ماه گذشته یکی از نامدارترین فلامنکوخوانان آندلسِ اسپانیا از اهالی "سان روکه" که با نام هنری "کانهلا دِ سان روکه" چند دهه بر تارک موسیقی فلامنکو میدرخشید در سن شصت و هشت سالگی درگذشت.
صدای پر احساس او که از عمق وجودش سرچشمه میگرفت سبک خواندنش را منحصر به فرد کرده بود. به احترام او یک نمونه کوتاه از فلامنکوخوانیاش را در اینجا میآورم که سال پیش در سالن "گارسیا لورکا" در مادرید اجرا کرده است.
_____________
"دیهگو اِل سیگالا"، فلامنکوخوان نامدار، به احترام آخرین خواست همسرش تنها ساعاتی پس از مرگ او به صحنه رفت
دوستانی که مطالب من در مورد فلامنکو را در وبلاگم "از دور بر آتش" دنبال میکنند با نام "دیهگو ال سیگالا" آشنایند چرا که بارها از او نوشتهام. او ماه گذشته در تور کنسرتهای آمریکا، همسرش را از دست داد. "آمپارو فرناندز" که بیست و پنج سال با دیهگو زندگی کرده بود و دو فرزند از او داشت پس از شش سال مبارزه با سرطان ساعاتی پیش از برگزاری کنسرت بزرگ شوهرش در لس آنجلس درگذشت. او در بستر مرگ از شوهرش خواسته بود هرچه پیش آید از برگزاری کنسرتش دست نکشد.
بر مبنای گزارشی که در مجلهی اینترنی فلامنکو La Revista Flamenca از این کنسرت آمده، سیگالا در کنسرت لس آنجلس تمام قوایش را به کار گرفت تا کنسرت بزرگش را با موفقیت به پایان ببرد. ظاهرا جز نوازندگان و همکارانش کسی در آن کنسرت پی نبرد که وقتی او در ترانهی "تنهائی"اش میخواند که: "سوگوار ماندن برای همیشه. آه، تنهائی من"، و یا در ترانهی "باران جدائی میبارد" فریاد میکشید که: "و ما جدا میشویم، بینگاه، بیحرف، بیبوسه. ما جدا میشویم و تو گوئی هرگز هیچ نبود"، چه حس و سوز تازهای در صدایش بود.
"دیهگو ال سیگالا" در فردای آن روز به محل زندگی فعلیاش، جمهوری دومینیکن، بازگشت تا در مراسم خصوصی ترحیم همسرش شرکت کند.