شارل بودلر
رود سبزنسیان
برگردان از "مانی"
Mon 5 08 2013
رود سبزنسیان(1)
(Le Léthé)
* بر مبنای اساطیر یونان باستان در دوزخ رودی جاری است با آبی سبز رنگ که چون کسی لب بدان آب تر کند فراموشی به او دست می دهد و از این رهگذر رنج و محنت خویش را زیاد میبرد.
کر زگوشِ دل، نشین برسینه ام !
دیو بی عار، ببرک نرمینه ام،
تا کِشم چندی سر انگشتان خویش
لابلای یالِ پُرپشتت به پیش،
عطرِ زیر دامنت را بوکنم،
درد غم درمان بدان دارو کنم،
چون گلی پژمرده یادی ازهوس
زعشق مرحومم کنم با هرنفس.
خواب خواهم ! خواب، باکم نی زجان !
خواب مشکوک چو مرگی تا درآن
صیقل زیبای مسِ پیکرت
را بی ندامت بوسم از پا تا سرت.
خوش تر از آغوش گودت جای کو
تا کُشم بغضی که دارم در گلو؟
خانه نسیان داردت روی لبان.
"رود سبز" از بوسه ات جوشد روان.
شهدِ نابم، تابع تقدیرتم،
از ازل این بوده گوئی قسمتم !
ساکت و مظلوم میگردم شهید،
زاشتیاقم زجرِجان کندن مَزید
شوکران را میمکم من بی درنگ
زآن گلوگاه هوس انگیزو تنگ،
مامنی هرچند نه در بندش دلی،
زخمِ دل را مرهم و تسکین ولی.
شارل بودلر
(Charles Baudelaire)
(1821-1867)
برگردان از "مانی"
(1) این شعر از زمره اشعار ملهم از " ژَن دووال" معشوقه دورگه بودلر است و یکی از شش شعری ست که دادگاه حکم به سانسور آن را داد.