شارل بودلر
سروده*
برگردان از مانی
Mon 28 11 2016
باد تقدیمِ تواین ابیات که نا مم خوش اگر
گیرد اندر ساحلی پهلو زمان ها دیر تر،
زورقی را جون روان با باد تندی از شمال
و به کار افتد شبی مغزهای انسان، بالمآل
یادِ تو چون قصه های درهم و بی انتها
آزُرَد چون ضربِ کوسی یکنواخت خواننده را،
وبرادر وار ماند سفت آویزان به زنجیری
زِ ابیاتم مقفی و بلند پرواز و عرفانی..
ذاتِ مَلعونی که از قعرِ مغاک تا آسمان،
نیست پاسخگوی تو جزمن کسی در این جهان،
ای تو که چون سایه ای نا پایدار و بی بقا
با نگاهی حق به جانب میکنی لِه زیر پا
احمقِ میرنده ای کو تلخ میخواند تو را
ای بُتِ مِفرغ جبین، چشم از سیاهِ - کهرُبا.!
شارل بودلر
(Charles Baudelaire)
برگردان از مانی
معشوقه اوست. Jeanne Duval * این آخرین سروده از سیکل اشعار بودلر در "گل های شر" مُلهم از
|
|