عصر نو
www.asre-nou.net

رابرت فراست

چراگاه

میر مجید عمرانی
Mon 21 12 2015

robert-frost.jpg
دارم می‌روم چشمه‌ی چراگاه را پاكسازی كنم
تنها می‌ایستم تا برگ‌ها را با چنگك از آن بروبم
(و شاید بمانم تا پاك شدن آب را تماشا كنم):
نبودم چندان به درازا نمی كشد. ـ تو هم بیا!

دارم میروم گوساله‌ی خُرد را بیاورم
كه كنار مادرش ایستاده. نوزاد است
مادرش كه با زبان می لیسدش، می‌لرزد.
نبودم چندان به درازا نمی كشد. ـ تو هم بیا!