گی یرمو کالدرون
تئاتر، سیاست و میراث پینوشه
ترجمۀ ناصر رحمانی نژاد
Sun 21 07 2013
گی یر مو کالدرون در گفت و گو با سوفی ایواتس1
کالدرون را هنگامی که هنوز در لندن بود توانستم گیر بیاورم و با او دربارۀ تئاتر، سیاست و پیشرفت شیلی در کنار آمدن با آسیب های گذشته اش گفت و گو کنم.

گی یرمو کالدرون (نمایشنامه نویس و کارگردان)
● آیا همیشه می دانستید که میخواهید تئاتر کار کنید؟
بله، همیشه میدانستم. این در من یک احساس طبیعی بود، اگر چه پدر و مادرم تئاتری نبودند. پیش از آنکه کارگردانی را شروع کنم به مدت پنج سال بازیگر بودم. من در شیلی مدرسۀ تئاتر را تمام کردم و بعد در نیویورک و کالیفرنیا تئاتر فیزیکی2، و در ایتالیا کمدیا دلارته خواندم. پس از بازگشت به شیلی، کارگردانی و بعد نوشتن را آغاز کردم.
● در نمایشنامۀ گفتمان، میشل باشله بعنوان رئیس جمهور شیلی یک سخنرانی خداحافظی دارد. او احساس میکند که کسی کلمات را در دهان او میگذارد – او چه کسی یا چه چیزی است؟ این «سایۀ تیره ای که از پنجره وارد شده» کیست یا چیست؟
صدای من است، نمایشنامه نویس. میشل باشله هرگز دربارۀ شکنجه شدنش صحبت نکرد، اما با او و خانواده اش رفتار بسیار بدی داشته اند. برای من این نوعی فانتزی بود که اندیشه ام را دربارۀ او ابراز کنم؛ بجای او صحبت کنم. بازیگر این نقش الزاماً نباید از لحاظ ظاهری و فیزیکی به باشله شباهت داشته باشد تا برای گفتن عقاید من دربارۀ باشله جواز هنری دریافت کند

میشل باشله
•در نمایشنامۀ ویلا دادگاه به سه نفر زن مأموریت داده که دربارۀ آیندۀ شکنجه گاه ویلای گریمالدی تصمیم بگیرند. آیا هنر وسیلۀ مناسبی برای طرح مسایل گذشته است؟
نه، اما مشکل این است که فقط 7 درصد از دعاوی که علیه رژیم گذشته ارایه شده، پرونده شان بسته شده، بقیه همچنان باز است. وضعیت دشواری است، چون خیلیها مایل نیستند دربارۀ آن صحبت کنند یا وارد آن بشوند. پس از بیست سال مسأله هنوز ادامه دارد. نهادهای مسئول کوتاهی کرده اند، بنابراین هنر آخرین تیر ترکش است – هنر حداقل موضوع را در وجدان مردم زنده نگه می دارد، و مردم را ترغیب میکند که با هوشمندی و با حساسیت به آن فکر کنند. هنر نمیتواند جایگزین قانون و نهادهای یک دموکراسی شود یا نقش آنها را ایفا کند، اما میتواند کمک باشد.
●آیا شما در فایق آمدن شیلی برای حل گذشتهاش امیدوار هستید؟ فکر میکنید که بتوان یا باید گذشته را بحال خودش گذاشت؟
بسیاری از کسانی که این گذشته را زندگی کردهاند بزودی از این دنیا خواهند رفت، بنابراین لازم است که تاریخ آن نوشته شود، خاطرۀ آن ثبت شود، نوعی عدالت نمادین باید این میراث را به ثبت برساند. جهان امروز بیتفاوت و بی اراده است، فراموشکار است. من به فایق آمدن شیلی در حل این گذشتۀ تاریخی امیدوار نیستم، نهادهای مسئول هستند که کوتاهی کرده اند.

نام جانباختگان و مفقود شدگان بر دیوار یادبود
(کالدرون بعنوان دلیل به موزۀ یادبود و حقوق بشر سانتیاگوی شیلی استناد می کند. این موزه یک بنای مدرن است که برای گرفتن نور طبیعی از بیرون دیوارهای شیشهای دارد. موزه در میدان یادبود در سانتیاگو قرار دارد و در ژانویۀ 2010 بوسیلۀ باشله رسماً افتتاح شد. این موزه بمنظور فضایی طراحی شده تا تجسم عینی و یادمانی باشد از «نقض حقوق بشر بوسیلۀ دولت شیلی بین سالهای 1973 تا 1990؛ بزرگداشت قربانیان و خانوادۀ آنها، وبرانگیختن تفکر و مناظره دربارۀ اهمیت احترام و مدارا، تا چنین وقایعی هرگز تکرار نگردند.”)
موزۀ بسیار مدرن و زیبایی است با اطلاعات زیادی دربارۀ دیکتاتوری. اما وقتی افتتاح شد یک مناظرۀ ملی (در رسانهها و غیره) بهمراه مخالفت های شدید از طرف دست راستی ها دامن زده شد، با این مضمون که این پروژه تحریف آمیز است، زیرا این واقعیت که دیکتاتوری پاسخی بود به دولت (سوسیالیست) آیِنده، نادیده گرفته شده است. این عمل ملامت کردن قربانی بنحو ناراحتکنندهای در تضعیف پروژه موفق بود. این واقعیت که مردم هنوز میتوانند اینطور حرف بزنند مرا در مورد پیشرفت پروژه بسیار مردد میسازد – بطور مثال، این نوع بحث در اشاره به هولوکاست هرگز اعتبار ندارد.

تصویر برخی جانباختگان و مفقود شدگان
●رابطۀ نسل جوان تر شیلی را با این فصل از تاریخ کشورشان چگونه تصویر می کنید؟
وقتی رژیم دیکتاتوری به پایان کار رسید، دموکراسی جدید فکر کرد که بخاطر ثبات کشور بهتر است دربارۀ گذشته صحبت نشود. من امیدوارم نسل جدید که بدون ترس و وحشت از دیکتاتوری رشد کرده، با استفاده از قدرت دموکراسی به گذشته توجه نشان دهد. جوانان دستاندرکار تئاتر در شیلی بی شک توجه جدی به گذشته دارند.
●تئاتر انگلیس در مقایسه با تئاتر در شیلی چگونه است؟ چه عناصری را در برابر یکدیگر قرار می دهید، اگر عنصری وجود دارد؟
در اینجا شما نهادهای مشخصی دارید، تماشاگران وسیعی دارید، وِست اِند3 دارید، درواقع یک صنعت تئاتری. در شیلی، تئاتر در سالن های کوچک اجرا می شوند، نمایشنامه های کوتاه برای تماشاگران خصوصی و نزدیک. وست اند در تولید علاقه به تئاتر بعنوان یک صنعت تأثیر بسزایی دارد، یک عامل قابل دوام که دست اندر کاران تئاتر آن میتوانند معیشت شان را بدست آورند. همچنین در تئاتر انگلیس، متن یا نویسنده، در قلۀ هرم آفرینش قرار دارد، حال آنکه در شیلی کارگردان این جایگاه را دارد.
●فکر میکنید که هنر رسالت چپ است؟
انگلیس در جریان برنامۀ قطع جدی بودجه ها از طرف راست میانه است؛ تئاتر و هنرهای دیگر یکی از قربانیان اصلی این برنامه است. شما بین جامعهای که ارزش بازار را در مرکز سیاستهایش قرار میدهد و به آفرینش غیرانتفاعی پروبال میدهد تناقضی می بینید؟ یا یک اقتصاد بازار آزاد است که بهترین محیط برای آزادی بیان است؟
هنر حتا بدون کمک مالی دوام خواهد آورد، اما حمایت از آن وظیفۀ دولت است. در شیلی نهادهایی ملی مانند رویال کورت وجود ندارد – آنها نمیتوانند تصور کنند که این نهادها چه کمک مهمی در جامعه هستند. مدل شیلی در خصوصی بودن هنرها به آمریکا نزدیکتر است. مثلاً تئاتر استطاعت دادن بلیت های یارانه ندارد، بنابراین اکثریت تماشاگران طبقات بالا و متوسط هستند و درهم شکستن این محفل خصوصی دشوار است.
●نقش تئاتر را در آیندۀ آمریکای لاتین چگونه می بینید؟ چیزی هست که باید انجام شود که اکنون انجام نمی شود؟
تئاتر شیلی همیشه خیلی سیاسی بوده، که مهم است، چون وقتی حوزه های دیگر غیرسیاسی است، این حیاتی است که تئاتر انتقادی بماند. بنظر مضحک میرسد که بین کشورهای آمریکای لاتین ارتش و مرز داشت – تئاتر میتواند در یکپارچگی فرهنگی نقش بسیارسودمندی داشته باشد. این امر تا حدودی اتفاق افتاده، اما باید ادامه پیدا کند.
●قهرمانان ادبی مهم یا تأثیر گذار برای شما چه کسانی بوده اند؟
تام استوپارد، پینتر، بکت، کاریل چرچیل، کورتازار، و ویولتا پارا – یک خوانندۀ بسیار الهام بخش.
●قدم بعدی گی یرمو کالدرون چیست؟
اجرای اصلی گفتمان برای سفر به آمریکای لاتین و همچنین سفر به اروپا که بالقوه برنامهریزی شده، و در حال حاضر روی چند پروژۀ سینمایی کار می کنم. اما بیش از همه امیدوارم به نوشتن و سفر ادامه دهم.
_____________________
1. Sophie Ivatts
2. Physical Theatre گونه ای از اجرا یا پرفورمنس تئاتری است که برای روایت داستان از اندام ها و حرکت استفاده می شود. روش های مختللفی از اجرا وجود دارد که تئاتر فیزیکی نامیده می شود، اما جنبۀ عام و عامل اصلی همۀ آن روش ها برای انتقال داستان، تکیه بر حرکت بازیگر است تا متن یا دیاکوگ
3. West End, تئاتر وست اِند یا "سرزمین تئاتر" اصطلاح رایج و مشهوری برای جریان عمدۀ تئاتر حرفه ای است که در تئاترهای بزرگ لندن در منطقۀ معینی تمرکز یافته - مانند تئاتر برادوی در نیویورک
http://www.irantheatreassociation.com/
|
|