتخاباتی و برخورد هر دو جناح رژيم به اين مسئله و اعتراضات مردمی روزهای اخير، تنها در پرتو نگرشی غير انتخاباتی و همه جانبه در مورد معضلات سياسی و اجتماعی ايران، قابل بررسی و تفسير است. اين نکته ای است که طرفين دعوا در حاکميت به کتمان و يا حداقل ناديده گرفتن آن ميپردازند. تشديد مداوم جنگ جناحها، ظهور پديده اصلاح طلبی حکومتی و حکومت هشت ساله آنها، شکست آنها و بيرون راندنشان از نهادهای اصلی قدرت، پراکندگی کنونی در صفوف هم اصولگرايان و هم اصلاح طلبان، رشد اعتراضات کارگری، جنبش زنان، دانشجويان، مليتها و جنبش مدنی، ورشکستگی توليد و اقتصاد ايران و بالأخره ظهور پديده دولت احمدی نژاد و تشديد چالشهای درونی و خارجی و انزوای اين حکومت، همه و همه، بيانگر تغييرات عميق در صفبندی اجتماعی و رودررويی سی ساله اين رژيم با مردم و هر جنبش مترقی، مدنی و دمکراسيخواهی است. گمانی نيست که اين طرح انتخاباتی نشان از نقشهای وسيع برای اجرا و عملی نمودن يک دوره جديد سياست احتناق و سرکوب و، خيز بزرگی است برای تصفيه حساب درونی و هم مهيا نمودن ابزار و فضای سرکوب. سرکوب درونی در شرايط انزوای بين المللی، بحران اقتصادی و سر باز کردن معضلات و بحران اجتماعی، گزينه قاطع حاکمان اين رژيم برای دفاع از بقای خود است. اصلاح طلبان حکومتی با به دست گرفتن ابزار انتخابات رياست جمهوری، تلاش نمودند تا هم اعتبار از دست رفته شان را دوباره کسب کنند و هم بار ديگر سنگری در حاکميت به دست آورند.
اين واقعيات جنگ جناحها در جمهوری اسلامی را به اوج خود رسانده است و زمينه برای نبرد نهايی را فراهم کرده است. همچنين زمينه مهيا شده تا مردم ايران به نفع خود از اين شکاف بهره برند. جنبش مردمی در ايران از شعار و خواست اصلاح طلبان حکومتی بسيار فراتر رفته نه تنها بقای ديکتاتوری را بر نميتابد، بلکه در سالهای اخير جسورانه شعار و خواستهايش را در خارج از چهارچوب جمهوری اسلامی و قوانين اين رژيم، طرح نموده است. اين پديدهی نوينی است که مبانی و کليت رژيم را به چالش کشيده و وسيعاً دارد به سوی يک جنبش مدنی رو به رشد و منظم گام مينهد. اعتراضات بزرگ روزهای اخير، به وضوح مهر اين نافرمانی مدنی را بر خود دارد و ميرود تا مسائل اصلی اجتماعی در آن طرح گردد و در دايره بحث و اختلافات انتخابات، محدود نماند. به اين معنا چه از نظر حاکميت و جناحهای موجود آن و چه از ديد مردم دوره نوينی آغاز شده است که کشاکش و چالشهای اجتماعی و جنبش مردمی برعليه اين نظام را اجتناب ناپذير کرده و بيگمان سياست سرکوب را با شکست روبرو خواهد کرد.
ما و مردم کردستان که سی سال آزگار است با اين رژيم در تقابل به سر ميبريم، از اين جنبش اعتراضی و مدنی و حق خواهانه دفاع مي کنيم و خود را بخشی از آن و نيروی فعال در آن ميبينيم. در اين شرايط تلاش ما بر اين خواهد بود تا دامنه اين اعتراضات به طرح خواستهايی در چهارچوب قوانين اسلامی محدود نماند، بلکه ما خواهان تغيير اين قوانين و به طور مشخص خواهان برگزاری آزادانه هر نوع انتخاباتی بدون نظارت استصوابی و شرايط محدود کننده ولايت فقيهی و با نظارت و حضور مراجع بيطرف بين المللی هستيم. ما تلاش ميکنيم تا معضلات اصلی اجتماعی سياسی و خواستهای مردمی و حقوق مليتهای ايرانی در آن طرح گردند، زمينه برای گسترش آزاديهای سياسی و مدنی فراهم شود و جنبش عدالتخواهی، سکولار، دمکرات و ترقيخواه در آن رشد و نمو کنند. مردم کردستان که خود قربانی کليت اين رژيم است و اکنون نيز شهر و روستاهايش ميليتاريزه است، ميخواهد تا به اين ميليتاريزم نيز پايان داده شود و اين مسئله مهم نيز به عنوان بخشی از شعار جنبش عمومی در ايران، طرح و به رسميت شناخته شود. کردستان در اين دوره نيز سنگر آزادی، سکولاريسم و دمکراسی در جنبش مردم ايران خواهد بود.

کميته مرکزی کومله زحمتکشان کردستان
۲۸. ۳. ۱۳۸۸ خورشيدی برابر با ۱۸. ۶. ۲۰۰۹