نامه ی سرگشاده ی تعدادی از خانواده های اعدام شدگان دهه ی شصت
Wed 25 03 2009
این نامه یی سرگشاده است برای کسانی که هنوز به انسان و حقوق انسانی افراد حرمت می گذارند و حق حیات را بالاترین حق موجودات زنده اعم از انسان وحیوان و نبات میدانند. اگر انسان هنوزخود را مختار میداند که برای منافع شخصی و نوعی اش دیگر حیوانات را سلاخی کند و یا نباتات را به نیش کشد، اما حداقل این را پذیرفته است که برای کشتن همنوع خود باید پاسخ دهد، و محاکمه و مجازات شود.
بار دیگر حمله به گورستان خاوران مردههای ما را در گور لرزاند. این اولین بار نیست و هیچ ضمانتی نیست که آخرین بار باشد. سال ۶۸ نیز گورستان خاوران با بلدوزر زیر و رو شد. در تمام این سالها هرگاه برای تسلی دلمان به گورستان خاوران رفتیم، بکرات متحمل آزار و اذیت شده ایم. تکه سنگ هایی که برقبر عزیزانمان می گذاشتیم خرد و خاکشیرو گل ها نیز همچون تن آنان لگد مال میشد. خودمان نیز مورد بی حرمتی و توهین قرار می گرفتیم. امسال در بیستمین سالگرد اعدام های دسته جمعی سال ۶۷ نه تنها اجازه ندادند وارد گورستان خاوران شویم و مراسم بگیریم بلکه به ما حمله کردند، کتکمان زدند، به ماشینهایمان آسیب رساندند و پلاک آن ها را کندند. بعد از آن هم یک شبه دوباره خاوران را زیرورو کردند و درجای گورها نهال کاشتند.
ما، خانواده های اعدام شدگان در تمامی این سال ها فقط به حداقل ها رضایت دادیم: مشتی خاک که گفته میشد جنازهی به خون آغشته ی عزیزمان در آن خفته است . تمام تلاشمان در این سه دهه این بوده است که قبر آنان را حفظ کنیم و هرگز به فکر دادخواهی نیافتادیم. دادخواهی این که آن ها چرا و به چه جرمی کشته شدهاند. چرا نتوانستیم مثل تمامی خانواده هایی که عزیزی را از دست می دهند مرده خود را بشوییم و در جایی مشخص به خاک بسپاریم. اینکه او در آخرین لحظه چه وصیتی داشته است. گورش به واقع کجاست و چرا اجازه نداریم بر قبر او سنگی و گلی بگذاریم.
در میان ما خانوادهها، عده یی بداقبال تر بودند چرا که زمانی که منتظر پایان حکم عزیز خود بودند و در انتظار آزادی او لحظه شماری میکردند به ناگهان خبر اعدام او را دریافت کردند. به چه جرمی؟ چرا حکم قبلی او نقض شد؟ واقعا چرا نباید بدانیم؟ اگر برخی از خانوادهها شمارهیی به عنوان محل دفن در خاوران و احیانا چند جمله یی به عنوان وصیتنامه دریافت کردند، بسیاری از این خانواده ها حتی از آن هم محروم بودند. بدن عزیزانشان را دسته جمعی در کانال هایی دفن کردند. نه شمارهیی و نه وصیتنامه یی. حال حتی همین کانال ها و شماره ها هم تخریب می شود. به چه جرمی؟ آیا مرده ها مرتکب جرم شده اند و یا خانواده ها که در این سال ها تنها کاری که کردهاند رفتن برسرخاک عزیزانشان بوده و از ترس از دست دادن همان خاک که تصور می کنند تن عزیزشان را در برگرفته، تمامی حقوق خود را نادیده گرفتند؟
اما این بار به قصد دادخواهی فریاد برمی آوریم:
بیست و هشت سال از کشتارهای فردی عزیزانمان در ده هی ۶۰ و بیست سال از کشتارهای دسته جمعی زندانیان سیاسی سال ۶۷ میگذرد و هیچ نهاد یا ارگانی پاسخگوی ما نیست.
ما خانواده ها در طی این سال ها تحت سختترین شرایط بوده ایم.
عزیزانمان را زندانی کردند و ما تحمل کردیم. آنها را شکنجه دادند و ما تاب آوردیم. اعدام آنها را هم تحمل کردیم. نه از زمان محاکمهی آنها اطلاع داشتیم و نه کسانی که آنها را محاکمه کردند دیدیم و نه جرم آنها را فهمیدیم. بعد از اعدامشان نه وصیتنامه یی از آن ها دریافت کردیم و نه محل دفنشان را می دانستیم. پس از مدت ها جستجو گفتند که عزیزانمان را در گورهای فردی و یا دسته جمعی در خاوران دفن کرده اند.
درطی این مدت
ما خانواده ها را نیز همانند عزیزانمان مورد اذیت و آزار قرار دادند. ما رااز ادامه تحصیل محروم کردند. از کار اخراجمان کردند و راه هرگونه ترقی و پیشرفت را برما بستند. خانواده هایمان پاشیده شد و در این میان کسانی سکته کردند و یا دیوانه شدند. عده زیادی مجبور به مهاجرت از مملکت خود شدند و در غربت دچار افسردگی، فقر و بیماری شدند.
حتی راه گورهایی که خود به ما آدرس داده بودند را بستند. زمانی درب خاوران را بستند. زمانی دیگر بدون بهانه قبرها را زیرو رو کردند. اجازه ندادند حتی در خانه هایمان مراسم بگیریم. ما و فرزندانمان را تهدید ودستگیر کردند. به مراسمی که در خانه های شخصی خود برگزار کرده بودیم حمله کردند و خانواده ها را تحت فشار گذاشتند که حتی در خانه ها هم مراسم برگزار نکنند.
و باز
بار دیگر خاوران را به بهانه ی «طرح توسعه و ساماندهی گورستان های اقلیت های مذهبی» تخریب کردند و به جای گورها نهال کاشتند. عدهیی از خانواده ها 4 دیماه به دادستانی بهشت زهرا مراجعه کردند تا علت را جویا شوند اما پاسخی دریافت نکردند. مسئولین از کل ماجرا اظهار بیاطلاعی کردند. وعده ی بررسی و پاسخگویی دادند اما هم اکنون که بیش از دو ماه از ماجرا میگذرد هنوز هیچ پاسخی دریافت نکرده ایم.
بنابراین این بار فریاد دادخواهی مان به سوی مردم آزادهی ایران و جهان است:
ما عده یی از خانواده های اعدام شدگان ده هی شصت ضمن محکوم کردن تخریب دوباره ی خاوران خواستار:
۱. پی گرد و محاکمه ی مسببین کشتارهای دهه ی شصت، به ویژه اعدام های دسته جمعی سال ۶۷
۲. اعلام اسامی دفن شدگان در گورستان خاوران
۳. دریافت کیفرخواست این اعدام شدگان و افشای علت اعدام آنان
۴.. دریافت وصیت نامه اعدام شدگان
۵. به رسمیت شناختن محل دفن آنان به عنوان گورستان خاوران
۶. اجازهی گذاشتن سنگ برقبرشان
۷. پیگرد و محاکمه ی کسانی که اقدام به تخریب خاوران و آزار خانواده ها می کنند،
۸. بازگرداندن حقوق شهروندی خانواده ها و متوقف کردن هرگونه محدودیت و محرومیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی واقتصادی در مورد آنان... و
۹. پذیرش و حفظ گورستان خاوران به عنوان سندی تاریخی از جانب نهادهای محلی و بین المللی هستیم.
اسفند ۱۳۸۷
|
|