آرنا بونتمپز
«دوشعر»
ترجمه علی اصغرراشدان
Tue 24 09 2013
ARNA BONTEMPS
آرنابونتمپز شاعرونویسنده سیاه پوست متولدسال هزارونهصدودو در ایالت لوئیزیاناست.درکالیفرنیافارغ التحصیل شدودرهارلم زندگی کرد. ازمبارزین موءثرعلیه نژادپرستی درآمریکابود.
« فصل درو »
من در زمانه ی خود در کنار تمامی آب ها بذر پاشیده ام
باقلبی هراسان دراعماق خاک ها دانه کاشته ام
تااز دستبرد پرنده ها در امان باشد،
واز گزنداین خشک سالی حاصل کش ایمن.
از کانادا تامکزیکو بذر پاشیده ام،
تا خاک حاصلخیز شود.
وحاصل دروم،
نصیبی بیش از یک مشت آدمی نبوده است.
*
اکنون حاصل کشته ام را
پسران برادرم باساقه وریشه میدروند،
شگفتا،فرزندانم خوشه چینان مزارعند،
بذری نیفشانده وخوراکشان حنظلی تلخ است.
**********
« سپیده آفرینان »
ما،باهدف جنگ و ستیز،
باشمشیرهای آخته ،
برفرازاین تپه گام نمی نهیم.
*
انهدام زندگی ،
دربرابراندیشه ای خودسر،
شایسته ی خردما نیست.
*
مانیز،
همانندخیل دیگران،
در راه تولد دوباره ی خورشید،
جان می سپاریم....
*********
« مادوباره باز می گردیم »
تمامی بذرامیدمان رادرشوره زاران که افشاندیم،
واندیشه ی هرنوع محصولی راازسربیرون راندیم،
ترانه هایمان رنگ باخت ودیرزمانی که گذشت،
بازخواهیم گشت،
آری،مادورباره بازمیگردیم.
*
آخرین گیاهان سرسبزی را
که به آنها عشق میورزیم،
خاروخاشاک خفه که کرد،
گفتنی هارا که به تمامی گفتیم،
وعشق،این خونمایه ی زندگی،
دوباره بی جنبش رهایمان که کرد،
مردانی همانند ما،
به خاطرزندگی بهتر،می آیند.
*
چراکه این ستیز،
همانندوجود زنبورعسل،
مورچه ی خرد،
ودریاوغواص،
واقعیتی ست همزادزندگی ما....
|
|