تازههای نشر باران
Wed 10 08 2016
حماسه سیاهکل
کتاب «حماسه سیاهکل» نوشته حمید اشرف، یکی از سه اثری است که از این رهبر جنبش چریکی باقی مانده و حالا توسط نشر باران در سوئد بازچاپ شده است.
از حمید اشرف علاوه بر کتاب یاد شده دو کتاب «تحلیل یک سال تجربه مبارزه چریکی در کوه و شهر» و «جمعبندی سه ساله» نیز به یادگار مانده است.
کتاب «حماسه سیاهکل» در پی تطبیق نسخه دستنویس و چاپی آن به همت انوش صالحی، داستاننویس و پژوهشگر حوزه تاریخ، آماده شده است.
در روند آمادهسازی کتاب، سعی او بر این بوده است تا با کمترین تغییر اصالت متن اصلی حفظ شود مگر تصحیح برخی اسامی شهرها وآبادیها که با تغییرات جزیی اصلاح شدهاند. مواردی هم که نیازمند تصحیح و یا توضیح بیشتر بودهاند به زیرنویس ارجاع داده شدهاند.
دو اثر قبلی این نویسنده و فعال سیاسی بارها توسط سازمان چریکهای فدایی خلق ایران یا ناشرانی چون «نگاه» در روزهای اولیه انقلاب منتشر شده بودند.
انوش صالحی در مقدمه کتاب «حماسه سیاهکل» تاکید کرده که «از برخی دادههای "حماسه سیاهکل" چنین برمیآید که این اثر را حمید اشرف بعد از نگارش "تحلیل یک سال تجربه مبارزه چریکی در کوه و شهر"، "جمعبندی سه ساله" و قبل از قتل عام بیژن جزنی و رفقایش در بهار 1354 آماده کرده است».
حمید اشرف کتاب «حماسه سیاهکل» را چنین آغاز کرده است: «بعد از آنکه گروه جزنی از دشمن ضربه خورد و بیژن جزنی و چندتن از رفقا دستگیر شدند (که در این یادداشتهای مختصر، اشارهای به جریانات مربوط به آن نمیشود. به امید آنکه خود رفقای مزبور روزی به این امر به طور مفصل بپردازند)، افراد باقیمانده گروه با اینکه تجربیات بسیار اندکی از زندگی و مبارزه در کوه داشتند تصمیم گرفتند برای رستن از ضربههای دشمن، در صورت کوچکترین خطری به کوه بزنند زیرا آنها همه بصورت علنی زندگی میکردند و امکان دسترسی دشمن به آنها آسان بود.
چنین ضرورتی خیلی زود احساس شد، پنج تن از رفقا [افشار، چوپانزاده، کیانزاد، صفاری و صفایی] و من به کوه رفتیم امّا زندگی در کوه دشوارتر از آن بود که ما تصورش را داشتیم زیرا بدون هیچ تدارک قبلی آن را آغاز کرده بودیم [روز جمعه 22 دی1346 ]. بعداز یک هفته اقامت در کوه به شهر برگشتیم و هرکس ]به] سر کار خودش رفت (تجربیات این یک هفته زندگی در صورت باقی بودن فرصت نوشته خواهد شد). سعید کلانتری با زن و بچه خود خانهای خرید که زندگی نیمه مخفی خودش را آغاز کند. [غفور[ حسنپور که از سمپاتیزنهای گروه بود خانه جداگانهای داشت و من هم اتاق دیگری داشتم و همهمان به زندگی علنی ادامه میدادیم. سعید کلانتری دایی بیژن جزنی بود و مادر سعید به ملاقات او میرفت و خبرهای زندان را میآورد و این اخبار و پیامها توسط زن سعید که به خانه مادر سعید رفت و آمد داشت به رفقا میرسید. جزنی از راه همین ارتباط "اسلامی" را به افراد گروه معرفی کرد که افراد با همکاری او به مبارزه ادامه دهند.
"اسلامی" که بعدها رژیم خود در مطبوعاتش او را "مرد هزار چهره" نامید عضو تشکیلات تهران حزب توده بود و از جانب خود رژیم مامور فعالیت و جاسوسی در آن تشکیلات و در صورت امکان سایر گروههای مبارز بشمار میآمد. او هیچگونه زرنگی خاصی نداشت و خلاقیت ذهنی و ابتکار عمل چندانی نمیتوانست از خود بروز دهد و به مرور فقط فرمانهایی را که به او میدادند مو به مو اجرا میکرد.
رفقای ما از این رو که او توسط بیژن جزنی سالم و مورد اعتماد معرفی شده بود در مورد او تردید زیادی نمیکردند، گرچه این در مورد یک انقلابی اشتباه بزرگی محسوب میشود!»
حمید اشرف با سه اثر «تحلیل یک سال تجربه مبارزه چریکی در کوه و شهر»، «جمعبندی سه ساله» و «حماسه سیاهکل» که جزوهای درون تشکیلاتی بود، توانست روایتی - نیازمند بررسی مجدد- از سیمای فعالیتهای این سازمان در سالهای اولیه حیات خود ارائه کند.
انوش صالحی، در مقدمه این کتاب 104 صفحهای یاددآور شده است: «شرایط اضطرار و الزامات زیست مخفی و نیز عدم اطلاع او از همه آنچه که در پیرامونش بخصوص در زندانها میگذشت از جمله دلایلی هستند تا بخشی از نوشتههایش با واقعیتهای جاری در همان دوره همخوانی نداشته باشند ولی حضور مستمر و تاثیرگذار او در فعالیتهای سازمانی و آشنایی و دیدار با بسیاری از فعالان آن دورۀ سازمان موجب شده است تا آثار او در بررسی تاریخچه این سازمان جایگاه ویژهای داشته باشد.»
خاطرات دوران سپری شده
«خاطرات دوران سپری شده»، نوشته ربابه کلباسی (پروین توکلی)، روایت مادر چند چریک فدایی است که توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است.
دو فرزند و داماد نویسنده کتاب در زمان حکومت پهلوی دوم به جوخه اعدام سپرده شدهاند: حمید توکلی، فرزند بزرگ و سعید آریان، داماد او که از اعضای اولیه چریکهای فدایی خلق ایران بودند.
حمید توکلی در روز 11 اسفند سال 1350 خورشیدی، به همراه مسعود احمدزاده، عباس مفتاحی، مجید احمدزاده، اسدالله مفتاحی و غلامرضا گلوی؛ و سعید آریان روز بعد از آن، یعنی 12 اسفند، به همراه بهمن آژنگ، عبالکریم حاجیان سه پله و مهدی سوالونی در میدان چیتگر تیرباران شدند.
علاوه بر این دو تن، چند سال بعد یکی از دختران پروین توکلی - سیمین توکلی - نیز در پی ضربه ساواک به چریکهای فدایی خلق و حمید اشرف، در یک درگیری خیابانی در روز دهم تیرماه سال 1355 کشته میشود.
پروین توکلی بخشی از خاطراتاش را سالها پیش برای خودش و به اصطلاح برای دل خودش نوشته است تا هم آنها را برای نزدیکان خود بخواند؛ هم به این ترتیب خاطرات تلخ آن روزها را برای عزیزان خود حفظ کند.
او در بخشی از کتاب خود نوشته است: «چقدر نوشتن این کلمات آسان است و تو ای خواننده که میخوانی چقدر ساده رد میشوی. کاش میتوانستم کتابها بنویسم و شرح مفصل زندگیام را به رشته قلم بیاورم. حیف که نه انشا دارم و نه بیان خوب. فقط خلاصهای از زندگی چهلسالهام را به رشته تحریر درآوردهام.»
بخشهای دیگر کتاب بر اساس آنچه پس از گذشت چهل سال و در آستانه 90 سالگیاش برای فرزندان خود شرح داده، تنظیم شده است. در روایت او، ویرایشی صورت نگرفته و تنها علامتگذاریها یا سجاوندی متن دقیق شده است.
گردآورندگان کتاب در مقدمه آن تاکید کردهاند که «این نوشتهها تاریخ نیستند. در عین حال، طرح این نکته نیز بدان معنی نیست که آنچه میخوانیم فاقد ارزش تاریخی است».
«خاطرات دوران سپری نشده ...»، روایت گوشهای از رنجها، ترسها و فشارهای اجتماعی و روانی خانواده زندانیان سیاسی در ایران است: «گویی شرح حال قربانیان جنگی است که شمارشان از شمار جانباختگان نبردهای آن بسیار فراتر میرود»؛ مادران، فرزندان، خواهران و برادران زندانیان و جانباختگان سیاسی.
نگارش و انتشار خاطرات کسانی که پیش و پس از انقلاب سال 1357، به دلایل فعالیتهای اجتماعی - سیاسی، زندگی در زندان را تجربه کردهاند، در نشر فارسی در تبعید، به یک جریان قوی تبدیل شده است؛ به طوری که در نزدیک به چهار دهه گذشته، دهها برابر پیش از انقلاب، خاطرات منتشر شده مربوط به زندان، به پیکره ادبیات فارسی ایران افزوده شده است.
بیشتر خاطرات یادشده، به خاطرات فعالان و رهبران سیاسی میپردازد و در این میان اندک شمار کسانی هستند که در مقام فرزند، همسر، پدر و مادر زندانی، به شرح خاطرات و گرفتاریها و مشکلات خود در خارج از زندان پرداختهاند. این در حالی است که در هر دو دوره پیش و پس از انقلاب 57، سرکوب فعالان سیاسی با زندان و اعدام و ارعاب، خانوادههای آنان را نیز در هم فشرده است.
یک روز پیش از آخر زمان
«یک روز پیش از آخر زمان»، نوشته سرور کسمایی رماننویس، مترجم و ناشر ایرانی مقیم فرانسه به تازگی توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است.
این رمان سومین رمان این نویسنده به شمار میآید و همزمان، به فارسی و فرانسه منتشر شده است. نسخه فرانسوی رمان یک روز پیش از آخر زمان توسط انتشارات روبر لافون به چاپ رسیده است. روی جلد نسخه فارسی این کتاب 287 صفحهای با عکسی از بافه جابری، عکاس و نقاش، تزئین شده است.
«یک روز پیش از آخر زمان»، اینگونه آغاز میشود: «مرگ من صبح یک روز سرد آخر زمستان اتفاق افتاد. برف سنگینی میبارید و باغ آرام آرام کفن سفیدش را به سر میکشید. شیشههای مشبک اتاق پذیرایی یخ بسته بود و سوز سرما زوزهکشان پی شکاف باریک زیر در میگشت. خش خش سمج پاروهای چوبی روی بام لحظهای قطع نمیشد، انگار آثار جنایتی شنیع را پاک میکرد.
کارمند "فرزامی و شرکاء" کفشهای گلی کج و کولهاش را روی گونی زواردر رفته پادری کشید و هوای یخ زده باغ را به اتاق آورد. هر روز صبح کارش همین بود. مثل شعبده بازها ناگهان سروکلهاش پیدا میشد. پوشه تروتمیزی را از زیر کتش بیرون میآورد تا پدر مدارکی را که آقای فرزامی فرستاده بود، امضاء کند. آقای فرزامی در کار اسناد رسمی بود، اما متهم به جعل هویت و سوء استفاده شده و تا تشکیل دادگاه حق امضای هیچ مدرک رسمی را نداشت. به همین خاطر هم هر روز صبح کارمندش را میفرستاد تا مدارکی را که تهیه کرده بود بیاورد و پدر به یمن دوستی سی ساله شان، به جای او امضاء کند.»
سرور کسمایی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به دو زبان فارسی و فرانسه در دبیرستان رازی تهران به پایان رساند و پس از انقلاب مجبور به ترک کشور شد.
در پاریس، به تحصیل زبان و ادبیات روسی پرداخت و در سال ۱۹۸۷ برای ادامه تحصیل در رشته تئاتر به مسکو رفت. در بازگشت، علاقه او به تئاتر باعث شد تا او در زمینه ترجمه شفاهی و کتبی تئاتر روسی تخصص پیدا کند. از سال ۱۹۹۰، همچنین مدتی به پژوهش در ادبیات شفاهی وضبط و گردآوری موسیقیهای مردمی تاجیکستان و نیز موسیقی سنتی و محلی ایرانی پرداخت.
در سال ۲۰۰۰ میلادی، با برگزاری همایش « ادبیات معاصر ایران» در تئاتر ادئون پاریس، مجموعهای از هفت قصه از هفت نویسنده ایرانی به نام «باغ های تنهایی» را در انتشارات «هزار و یک شب» به زبان فرانسه منتشر ساخت.
در سال ۲۰۰۲، اولین رمانش « گورستان شیشهای» به زبان فرانسه در انتشارات معتبر آکت سود به چاپ رسید. در همین سال کلکسیون «چشم اندازهای زبان فارسی» را در همان انتشارات پایه گذاری کرد. از جمله کتابهایی که تا به امروز در این کلکسیون به ترجمه خود او به چاپ رسیده است میتوان از «رفتن، ماندن، بازگشتن» شاهرخ مسکوب و «دایی جان ناپلئون» ایرج پزشکزاد نام برد.
در سال ۲۰۰۶، دومین کتابش به نام «دره عقابها، سرگذشت یک فرار» به چاپ رسید که برنده جایزه آسیای «انجمن نویسندگان فرانسوی زبان» شد.
|
|