عصر نو
www.asre-nou.net

"کیشو"

"نسل مقطوع"


Tue 2 09 2014

آنان که دوصد نقش به ارژنگ زدند
تندیس زنی خجسته بر سنگ زدند
نقشینه ی او کنار مردانی چند
بر قله فراز دره ای تنگ زدند
شاهان به نبوغ سر فرود آوردند
باران و نسیم بر دف و چنگ زدند
صورتگر چین وچهره پرداز فرنگ
الهام گرفته، بوم در رنگ زدند
از جلوه ی او قشون افغان به هراس
شیپورِعقب نشینی از جنگ زدند
چنگیز وسپاه او به هنگام عبور
با طبل به احترامش آهنگ زدند
وآن لشکرِ تیمور، ز رعنایی او
صد طعنه به آن پادشه لنگ زدند
ایام گذشت و تازی وترک وعجم
لبخند به آن چهره ی خوش رنگ زدند
تا نسل ندیده آمد وفرزندان
بر جامه ی جدِّ مادری اَنگ زدند
از قله به قعر دره اش افکندند
صد ضربه به آن پیکره ی ننگ زدند
بی پیچه کنار مرد نامحرم بود
پس رَجم شد و بر سر او سنگ زدند
گفتند: نِتاج نسل ما مقطوع است
با تیشه به ریشه های فرهنگ زدند