موج سبز
Sat 30 05 2009
سارا خوزی
دشنام تر از شناسنامهء این سال ها
هشت دفاع
دافع
مدافع
دار
مدار
مدار ِ کژدار
سبزتبار
سبز است بند
دستبند
دستار ِ پیشانی بند
یا شعیب!
عجب کُربَتِ غربتی است
قدم های ِ سبز
جنّتِ مفتوح می کوبند
و خودکُشی ما تِیپا می خورد
مانده ایم حیران
بسته بود زبانْ
خراسانْ
طیفورا
ریاضت پوشا
گوشا!
«سُروشان» را
از شهروندی ابجد بیرون مران!
زادی
زیدی
یزیدی
بایزیدی
از «سورت لقمان» بیرون ریخت
شخص ِ بی سَروَر شما را چه
که اهلیان ِ دار و شکار را
در نسخهء مقدّس می پیچد و می نوازد
ای تار!
میازار
گوش دیرست از هوش ِ ما بیرون شد
اشکِ اکولوژی مرقدنویس بقعه هاست
ما را چه به کبّاده
که زمین را زیر ِ گودِ تُربت پهن کنیم
تا «بوموسی» در تورهای خالی صید شود!
البته وقتی بسطام الفبا کَم می آوَرَد
ادبیات به جای ما دروغ می گوید
زُنّاردار ما سبز می نماید
و سرخ ِ سرخ زکام عطسه می کند
تا اِوِین همچنان شکارگاه جمهوری باقی بماند.
خرداد ۱۳۸۸
|
|