عصر نو
www.asre-nou.net

کمبود آب درایران


Tue 11 11 2014

محمد سطوت

satwat.jpg
شهروند: درچند سال اخیر کمبود آب درایران به معضل بزرگی تبدیل شده و توجهی اصولی به بهبود وضع آن و یافتن راهکارهائی برای روبرو شدن با کمبود آب شدیدا" مورد توجه قرار گرفته است.
آمارهای تهیه شده از وضع آبهای موجود تماما" حاکی از بحران دراین زمینه است که مصرف روزافزون آن از یکطرف و عدم مدیریت وسازماندهی از سوی دیگر در بوجود آوردن این بحران نقش دارند.
دراین نوشتار با اشاره به وضع اقلیمی هوا و آب درایران، نگاهی به راهکارهائی برای حل بحران آب خواهیم داشت.
ایران که تحت تأثیر اقلیم خشک خاورمیانه قرار دارد دارای میانگین بارش سالانه 250 میلیمتراست که در شرایط جوی موجود ایران - که میانگین تبخیر سالانه حدود 2000 میلیمتر میباشد - 179 میلیمتر از میزان بارش سالانه یعنی 71% آن تبخیر میشود.
منابع اصلی آب درایران باران و برف است. 70% ازاین آب را باران و 30% آنرا برف تشکیل میدهد. مقدار آب حاصله از بارش حدودا" 417 میلیارد متر مکعب برآورد شده که به‌دلیل وضع جغرافیای اقلیمی ایران 72% آن یعنی 299 میلیارد متر مکعب آن تبخیر و 118 میلیارد متر مکعب در سطح زمین جاری میگردد.
درعین حال بیشترین میزان بارندگی در ایران به سطح محدودی از کشور اختصاص دارد، به طوری که 70% از بارندگی سالانه به 25% از سطح کشور و 30% میزان بارندگی‌ها به 75% باقیمانده از سطح کشور تعلق میگیرد.
همچنین از لحاظ پراکندگی زمانی نیز 25% از میزان بارندگی‌های کشور مربوط به فصولی است که نیاز به آبیاری محصولات کشاورزی دارند در صورتیکه 75% بارندگی‌ها مربوط به فصولی هستند که نیاز به آبیاری ندارند.
ازآمار فوق چنین برمی‌آید که محدودیت و کمبود منابع آب درایران بسیار حاد و جدی است و منطق حکم می‌کند که الگوی بهره برداری از منابع آب بایستی بسیار محافظه کارانه و متناسب با شرایط اقلیمی و پتانسیل منابع آبی و در نتیجه بیشتر به سمت تولید محصولات کشاورزی با نیاز آبی پائین و ارزش بازدهی اقتصادی بالا باشد.
آب و کشاورزی درایران
کشاورزی، یکی از مهمترین منابع اقتصادی کشور می‌باشد و کمبود آب، توسعه کشاورزی را محدود می‌کند. درایران 16 ملیون هکتار زمین زیر کشت وجود دارد که 12% آنها شامل (باغات، تاکستانها و زمینهای قابل کشت) مورد استفاده قرار میگیرند.
با اینکه زمینهای قابل کشت فراوانی درکشور برای زراعت دیمی وجود دارد ولی تنها 8% زیر کشت محصولات دیمی میرود و92% از محصولات کشاورزی با استفاده از آبیاری تولید میگردد.
آبهای زیرزمینی که براثر نفوذ بارشها در زمین نفوذ و به سفره آبهای زیرزمینی می پیوندد از طریق چشمه سارها و یا قنوات در سطح زمین ظاهر و مورد استفاده قرار میگیرند. مقداری ازآبهای زیرزمینی نیز از طریق حفرچاههای دستی، عمیق و نیمه عمیق برای شرب و زراعت استفاده میشوند.
درحال حاضر 50% از آبی که دربخش کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد از آب‌های سطحی و 50% دیگر از آب‌های زیر زمینی تأمین می‌گردد.
راههای استفاده بهتر از منابع آب
با توجه به آمارهای ذکر شده در بالا و برآوردهای جدید از وضع طبیعی وتغییرات جوی جهان در سال‌های آینده و تصور اینکه میزان آب قابل استفاده در کشور ازمیزان برآورد شده فعلی فراتر نخواهد رفت از یکطرف و رشد سریع جمعیت درایران که احتیاج به مصرف آب بیشتر در کشاورزی و صنعت و مصارف شهری خواهند داشت بنظر میرسد تنها راه جلوگیری از کمبود آب و خطرات جانبی آن:
صرفه جوئی درمصرف آب است که بایستی در تمام زمینه ها مورد توجه کامل قرار گیرد.
با ایجاد امکاناتی بهتر برای استفاده بهینه از آبهای موجود در زمینه کشاورزی، صنعت، مصارف شهری و غیره بایستی از هدر رفتن آبها نیز جلوگیری گردد.
محصولاتی کشت گردد که احتیاج به آب زیاد نداشته باشد.
کشت محصولات دیمی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
کشت و کار سنتی بتدریج جای خودرا به سیستم‌های جدید کشاورزی در جهان مدرن بدهد.
یکی از عوامل هدر رفتن آب در کشاورزی سیستم سنتی آبیاری در کشور است. کشاورزی در سیستم خرده مالکی و حق‌آبه بردن از رودخانه‌ها وسیله نهرهای خاکی که موجب هرز رفتن و نفوذ مقداری از آبها در زمین و تبخیر آنها میگردد بایستی جای خودرا به سیستم مدرن کشاورزی در ایجاد شرکتهای بزرگ زراعی - که قبل از انقلاب پایه های آن بوجود آمده و میتوانست بهترین روش برای استفاده از آبهای موجود باشد - بدهد چرا که شرکتها با دردست داشتن اعتبار و قدرت مالی بیشتر و گرفتن کمک بلاعوض از دولت‌ها و اعتبارهای مالی طویل المدت از بانک‌ها قادر خواهند بود با ایجاد روشهای جدید آبیاری ازجمله آبیاری قطره ای، ارسال آب از نقطه‌ای به نقطه دیگر وسیله لوله و یا کانالهای سیمانی و غیرقابل نفوذ که درجهان امروز برای صرفه جوئی در مصرف آب عمل میگردند ومدرنیزه کردن وسایل کشاورزی که کاربرد سریع و بهتری دارند، بهره گیرند، درصورتیکه در سیستم سنتی و خرده مالکی که نیروهای کاری و سرمایه‌ها پراکنده هستند این امکان به‌هیچ‌وجه وجود نخواهد داشت.
در زیر به نمونه‌ای از استفاده بهتر از آبهای زیرزمینی اشاره میشود:
بین سالهای 1345 تا1350 که بعنوان کارشناس آبهای زیرزمینی مأمور خدمت در استان فارس بودم ضمن بررسی وضع آبهای زیرزمینی جهرم که برای آبیاری باغ‌های مرکبات خود از آبهای زیرزمینی استفاده میکردند. درفصل تابستان که سطح آبهای زیرزمینی درچاهها پائین میرفت اغلب شکایت داشتند که با پائین رفتن آب و خشک شدن چاهها، آب کافی برای آبیاری نهالهای مرکبات خود ندارند و لاجرم تعدادی از درختان آنها درخطر خشک شدن ونابودی قرار میگیرند.
برای جلوگیری از این امرمجبور بودند هرسال عمق چاهها را قدری پائین تر ببرند تا قادر باشند از آبهای زیرزمینی بیشتر استفاده کنند. برای این کار ناچار بودند به اداره آبیاری فارس درشیراز مراجعه کرده برای عمیقتر کردن عمق چاه خود پروانه (کف شکنی) اخذ نمایند.
نظر باینکه ذخایر آبهای زیرزمینی جهرم بدلیل کمبود بارندگی در منطقه تحت کنترل و استفاده از آن محدود گردیده بود لذا با چند نفر از کارشناسان اداره برای یافتن راهی بمنظور استفاده بهینه از آبهای زیرزمینی منطقه به جهرم رفتیم.
در اولین بازدید‌ متوجه شدیم که آب خارج شده ازچاه پس ازجمع شدن دریک حوضچه سیمانی، توسط جویهای منشعب ازآن - که در زمینهای خاکی ایجاد شده بودند - برای رسیدن به گودالهای موجود دراطراف درختان بایستی مسیری طولانی را بپیمایند که لاجرم مقداری از آبهای خارج شده از چاه بدلیل تبخیر و یا فرو رفتن در زمین تلف میشدند. برای جلوگیری از هدر رفتن آب از مالک باغ خواهش کردیم درصورت امکان کف جویها را با یک لایه نازک سیمان بپوشاند. مالک باغ که این عمل را بی‌فایده میدانست ابتدا توجهی به آن ننمود ولی چون این روش را با چند مالک دیگر درمیان نهادیم وآنها بلافاصله اقدام به اجرای آن کردند، مشاهده شد که بدون کف‌شکنی چاه که عمدتا" هزینه زیادی برای آنها داشت با پوشاندن کف جویبارها با لایه نازکی از سیمان توانستند با همان مقدار آب موجود درچاهها ضمن آبیاری درختان قبلی تعداد نهال‌ها را نیز افزایش دهند.
پیشنهاد فوق سبب شد تا در سالهای بعد اغلب باغداران جویبارهای انشعابی را با سیمان پوشاندند و بعضی از آنها که آینده‌ نگر بودند با بکار بردن لوله‌های سیمانی ازهدر رفتن آب چاه‌ها جلوگیری و با ازدیاد نهال‌های بیشتر تولید مرکبات باغ خودرا بیشتر نموده بر سرمایه خود افزودند.
در طول بیست سال کار در زمینه آب و دیدن اغلب نقاط ایران و نوع کشت و کار زارعین و مشاهده نوع آبیاری زمین‌ها وسیله آنها و بی‌توجهی به نحوه نقل و انتقال آبهای سطحی و زیر زمینی به زارعین هشدار و راهکارهای مفیدی برای استفاده بهینه از آبها میدادیم ولی آنها توجهی نمیکردند و دولت وقت را مسئول ساختن نهرهای بهتر برای آبیاری خود میدانستند این برخوردها نشان از بی توجهی و عدم مسؤلیت زارعین نسبت به ارزش مقدار آبی بود که دراختیار داشتند وهمچنین عدم توانائی مالی آنها برای ایجاد کانالهای بتونی وپوشش دار برای جلوگیری از هدر رفتن آبها داشت.
میلیونها هکتار زمین در مناطق کوهستانی آماده کشت و زرع به طریق دیم میباشد. مطالعه مناطق از نظر میزان بارندگی و نوع تولیداتی که میتوان در زمینهای فوق بعمل آورد کمک زیادی به ازدیاد محصول سالانه منطقه مینماید.
در زیر به نمونه‌ای از کشت خربزه دیم اشاره میکنم:
درسال 1366 فرصتی یافتم تا از شهرهای حاشیه خلیج فارس - از بندر لنگه تا بندرگواتر - دیداری داشته باشم دریکی از روستاها مشاهده کردم که اهالی برای شرب ازآب چاه‌های کم عمق منازل خود که دارای آبی شور بود استفاده میکردند. اغلب اظهار میداشتند که تنها درهنگام بارندگی‌های تند زمستان و بهار که البته مدت زمان آن بسیار کوتاه میباشد می‌توانند برای یکی دو ماه دارای آبی نسبتا" شیرین و قابل شرب باشند.
درمناطق فوق بجز درخت‌های خرما محصولات کشاورزی آن‌ها محدود بود به کشت خربزه و ندرتا" هندوانه باین ترتیب که زمین‌های خودرا به‌صورت کرت‌های شیب دار آماده کرده منتظر بارش باران می‌شدند. وقتی دلیل این امر را از آنها سؤال کردم جواب دادند: "باران‌های بهاره اینجا بی‌خبر میآیند، زمینها را آماده میکنیم تا هنگام بارش‌ها که شدید و کوتاه مدت هستند در زمانی کوتاه کرتها از آب پر شوند. به‌مجرد پر شدن کرت‌ها در آنها تخم خربزه میکاریم".
وقتی از آنها سؤال کردم: "آیا این امکان وجود دارد که با یک باران تخم خربزه ها رشد کنند؟" جواب دادند: "چون جنس زمین کرت‌ها از خاک رس میباشد آبهای جمع شده در زمین بزودی فرو نمیروند و با همان یک باران چند روز درکرت‌ها میمانند وتخم خربزه ها درهمان مدت کوتاه ریشه کرده و ایجاد ساقه و برگ میکتتد و در کوتاه مدت جوانه خربزه ها خودرا نشان میدهند - ناگفته نماند که رطوبت شبانه دریا نیز در زنده نگهداشتن ساقه و برگها بی تأتثر نبودند - وقتی از آنها سؤال کردم آیا خربزه‌های بدست آمده ازاین طریق شیرین هم هستند؟ جواب دادند: "خربزه های این مناطق از شیرینی در ناحیه مثال زدنی میباشند".
لزوم استفاده ازعکسهای ماهواره‌‌ای
درسالهای قبل با حفر چاههای عمیق در تشکیلات آهکی و استفاده از آبهای تحت فشار درآنها مطالعلتی انجام گرفته و در آینده نیز میتوان با استفاده از عکسهای ماهواره‌ای مطالعات را ادامه و با یافتن منابع جدید آب تا حدی از بحران کمبود ان جلوگیری نمود.
بین سالهای 1350 تا 55 که مأمور خدمت در استان خراسان بودم یکی از کارشناسان اسرائیلی چند عکس ماهواره‌ای دردست داشت که لایه‌های مختلف زمین را تا عمق زیاد نشان میداد. نظر به‌ اینکه دریکی از مناطق استان (احتمالا" منطقه فریمان) درمورد ناهمگونی سطح آبهای زیرزمینی به مشکل برخورده بودم درنقشه فوق دقیق شده دلیل آنرا یافتم و معلوم شد که یک گسل نسبتا" بزرگ منطقه را قطع و سبب ناهمگونی سطح آب زیرزمینی دربالا و پائین دشت گردیده است.
درسالهای بعد اغلب سعی داشتم تا با دسترسی به عکسهائی ازاین دست اطلاعات خودرا در مناطق دیگر ایران تکمیل کنم که متأسفانه به دلایلی چند این امر برایم میسر نگردید ولی تصور میکنم استفاده از چنین عکس‌هائی بتواند راهنمای مفیدی برای شناسائی منابع آبها در اعماق زمین باشد.
درخاتمه لازم است تا اشاره‌ای نیز به عدم مدیریت کارهای انجام شده وکمبود‌های موجود گردد:
کمبود دانش زراعی روستائیان از نحوه آبیاری مدرن سبب هرز رفتن و تلف شدن مقدار زیادی ازآبهای موجود میشود، لازم است کوشش بیشتری در زمینه بالا بردن آگاهی زارعین در زمینه تولید محصولاتی که احتیاج به آب کمتری دارند، انجام گیرد
حفر چاههای عمیق برای استفاده بیش از حد از منابع آبهای زیر زمینی نیز سبب پائین رفتن سطح آبهای زیرزمینی و خشک شدن قنوات گردیده‌ که این امر نیز صدمات جبران ناپذیری به تولیدات کشاورزی وارد ساخته است.
ازآمارهای موجود در وزارت نیرو چنین بر میآید که در چندساله اخیر براثر عدم کنترل بهره برداری از ذخایر آبهای زیرزمینی تهران حدود 1360 حلقه چاه عمیق غیر مجاز درجنوب تهران حفر شده که بهره‌برداری از آنها بیش ازحد لزوم بوده و در آینده ذخایر آبهای زیرزمینی تهران را با مشکل جدی روبرو خواهد ساخت.
قبل از انقلاب چهار سد درایران ساخته شده بود. طبق آمارهای وزارت نیرو بعد از انقلاب تعداد سدهای کشور ده برابر بیشتر شده است. درعین حال که جمع آوری سیلابها توسط سدها و استفاده از آبهای ذخیره شده پشت سدها سبب کشت بیشتر زمینهای زراعی گردیده ولی دربعضی نقاط ساختن سدها بدون توجه به وضع منطقه بوده و زیانهای جانبی آن سبب خشک ‌شدن و نابودی دریاچه ها و تالابهای زیر دست آنها شده است که دریاچه‌های ارومیه در آذربایجان غربی، مهارلو و بختگان و دریاچه پریشان (در دشت ارژن) دراستان فارس، تالاب انزلی در شمال ایران، نمونه‌های بارزی از آنها میباشند.
دریاچه ارومیه بزرگترین و شورترین آبگیر دائمی آسیای غربی و مرز طبیعی بین آذربایجان غربی و شرقی محسوب میگردد. آب این دریاچه عمدتا" از رودخانه های زرینه رود، سیمینه رود، باراندوز، شهرچای، نازلو و زولا تغذیه میشود. درسالهای اخیر ساختن سدهائی بر روی رودخانه‌های مذکور راه ورودی آبهای تغذیه کننده به این دریاچه را بسته و موجودیت آنرا تهدید میکند. طبق نظر کارشناسان وزارت نیرو ساختن بزرگراه شهید کلانتری نیز که در سالهای گذشته برای نزدیک کردن راه رفت و آمد از آذربایجان شرقی به غربی بوده نیز سبب برهم خوردن اوکوسیستم دریاچه در دوطرف جاده وخشک شدن قسمت شمالی آن گشته است.
دریاچه‌های ارومیه، مهارلو، بختگان و پریشان که روزگاری محل زندگی انواع پرندگان مهاجر و جلب توریستها بوده درحال حاضر کمتر پرنده‌ای را بخود جلب میکند.
رودخانه زاینده رود که در روزگاران گذشته باعث شهرت اصفهان نصف جهان بوده دراثر بی توجهی مسئولین کشوری خشک گردیده و دیگر از مادی‌های پر آب آن که جلوه زیبائی به شهر اصفهان میداد اثری دیده نمیشود.
در منطقه نیمه خشک ایران، آب مائده‌ای ارزشمند است که بایستی در نگهداری و مصرف آن دقت و صرفه‌جوئی گردد. از اتلاف آن بپرهیزیم و در حفظ آن بکوشیم تا دچار خشکسالی وکمبود آب نگردیم.
تهیه کننده: محمد سطوت
کارشناس منابع آب وزارت نیرو
سپتامبر 2014
----------------------------

منابع مورد استفاده:
ویکی پدیا، دانشنامه آزاد
سازمان‌های آب منطقه‌ای وزارت نیرو