عصر نو
www.asre-nou.net

«تنهایی» (۱) و «شدن»


Mon 1 04 2013

مهران زنگنه

تنهایی (۱)

اگر فواره‏ ی دل بگشایم
خاکس‌تر دلم می‌‏بالد
پر می‌‏کشد
بر آسمان می‌‏ نشیند
غاشیه ‏ی حسرت بر آسمان می‌‏ کشد
به رنگ دلم
تنهاییم
گرفته و تار

***********

شدن

به کودکی ندانیم و نگوییم این و آن
به نوجوانی چشم گشاییم بر این و آن
به جوانی گوییم که این ست و نه آن
به پیری گوییم هم این است و هم آن