عصر نو
www.asre-nou.net

کار های بزرگ


Sun 3 11 2013

طاهره بارئی

هنوز هم می جنگیم
سر ته مانده های قدرت
ریزه های حیثیت
چندرغاز آبرو
یک وجب افتخار
و به روی خودمان نمی آوریم
در همسایگی ما
زنی بیمار و بی نشان
بیکس و بی درمان مانده است.
به ما مربوط نیست
کار های مهمتری در انتظار ماست
سرازیر شدن
دیوانه وار از پله ها
پیوستن به صحنۀ کار های بزرگ
چنان بزرگ
که شلق و شلق همه روزه اش
کر میکند گوشها را.....
درآوردن بیرق های خیس
چون ملافه های کهنه ای
که آب کشیده اند به ضرب سیلی ها
و سوار هر چه پیش آمد
گرد و خاکی چنان بپا کردن
که از چشمها بیفتد
هنرنمایی کورش بزرگ
در چوگان بازی دوازده سالگیش
و آژی دهاک رو به ما گردانده
بجای آورد تاک روییده از شکم ماندانا را
که آسیای صغیر و کبیر را
در پیشانی ما ست که درنوردیده.
شب هنگام
آنگاه که پشت تشعشع صفحۀ سایتها
چون گربه ای پنجول میکشیم
و دیگر حتی صدای چکه چکه کردن بیرقمان را نمی شنویم
که اشگ می ریزد بالای سرمان،
چون بارکشی وفادار،
این صدای دراست
کسی برای درخواست کمک آمده
حبّه ای حیا ت
برای زنده ماندن زن همسایه می طلبند.
ما کار های بزگتری داریم
کرکره ها را پایین می کشیم
و دستهایمان زیر چانه
نگاه کنید چه ستونی،
چه ستونی از افتخار زده!