عصر نو
www.asre-nou.net

پریشانم پریشانم پریشان!


Fri 24 04 2009

محمود کویر

kavir.jpg
نيزارهای پريشان دو ماه است كه در آتش می سوزد.
به پریشان نروید. در پریشان بوی گوشت سوخته میآید.

اردی بهشت پریشان بود
که دوزخ تنوره بست و دهان گشود
و سوخت
آه و آبی و آهو را.
اینک
از خوش خوشان آبی این اردی بهشت
چه مانده به جا:
تالاب دود
تالاب درد
تالاب هرچه بود، کبود.
تالاب شانه به سرهای شعله ور
لاک پشت های یتیم. دربدر!
ردی نمانده به جا،
از بال بال درنایی بر آسمان.
از پرپر هدهد ی در میان بیشه و نی.
صدای سوختن ملایکه می آید
های های گریهی پروانه
ضجه ی سنجاقک
آه!
ای دریاچه ی سیاه!
برکه ی بی ماه!
**