"غرور"
Mon 10 02 2014
یوسف صدیق (گیلراد)
در زندگی دردهایی وجود دارند
که پنهانی، با مرگ رفاقت میکنند.
در زندگی دردهایی وجود دارند
فراتر از گرسنگی، تبعید،
که صف در صف،
ریشههای غرورت را میسوزانند
و تو از خود میپرسی: آیا این منم
که صف در صف،
نقش قحطی زدگان را ایفا میکنم،
یا روح مرده ی من ؟!
در زندگی
همیشه ظلمهایی وجود دارند
که طناب دار غرورت را میبافند؛
و تو میگویی: نگو، نگو که نداریم !
نگو که شکستیم !
نگو که این دو کیسه برنج هندی ارزان،
به درد عمه ی مهاراجههای "ایرانی" میخورد.
و من سکوت میکنم، سکوت ...
و دلم را به ابروهایت گره میزنم؛
و در چشم هایت،
به منشور جهانی کورش میرسم
که در اقیانوسی از نفت تاب میخورد.
بهمن ۱۳۹۲ - - - -
ــــــــــــ
* در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را
آهسته در انزوا میخورد و میتراشد....
بوف کور - صادق هدایت