عصر نو
www.asre-nou.net |
جنبه زن ستیزانه و تاریک اندیشانه اقدام شورای نگهبان و نمایش آشکار بی اعتنایی این شورا به آرای رای دهندگان به مینو خالقی که نقض فاحش حق انتخاب کردن نیز به حساب می آید ، دو جنبه دیگر از حساسیت های مربوط به ابطال آرا ست که مهم است برآن تاکید شود. افرادی مثل مطهری گفتند که یکی از دلایل شورای نگهبان برای ابطال ارای خالقی این بود که او گویا در خارج از کشور با مردی دست داده است . اقدام شورای نگهبان در ابطال آرای مینو خالقی از بیرون که نگاه کنیم، صرفنظر از هر مجموعه دلایل ارتجاعی که داشته، القا نوعی تغییرناپذیری مطلق در برخوردهای شورای نگهبان است . اما فقط در نظر اول ممکن است چنین تلقی ایجاد شود. واقعیت این است که حتی شورای نگهبان هم که سنگربان اصلی ارتجاع مذهبی به حساب می آید ، قدرت ایستادگی در برابر مقدرات زندگی عرفی در جامعه مدرن را ندارد و تناقض بین احکام الهی و زندگی عرفی اگر از حد بگذرد، مجبوراست در برخی از احکام فقهی هم تجدید نظر کند. نمونه اش تایید برابری دیه زن و مرد از سوی شورای نگهبان می باشد، که سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس ایران روز بیست و چهار اسفند اعلام کرد. مطابق اعلام آن ها ، برابری دیه زن و مرد که پیشتر در لایحه بیمه شخص ثالث مطرح شده بود به تایید شورای نگهبان رسید. هر چند که برابری دیه زن ومرد فقط در حوزه بیمه مطرح شد ، اما نمی توانیم انکار کنیم که این عقب نشینی آشکاری است از جانب رژیم . سال هاست که مسولین رژیم اولا برای جرایم طبق قوانین هزار و چهارصد سال پیش دیه در نظر می گیرند و در ثانی دیه مرد دو برابر زن است . این که شورای نگهبان مجبور شده برابری دیه زن و مرد را بپذیرد، خود یک عقب نشینی آشکار قوانین فقهی است در مقابل زندگی عرفی. اما سوال این است که اگر آنها توانسته اند از قوانین الهی عقب نشینی کنند ، چرا در سایر حوزه ها عقب نشینی نمی کنند ؟ مثلا چرا حق طلاق و حق حضانت بر فرزند برای زنان را نمیپذیرند؟ مگر تفاوت دیه زن و مرد حکم خدا گفته و الهی نبود؟ چطور شده این حکم الهی تغییر می کند ولی در سایر موارد حکم الهی نباید تغییر کند؟ این تناقضی است که جمهوری اسلامی با آن روبروست . وقتی قرار باشد در قرن بیست و یکم احکام هزار و چهارصد سال پیش اجرا شود، تضاد بوجود می آید و این جلوه آشکاری است از تضاد میان زندگی عرفی و زمینی با قوانین فقهی مذهبی و الهی و قبل از هر چیز ناکارا بودن احکام ایدئولوژیک برای اداره جامعه را نشان میدهد. امروز مردم ایران به رغم سرکوب مداوم روزانه زندگی عرفی و در مقابل همه داغ و درفش ها ، از شیوه زندگی امروزی دفاع می کنند و این نمی تواند درگیری هر روزه بخش وسیعی از مردم با حکومت را در پی نداشته باشد. بدیهی است عقب نشینی حکومت در این حوزه هم مثل سایر عرصه های مبارزه جسارت مردم را بیشتر و اعتماد به نفس آنان را بالاتر می برد. بنابراین موضوع این عقب نشینی را می شود پایه ای قرار داد برای وادار به عقب نشینی کردن های هر چه بیشتر حکومت در مقابل مردم .از این طریق مردم برای تغییر وضعیت خود، فعالانه وارد میدان مبارزه می شوند و خواسته های بلافصل زنان می تواند به تشکل یابی توده ای در سطح وسیع تر کمک کند. نگاه به جلوه های مختلف تناقض علاج ناپذیر میان زندگی عرفی و احکام الهی به عنوان فرصت های مبارزاتی برای فرسودن دیکتاتوری مذهبی، نگاهی کنشگراست ؛ نگاهی که مبارزات روزمره زنان را در مسیر ایجاد شبکه های اجتماعی و تشکل یابی مستقل قرار می دهد که نیاز حیاتی وضعیت سیاسی امروز در کشور ماست. جمعه ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ برابر با ۸ آوريل ۲۰۱۶ |