عصر نو
www.asre-nou.net

مردم گمنام


Mon 2 06 2014

شهاب طاهرزاده

تو دستت از ترس بی حالت و بی حرکت
سنگ در جلوی پا داری اینرا بهترین می بینم

با تو چه کنم که دست روی دست گذاشته ای
نمی جنبی ! آسمان و زمین را مسکین می بینم

تو از بند ظلم بگذر ! همانا تویی با نشان
نشانت آدمی ست که در چشم او آهنین می بینم

تو در خانه نشسته ای ودر بیرون ظلم و ستم
به آینه بنگر ! سطح عالم را همین می بینم

یکی از آسمان نیامد بس کند ناله و زاری را
از همین خاک کسی بروید که گفت = زمین می بینم

یک به دو چسبید و دو به سه و ایران متحد شد
همه به نگاه متحد ! اینرا در نبرد آخرین می بینم

کتابی نیست از قهرمانی های مردم گمنام
من اشک می ریزم و به توفانشان آفرین می بینم

من به این جمهوری اسلامی رای نه داده ام
یارمن نبود زمین ! هر چه کرد! بدترین می بینم

!تو از میان غم برخیز ! ای مهربان من
فریاد بزن نان ! آنگاه تو را بهترین می بینم

زمین می چرخد و همهء گرسنگان هلاک می شوند
تو باید بدانی ! عقیده نان نمی دهد ! آنرا آیین می بینم

31 05 2014