شیمون پرز درگذشت
Wed 28 09 2016
بی بی سی: شیمون پرز، رئیسجمهوری سابق اسرائیل که مدتی در بستر بیماری بود در سن ۹۳ سالگی درگذشته است.
آقای پرز که دو دوره نخستوزیر و یک دوره رئیسجمهوری اسرائیل بود، یکی از معدود سیاستمداران در قید حیات بود که شخصا ناظر بر شکلگیری کشوری به نام اسرائیل بود.
از آقای پرز به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سیاستمداران اسرائیل یاد میشود.
دفتر او دو هفته پیش از سکته مغزیاش خبر داده بود اما در روزهای اخیر گزارشهایی از روند رو به بهبود حال او منتشر شده بود تا این که امروز (سه شنبه ششم مهر) حال او به یکباره رو به وخامت گذاشت.
در ژانویه گذشته (دی ماه) هم آقای پرز به علت ضربان نامنظم قلب، به مدت دو شب در بیمارستان بستری شده بود.
شیمون پرز دوم اوت ۱۹۲۳ در شهر ویژنیهو که آن موقع در لهستان بود و امروز در بلاروس است به دنیا آمد.
نامش هنگام تولد شیمون پرسکی بود، پدرش در کار لوازم دستدوم خانه بود.
آقای پرز که سالها طرفدار سکونت یهودیان در اراضی اشغالی کرانه غربی بود، در سالهای پایان عمرش لحنی آرامتر گرفته بود و اغلب از ضرورت کوتاهآمدن از خواستههای ارضی در سرزمینهای فلسطینی سخن میگفت.
یکی از گفتههای معروفش در این باره این بود که: "فلسطینیها نزدیکترین همسایههای ما هستند. فکر میکنم میشود که نزدیکترین دوستانمان بشوند."
پرز در پی امضای پیمان اسلو میان اسرائیل و فلسطینیان در سال ۱۹۹۴ همراه با اسحاق رابین و یاسر عرفات به جایزه صلح نوبل دست یافت.
پیمانی که به گفته بسیاری از کارشناسان مهمترین دستاورد صلح میان اسرائیل و فلسطینیان بود، مخالفان فراوانی میان اسرائیلیها و فلسطینیها داشت، تا جایی که به قتل رابین توسط یک اسرائیلی افراطی انجامید و عرفات هم از سوی بسیاری از فلسطینان مخالف این پیمان "خائن" نامیده شد.
با وجود این، بسیاری از او به علت شکستهای متعددش در انتخاباتها و رقابتهای سیاسی، با عنوان "مرد بازنده" یاد میکنند.
پرز از زمان کنارهگیری از سمت ریاستجمهوری حضور فعالی در عرصه سیاسی اسرائیل نداشت، اما همچنان از منتقدان صریحالهجه سیاستهای راستگرایانه دولت نتانیاهو در قبال روند صلح با فلسطینیان بود.
شیمون پرز، سیاستمداری که هم نخستوزیر بود و هم رئیسجمهوری
شیمون پرز از زمان تشکیل کشور اسرائیل جزو چهرههای برجسته سیاست این کشور بود.
تقریبا هر مقامی که بگویید داشت، از جمله نخستوزیر و رئیسجمهور – هرچند هیچگاه در رأس یک حزب نتوانست در انتخابات پیروز شود.
او زاده ۲ اوت ۱۹۲۳ بود، در شهر ویژنیهو که آن موقع در لهستان بود و امروز در بلاروس است. نامش هنگام تولد شیمون پرسکی بود، پدرش در کار لوازم دستدوم خانه بود.
نه پدر نه مادرش یهودی ارتودکس نبودند. تلمود را پیش پدربزرگش یاد گرفت و بسیار مذهبی شد.
سال ۱۹۳۴ خانوادهاش به فلسطین مهاجرت کردند که آن زمان تحت کنترل بریتانیا بود. البته پدرش دو سال زودتر رفته بود و در تلآویو ساکن شده بود.
شیمون به مدرسه کشاورزی رفت و در یک کیبوتص مشغول کار شد. هجده ساله بود که سمت سیاست رفت و کمی بعد دبیر یک جنبش صهیونیست کارگری شد.
سال ۱۹۴۷، دیوید بنگوریون، از پایهگذاران کشور اسرائیل و اولین نخستوزیرش، او را مسئول خرید سلاح و جذب نیرو برای هاگانا کرد – نیرویی شبهنظامی که بهنوعی سلف ارتش اسرائیل است.
پرز قراردادی مهم با فرانسویها بست: نه فقط برای خرید جنگندههای میراژ، بلکه همچنین برای ساخت تأسیسات هستهای مخفی در دیمونا.
سال ۱۹۵۹ بهعنوان نماینده حزب ماپای، که سلف جنبش کارگری و حزب کارگر اسرائیل است، به پارلمان راه یافت. دولت که تشکیل شد، به مقام معاونت وزیر دفاع رسید.
سال ۱۹۶۵ بعد از آنکه هیئت تحقیق در مورد عملیات سوزانا او را مقصر تشخیص داد، از سمتش استعفا کرد. این عملیات در اصل مربوط به سال ۱۹۵۴ بود. زمانی که تصمیم گرفته بودند به برخی مواضع آمریکاییها و بریتانیاییها در مصر حمله کنند، بلکه بریتانیا ناچار شود نیروهایش را در صحرای سینا نگه دارد.
تحقیق اولیه به جایی نرسید. اما تحقیق مجدد نشان داد در شهادت کسانی که در آن ماجرا دخیل بودند، تناقض وجود دارد. پرز و بنگوریون پس از این ماجرا از حزب ماپای جدا شدند تا حزبی جدید بنا کنند.
سال ۱۹۷۴ که گلدا مئیر به خاطر جنگ یوم کیپور از نخستوزیری استعفا داد، پرز تلاش کرد جایش را بگیرد، اما در مقابل اسحاق رابین ناکام ماند.
مذاکرات پنهان
سال ۱۹۷۷، رابین ناچار شد به خاطر رسوایی مالی همسرش از رهبری حزب اتحاد استعفا بدهد، اما همچنان نخستوزیر بود، چون یک نکته کوچک در قانون اساسی مانع استعفایش بود.
در نتیجه پرز رهبر حزب شد، و بهطور غیررسمی نخستوزیر. اما در انتخاباتی که بلافاصله برگزار شد به ائتلاف دست راستی لیکود به رهبری مناخم بگین باخت.
او پنج بار دیگر هم در انتخابات شکست خورد، و هر بار در دولتهای ائتلافی که بعد از انتخابات تشکیل میشد، به وزارت رسید.
سال ۱۹۹۲، میخواست رهبر حزب کارگر شود که باز در مرحله رأیگیری پارلمانی به اسحاق رابین باخت و ناکام ماند.
کمی بعد در دولت رابین وزیر خارجه شد. در همین مقام بود که مذاکرات پنهانی با یاسر عرفات و سازمان آزادیبخش فلسطین را آغاز کرد – مذاکراتی که حاصلش پیمان تاریخی اسلو (۱۹۹۳) بود.
در اسلو، رهبران فلسطینی برای نخستین بار موجودیت کشور اسرائیل را به رسمیت شناختند. یک سال بعد پرز (همراه با رابین و عرفات) برنده صلح نوبل شد.
سال ۱۹۹۵ که اسحاق رابین ترور شد، پرز به نخستوزیری رسید، اما یک سال هم دوام نیاورد و مغلوب بنیامین نتانیاهو و حزب لیکود شد.
مصالحه
سال ۲۰۰۰، میخواست رئیسجمهور شود، مقامی که عمدتا تشریفاتی است، اما باز هم ناکام ماند و موشه کاتساو، که در مقایسه با او چهره ناشناختهای بود، رئیسجمهور شد.
سال ۲۰۰۲ حزب کارگر یک بار دیگر در انتخابات پارلمانی به حزب لیکود باخت، اما این بار رهبری حزب کارگر را اهود باراک – که جانشین پرز بود – برعهده داشت که مغلوب حزب لیکود به رهبری آریل شارون شد. پرز توانست دو حزب را به تشکیل دولت ائتلافی راضی کند و خودش وزیر خارجه شود.
دولت ائتلافی – به لطف تلاش پرز – اکثریتی مطمئن در پارلمان داشت. همین اطمینان از برتری ائتلاف حاکم بود که باعث شد شارون بتواند برنامه خروج از غزه و بخشهایی از کرانه غربی را – بهرغم مخالفتهای درون حزب لیکود – اجرا کند.
سال ۲۰۰۵، پرز از حزب کارگر استعفا داد و اعلام کرد از حزب تازهتأسیس شارون، یعنی حزب کادیما، حمایت میکند.
هنگامی که شارون سکته کرد، بسیاری فکر میکردند پرز رهبر حزب کادیما میشود. اما اعضای پیشین حزب لیکود که در حزب تازهتأسیس اکثریت داشتند، نگذاشتند.
ژوئن ۲۰۰۷، پرز سرانجام به ریاستجمهوری اسرائیل رسید و بلافاصله از کرسیاش در کنست (پارلمان) استعفا داد. هیچکس در تاریخ اسرائیل به اندازه او نماینده کنست نبوده.
پرز که سالها طرفدار سکونت یهودیان در اراضی اشغالی کرانه غربی بود، در سالهای آخر عمر لحنی آرامتر گرفت و اغلب از ضرورت کوتاهآمدن از خواستههای ارضی در سرزمینهای فلسطینی سخن میگفت.
یکی از گفتههای معروفش در این باره این بود که: "فلسطینیها نزدیکترین همسایههای ما هستند. فکر میکنم میشود نزدیکترین دوستانمان هم بشوند."
|
|