عصر نو
www.asre-nou.net

شارل بودلر

بئاتریس*

(برگردان از مانی)
Mon 12 10 2015

بئاتریس*
(La Béatrice)

در مسیری خشک و بی آب و علف، پُر از غبار
ناله میکردم چو روزی از جفای روزگار
بی هدف میبرد با خود چون مرا انیشه ام
تیغ خنجر تیز میکردم به روی سینه ام.
در صلات ظهر دیدم ناگهان اَبری غریب
آمده روی سرم از بطن توفانی مهیب
از اجنه گله ی شومی در آن خوش کرده جا...
لشگری جرار و شر، از تیره ی کوتوله ها
بر من افکندند نظر با آن نگاه سردشان
یکدگر دیوانه ای را میدهند گوئی نشان!
خنده ها و پچ و پچ زآنها رسیدم گوش زود
چشمک و رمز علامت هم سپس بر آن فزود
:
" بنگردیش دلقکِ ما را کنون با چشمِ سیر
با قِر و اطوارِ " هَملت"، ،سایه ای از آن حقیر
داده مورا دست باد، با آن نگاه تار و سرد!
نیست آیا مسخره رفتارِ این عیاش مرد؟
این تن بی کار و بی عار، بی هنر، این نابکار
زآنکه داند چون اَدا و عشوه را گیرد به کار
خَر کند هر ذیحیاتی را به گریه، تک به تک،
هم گُل و هم جوی آب و هم عُقاب، هم جیرحیرک!
از برای ما که اُستادیم خود در این رموز
هم بخواند روضه های جانگداز و سینه سوز! "

بی شک آن سو کرده بودم از سرِ تحقیر روی
( کی کند کوه غرورم خَم کمر با تارِ موی؟ )
گر نمیدیدم به چشمم در دلِ این جمعِ دون
- ( بازاز گردش نماند نه، نترسید، چرخ گردون!)
راحت و آرام جانم را، بلی، آن شوخ چشم
کو نشانم میدهد خود با تمسخُر ریش و پشم
دیگران را، و می خندد به من زین زخم جان
و زند لاسی کثیف با جمع از ما بهتران!


· * بئاتریس اسم خاصی است از ریشه لاتین که در غرب بر دختران میگذارند ومیتوان آنرا در فارسی چیزی در ردیف" فرخنده" یا " فرخنده پی" دانست، ولی در ادبیات غرب نام بئاتریس شهرت خود را مدیون " دانت آلیگیری" شاعر ایتلیائی اواخر قرن سیزده و اوائل قرت چهارده میلادی و خاالق " کمدی الهی" است. دانت درسن 9 سالگی در جشنی محلی بئاتریس " را که 8 ساله بود برای اولین بار میبیند و به او دل میبازد و هر چند این عشق افلاتونی پیا مدی در بر ندارد ولی بعد ها " منشا الهام" وی درسُرایش بخش " بهشت " سروده های " کمدی الهی" میشود. به این اعتبار در نزد شاعران واژه " بئاتریس" هم ارز سرچشمه الهام است که اغلب هم دروجود معشوق خلاصه میشود.

شارل بودلر
(Charles Baudelaire)
(1821-1867)
(برگردان از مانی)