سالم یوسف جبران
"به جای مرثیه"
ترجمه: حسن عزیزی
Sat 30 08 2014
۱-
بلند قامت و زیبا بود ،
چون نخل.
خنده اش صمیمی و پاک ،
چون یاسمن .
هر روز پس از هشت ساعت کار در کارخانه ٌ نعمان ٌ
به خانه می آمد ،
دست و روئ می شست ، چیزکی می خورد ،
ساعتی چند با پسرش ٌ ایتان ٌ - بر اسب چوبین – بازی می کرد .
۲ –
از هفته پیش دیگر به کارگاه نرفت ،
و به خانه نیامد ،
تا دست وروئ بشوید و چیزکی بخورد ،
و "ایتان" را سر گرم کند .
هفته پیش ،
در محله ما سوگواری اعلام شد ،
و دگر بار خونی به زمین ریخت ،
تا شنزار تشنه را سیراب کند ،
و از مرک انسانی دگر خبر دهد .
------------------------
" بشارت دهنده باد و باران "
می توانید درختی را ، از آن کوه ، که در روستای من است ،
و ماه را در آغوش گرفته ،
از بن بر کنید .
می توانید همه خانه های روستای مرا در هم کوبید ٍ
تا هیچ نشانی از آن نماند .
می توانیدٌ ربابم ٌ را بگیرید ،
تارهایش را بگسلید و به آتش کشید .
آری می توانید ...
اما هرگز نمی توانید صدایم را خفه کنید ؛
زیرا که من عاشق این خاکم ...
و سراینده باد و باران .
_____________________
*- سالم یوسف جبران : یکی از شعرا و ادبای برجسته فلسطین است ، که در پرورش و گسترش ادبیات مقاومت فلسطین نقش بسزائ داشته است . شعرهای جبران اساسا بر مقاومت علیه اشغال و افشاگری دشمن تمرکز یافته است .
در 1941 در روستای" بقیعه" از حومه های شهر"جلیل" به دنیا آمد . در 1972 از دانشگاه حیفاء ،فارغ التحصیل شد.
ابتدا به کار روزنامه نگاری پرداخت و با مجله"الجدید" و "الاتحاد" همکاری داشت . مدتی سر دبیر مجله"الغد-فردا"- ارگان جوانان حزب کمونیست اسراۀیل –بود و در 1990 به عنوان سر دبیر روزنامه"الاتحاد الیومیه" به کار مشغول شد. و بعد به سر دبیری مجله" الثقافه- فرهنگ" انتخاب گردید . مدتی عضو حزب کمونیست و پس از مدتی به دبیری " جبهه دموکراتیک صلح و برابری" برگزیده شد .
جبران در 19.12.2011 , در سن 70 سالکی , در شهر " ناصره" وفات و در همانجا به خاک سپرده شد .
از مهمترین آثار شعری او : مجموعه"رفاق الشمس – یاران آفتاب" ،"کلمات من القلب- سخنان دل" و"قصاۀد لیست محدوده الاقامه – شعرهائ برای همه جا" را می توان نام برد . نوشتارها و ترحمه های ارزنده سیاسی- اجتماعی
بسیار از او بر جای مانده است .
« نقل از المعجم و کتاب –در ایستگاه قطاری که از نقشه فرو افتاد ،ترجمه
تراب حق شناس . م. »