مادر معینیها
برای محمد رضا و خاطره معینی عزیزم
Sun 26 05 2013
نسيم خاكسار
یک روی به خاوران
یک روی به تبعید
فرزندان گمشده اش را صدا می زد
مادر معینی ها، مادر همهی ما
قاب عکسی در دست
صدایی فروخورده در گلو
به دادخواهی گام برمیداشت،
آرام آرام
در صف مادران
مادر معینی ها، مادر همه ی ما
یک چشم بر خاک،
یک چشم بر دریا
قطره اشکهای سالها ریخته اش را میجُست
مادر معینیها، مادر همه ی ما
یک دست بر نهالی تُرد
یک دست به نوازش بر گونههای غمزده
مهربانیهای وجودش را
کاشت و رفت
مادر معینیها، مادر همهی ما
اوترخت.
26 ماه می 2013
|
|