عصر نو
www.asre-nou.net

تو


Sat 1 02 2014

شهاب طاهرزاده

تو
یک آواز بودی
تو
سرودی در جهان
که خانهء اوست
بودی
تو
فرجام این جهان را
اندیشیدی
تو
بدست کودکان فقیر
نان دادی
تو
صدای آزادی را
به گوش نظامیان پر کردی
تو
شعر را
ساده و ساده تر کردی
که هر کس آزادی را
از آن می فهمید
تو
انسان را
به وجد آوردی
و خورشیدی از انسان
بر سر هر کشوری تابید
تو
فاصله ها را
از چپ و راست
گذشتی
دستها را
به یک سو هدایت کردی...

فکرم می رود
اینجا که منم
در غربت و خاموشی!
درجدایی ی این سالها
که من کشیده ام !

آنها آمدند
آهن سوزان در دستهایشان
تا که تاریخ جلوترنرود
و تو
سقوط کردی
چپ و راست را
بسته اند
آزادی را
همچون پرنده ای
شکار کردند
و آن را به سیخ خونینشان
در میدان شهر
کباب کردند
چه بود این راه
که کسی به پایانش نمی اندیشید
چه بود این راه
کسی درخت سوخته را
در پایانش می دید...

بلند شو
ای صدای هستی
برای بودن است
که تو بلند می شوی
برای دیگری شدن است
علامتی بودن است
که دیگربلند می شوی
بلند شو
خیابان
از کنار تو می گذرد...


28 02 2013
شهاب طاهرزاده