عصر نو
www.asre-nou.net

من از این دنیا می ترسم


Mon 3 11 2014

شهاب طاهرزاده

من از این دنیا می ترسم
از این دیوار حسرت
از این دیوار دروغ
از این دیوار ریا می ترسم

نگاه بر خود انداختم
نگاهم تیره شد
از آنهمه شور و نشاط
از آنهمه مستی عشق
از آنهمه نگاه بر موی نگار
نگاه بر خود را باختم

من از این دنیا می ترسم

درختهای پر ازبرف
که از زمان بیرونند
آسمان
که مثل امروز نبود
آبی اش
آبی نبود
خورشیدش پیر نبود
جوان بود
درختهای کج و ماوج
خانه های بلند و کوتاه
خیابانهای کثیف
من از این ماشینهای صورمعه ای و سیاه
می ترسم

از صندلیهای بد رنگ
در گوشهء خیابان بد ترکیب
از دنیای مکرر
دنیای بی هدف و تکرار
من از او
که ادعای خدایی دارد بر زمین
برای مرد مم =
می ترسم

من از این دنیا می ترسم
من از رنگ و ریا می ترسم
ولی از شما
که تمام جاها را
با زنجیربسته اید
قفل بر دهان مردم زده اید
نمی ترسم

02 11 2014
شهاب طاهرزاده