عصر نو
www.asre-nou.net

انتخابات: مشارکت یا تحریم

میزگرد رادیوئی با شرکت آقایان ناصر زرافشان، رضا علیجانی، رسول آدرنوش مهدی عربشاهی
زمینه ها و زمانه ها - رادیوی بین المللی فرانسه (RFI)

Mon 25 05 2009

فرنگیس حبیبی

entekhabat.jpg
سال هاست که مشارکت یا عدم مشارکت در انتخابات در ایران، بار و معنای سیاسی و سمبلیک قابل ملاحظه ای یافته است. سال هاست که رفتن پای صندوق های رأی الزاماً و عموماً به معنای انتخاب یک برنامه، یک شخص و یک چشم انداز سیاسی نیست. بسیاری از مردم در انتخابات شرکت می کنند و یا به آن پشت میکنند تا معنا، خواست و هدف دیگری را بیان کنند. به این یکی رأی می دهند تا راه را بر آن دیگری ببندند. دست رد به سینۀ انتخابات می زنند تا اعتراض و عصیانی را بر علیه حکومت بیان کرده باشند و یا خود را از فشار تناقضی رهانیده باشند که هر بار که انسان در برابر انتخابی نه جندان روشن و مطلوب قرار می گیرد دچارش می شود. در انتخابات دورۀ دهم نیز مشارکت یا تحریم با همین معانی مطرحند ولی به علت موقعیت ویژه ای که ایران در لحظۀ کنونی در کانون بحران ها و معادلات منطقه ای دارد، پیامدهای هر یک از این دو رویکرد دارای اهمیت عملی بیشتری است.
در گفتگوهایی جداگانه با چهار تن از فعالان سیاسی و مدنی در ایران و در فرانسه، این پرسش را مطرح کردیم که آیا باید یا نباید دراین انتخابات شرکت کرد و چرا؟
این گفت و گو را بشنوید

ناصر زرافشان، وکیل دعاوی و عضو هیأت دبیران کانون نویسندگان، می گوید: انتخاباتی در پیش رو نیست. انتخابات انجام شده است و حالا در یک کشور هشتاد میلیون نفری، مردم باید بین چهار نفر که قبلاً انتخاب شده اند یکی را برگزینند. او می پرسد در کشوری که بحث خودی و غیر خودی رسمی و تئوریزه شده است، رأی عمومی چه معنایی دارد. او معتقد است که استذلال گزینش بین بد و بدتر قابل طرح نیست. چون گویی دنیا محدود شده به آقای رفسنجانی در یک سو و بنیادگرایان در سوی دیگر. در این میان مردم هم وجود دارند و حل کردن جریان های مردمی در یکی از این دو خط مشی در درون حاکمیت بدترین نتیجه را در بر دارد و آن ممانعت از شکل گیری و تبلور یک چشم انداز مستقل توسط خود مردم است. او می گوید کار سیاسی منحصر به دو ماه در هر چهار سال نیست. باید مردم را بدور خواست هایشان به طور مستمر سازماندهی کرد و این کاریست زمان بر.
ناصر زرافشان مخالف رویکرد سلبی است: "چون احمدی نژاد سرکوب می کند پس به من رأی دهید"
او معتقد است که مردم دو توهم را در این سال ها پشت سر گذاشته اند. توهم امکان مدیریت با فقاهت امامیه و توهم امکان اصلاح حکومت از بالا. امروز برای این فعال سیاسی مسئلۀ تغییر ساختار مطرح است که به نظر او هیچیک از نامزد ها از آن حرفی نمی زنند.

رضا علیجانی، فعال ملی مذهبی، برای توصیف وضعیت کنونی ایران از یک تمثیل پزشکی استفاده می کند. او می گوید: جامعۀ ایران دچار بیماری های تاریخی و ساختاری مزمن است مثل سرطان که باید در دراز مدت درمانش کرد. ولی در چهار سال گذشته ایران دچار بیماری دل پیچه و تهوع هم شده است. در مراجعه به پزشک به او توصیه نمی شود تنها درمان سرطان را دنبال کند. پزشک دارویی نیز برای دل پیچه و تهوع تجویز می کند. این تمثیل بیان یک حس عمومی است به ویژه در میان جوانان است.
علیجانی می گوید: فشار های موجود هم راه تنفس جامعۀ مدنی را بسته و هم بر فقر و فلاکت مادی مردم افزوده است. ضمن این که باید تأکید کرد که انتخابات عادلانه نیست و در ایران قدرت و دولت پنهان وجود دارد. ضمن اینکه می دانیم که بین همۀ نامزدها اشتراک گفتمان زیادی با فدرت حاکم وجود دارد، ولی علیرغم همۀ این ها، در همان حدودی که رئیس جمهور در ساخت قدرت در ایران نفوذ و اختیار دارد، تجربۀ دولت احمدی نژاد و مقایسۀ دولت های هاشمی و خاتمی با آن نشان می دهد که نقش آن در زندگی روزمرۀ مردم بی تأثیرنیست. بنا براین باید با واقعیت زندگی و فعالان مدنی برخورد کرد و به آن بی اعتنا نبود.او می گوید مردم در اثر ضعف اصلاح طلبان و پیشروی راست که به نظر این فعال ملی مذهبی فواره اش رو به پائین سیر می کند، با سرخوردگی و بحران انگیزه روبرو هستند و نیاز به یک پیروزی روانی دارند. از همین رو در این دوره از انتخابات گفتمان تحریم کمتر به گوش می خورد و ضرورت شرکت در انتخابات طرفدار بیشتری دارد.

رسول آذرنوش، عضو جنبش جمهوریخواهان لائیک و دموکرات، در پاریس، شرایط برگزاری انتخابات دورۀ دهم را خاص توصیف می کند. و می گوید: ایران در مرکز بحران خاورمیانه قرار دارد. رژیم در داخل و خارج در انزوا بسر می برد. انزوایی که در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه است. تلاش رژیم اینست که مردم هرچه بیشتر در انتخابات شرکت کنند تا از این رهگذر مشروعیتی به آن داده شود و در معادلات جهانی و مذاکراتی که در جریان است به حساب آید. ولی در دو انتخابات گذشته نشان داده شده است که مشارکت مردم سیر نزولی داشته است. چرا که مردم به "بالایی" ها بی اعتماد شده اند و اپوزسیون باید از این رفتار مردم پشتیبانی کند. به نظر این فعال سیاسی، تحریم انتخابات توسط مردم یک نه بزرگ به سیاست های داخلی و بحران آفرینی های بین المللی حکومت است. با انتخاب اوباما پیشبرد طرح نظامی علیه ایران تا حدودی کنار رفته است. جهانیان باید بدانند که مردم ایران در تنش آفرینی های رژیم نقشی نداشته اند. و تحریم انتخابات ابزار بیان این امر به دنیاست. این تحریم در سیاست های بعدی رژیم هم تأثیر خواهد گذاشت. رسول آذر نوش معتقد است که تحریم یک مقاومت مدنی است ورژیم را به عقب نشینی وادار خواهد کرد.هدف مردم و نیرو های دموکرات باید تغییر سیاست های رژیم باشد. او می گوید مهم نیست چه فردی انتخاب می شود .این انتخابات لعابی است که رژیم میخواهد به چهره اش بدهد. وگرنه این چهار کاندیدا هیچ تفاوت اساسی با هم ندارند. نه در پروندۀ هسته ای و نه در حوزۀ حقوق مردم، زنان و زندانیان سیاسی.

مهدی عربشاهی، دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت، درمقایسه میان این دوره با دورۀ قبلی انتخابات ریاست جمهوری تفاوت هایی می بیند. و می گوید: تقریباً اکثر گروه های سیاسی داخل و بخشی از گروه های سیاسی خارج بر ضرورت شرکت در انتخابات تأکید دارند. برخلاف دورۀ قبل که یک جریان قوی در مورد تحریم وجود داشت. دفتر تحکیم وحدت در انتخابات سال هشتاد و چهار با اعلام پایان دوران اصلاحات انتخاب محور و با باور به اینکه دیگر تنها با رأی دادن نمی توان به آرمان های دموکراسی و حقوق بشر دست یافت، در انتخابات شرکت نکرد. این دوره همچنان تأکید بر این واقعیت وجود دارد که اصلاحات باید از درون جامعه باشد. ولی مشاهدۀ عملکرد دولت احمدی نژاد و اینکه چطور یک دولت اقتدارگرا و سخت گیر می تواند فضا را برای گروه های سیاسی و مدنی تنگ کند، ما را به این جمعبندی رساند که بر خلاف دوره های قبل که به انتخابات یک نگاه استراتژیک داشتیم باید یک نگاه تاکتیکی به آن بیندازیم و کمک کنیم که نیرو های میانه رو تر در درون دولت تقویت شوند. شاید فضای تنفس و حیاتی برای جنبش های اجتماعی و مدنی ایجاد شود.