عصر نو
www.asre-nou.net

چارلى چاپلين فلامنكو مى‌رقصد!


Wed 11 02 2015

رضا علامه زاده

reza-allamezadeh70.jpg
شايد اين عنوان براى برخی از علاقمندان به‌اين رشته مطالب، كمى دور از باور باشد ولى اگر حوصله كنند خواهند ديد كه پُر بى‌راه نگفته‌ام.

بعيد است "اپراى كارمن" را نشناسيد. شخصيت اصلى اين اثر بزرگِ موسیقیدان فرانسوى "ژرژ بيزه"، يك دختركِ لوندِ كولى است، و ماجراى قصه هم در شهر سيويل در ايالت اندلسِ اسپانيا مى‌گذرد.

و باز هم بعيد است اسمى از سه‌گانه‌ى فلامنكوى "كارلوس سائورا" نشنيده باشيد. سائورا در دهه‌ى هشتاد قرن گذشته ميلادى يعنى حدود سى سال پيش سه فيلم مبتنى بر رقص و آواز فلامنكو ساخت كه "كارمن" دومين آن سه است. از اولى يعنى "عروسى خون" در مطلب قبلى نوشتم. از سومى هم كه دوباره سازى قصه‌ى "عشق جادوزده" است درمی‌گذرم چون اگرچه لحظات زیبائی از رقص و آواز فلامنکو در آن است اما با دو اثر قبلی کارلوس سائورا قابل مقایسه نیست. البته سائورا در دهه‌ی نود نیز فیلمی در همین زمینه ساخت با عنوان "فلامنکو". با احتساب این یکی می‌توان آثار فلامنکوئی‌اش را به‌زبان امروزی‌ها، سه‌گانه‌ی+یک نامید! اگر فرصتی فراهم شد در مورد فیلم آخر مجزا خواهم نوشت.

طراح رقص و بازيگر اصلى و رقصنده‌ى سه‌گانه‌ی کارلوس سائورا، "آنتونيو گادِس" است كه ديگر بايد خوب بشناسيدش. اما شاه‌بيت اين فيلم‌ها از نگاه من همين "كارمن" است، چه از نظر فيلمنامه، چه رقص، و چه كارگردانى.

محض يادآورى، خلاصه قصه‌ى اپراى كارمن که در یک‌ونیم قرنِ گذشته هزاران بار به‌اشکال مختلف بر صحنه رفته را به‌موجزترین شکل مى‌آورم: در شهر سيويل يك دخترك زيباى كولى در يك تنباكو فروشى كار مى‌كند و با قاچاقچيان هم رابطه دارد. "دُن خوزه"، افسر جوانى كه براى مقابله با قاچاقچیان به‌آنجا فرستاده شده، عاشق كارمن مى‌شود. كارمن كه زنى هوسباز و اهلِ دل است در حالى كه به دُن خوزه ابراز عشق مى‌كند ولى پايبندى به او ندارد و هر بار دلش با كس ديگرى است.

كارمن در يك درگيرى در تنباکوفروشی، يكى از همكارانش را با چاقو مجروح مى‌كند و دستگير مى‌شود ولى وقتى براى زندان رفتن به دست دُن خوزه سپرده مى‌شود دُن خوزه فراری‌اش می‌دهد و خودش به‌جرم بى‌مسئوليتى به‌زندان مى‌افتد. پس از آزادی از زندان، دُن خوزه به گروهِ قاچاقچيان در كوهستان مى‌پيوندد تا با كارمن بماند ولى حالا دلِ هوسباز كارمن درگير "اسكاميلو"، گاوباز مشهور سیویل است!



در نهايت كارمن دُن خوزه را ترك مى‌كند و به همراه اسكاميلو به سيويل مى‌رود تا در مراسم گاوبازى معشوقش حضور داشته باشد. دُن خوزه نیز خود را به استاديوم گاوبازى مى‌رساند و دوباره از كارمن مى‌خواهد از هوسبازى دست بردارد و با او بماند، و وقتى جواب منفى كارمن را مى‌شنود طاقت نمى‌آورد و او را با ضربات چاقو به‌قتل مى‌رساند.

كارلوس سائورا بر مبناى اين قصه، فيلمنامه‌اى بسيار خلاقانه مى‌نويسد که سعی می‌کنم خلاصه‌اش کنم: يك كارگردان نمايش موزيكال (فلامنكو/باله) به دنبال بازيگر جذابى مى‌گردد كه بتواند نقش كارمن را بازى كند. در نمایش قرار است خودِ کارگردان نقش دُن خوزه را بازی کند. وقتى کارگردان دختر مورد نظرش را در يك كلاس درس فلامنكو در سيويل پيدا مى‌كند خود در دام عشق او مى‌افتد. دختر كه نامش هم كارمن است در هوسبازى دست كمى از كارمنِ اپراى بيزه ندارد!

از اين پس فيلم با بيان دو قصه‌ى مشابه و موازى تماشاگر را با خود به‌پیش مى‌برد. مثلا صحنه‌هاى ابراز عشق دُن خوزه به كارمن هم تمرين نمايش است و هم واقعيت. حسادت‌هاى دُن خوزه به كارمن در متن اصلى، در طول تمرينات از حسادت‌هاى كارگردان به دخترى كه نقش كارمن را بازى مى‌كند از هم قابل تشخيص نيستند. و به‌اين صورت در طول تمرينِ صحنه‌هاى نمايش، مسائل مشابهى در قصه اصلی و در واقعيت رخ مى‌دهد كه هر دو ماجرا را هم‌گام به پايان تراژيكشان نزدیک می‌کند.

كليپى كه برایتان انتخاب کرده‌ام، چهار دقیقه‌ی پایانی فیلم کارمن است. در این سکانس هنرپيشگان براى تمرين صحنه‌اى از نمايشِ كارمن آماده شده‌اند كه اسكاميلوی گاوباز هم در ميانشان است و كارگردان (آنتونيو گادِس در نقش دُن خوزه) از اين كه كارمن به اسكاميلو زيادى توجه نشان مى‌دهد عصبى است. آيا بگومگوی بین این‌دو، بخشى از نمايشِ کارمن است که دارند تمرین می‌کنند یا خودشان با هم درگیری دارند؟



تا از حال و هوای تراژیکِ این صحنه در بیائید شما را دعوت می‌کنم به دو کلیپ از روایتِ اعجوبه‌ی سینما، چارلی چاپلین، از اپرای کارمن نگاه کنید. در کلیپِ یک دقیقه‌ای زیر، چارلى در نقش دُن خوزه در يك مهمانى با اسكاميلو، گاوباز معروفِ شهر سیویل، بر سر جلبِ توجه كارمن رقابت مى‌كند.



حالا با ديدن رقصِ مثلا فلامنکویِ چارلى چاپلین، مى‌بينيد كه عنوانِ اين مطلب من‌درآوردى نبوده است! و اما بیائید ببینیم صحنه‌ی تراژیکِ مرگ معشوقه به‌دست عاشق در اپرای کارمن، در دستِ خلاقِ چاپلین، پدر کمدین‌های جهانِ سینما، چگونه به تصویر در می‌آید.

در این سکانس، دُن خوزه (چارلی) در استادیومِ گاوبازی در سیلویل، چشمش به معشوق بی‌وفایش می‌افتد که در کالسکه‌ای کنار رقیب عشقی‌اش اسکامیلو نشسته و دارند وارد استادیوم می‌شوند و... و باقی را در کلیپ سه دقیقه‌ای زیر دنبال کنیم.