شبنمِ جان
Fri 27 06 2014
برزین آذرمهر
وقتی که در سوگ است دریا
جنگل سترون،
دشت نازا،
از تشنگی ،
تَرکنده ،هرسنگی،
به هر جا
از قطره بارانی اثر نیست،
از مرغ توفان هم خبر نیست،
ابری ندارد شورِ باران،
خونمردگیهای خزانی
خشکانده رگهای بهاران
خواهی نخواهی
ازتودههای برگِ ریزان
بیرون تراود
شبنمِ جان!
جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر)