تجزیه طلبی و تنش آفرینی
Sun 17 03 2013
کوروش گلنام
نتیجه شوم زور وسرکوب
۳۴ سال حکومت ویران گر اسلامی نتیجههای شومی ببار آورده است. تردید نیست که بیتدبیری و زبان زور و تجاوز حکومت اسلامی بر روان احتماعی جامعه اثرهای منفی خود را نهاده است. در این هم تردید نبست که بر بخشهای محرومتر جامعه ایران از آن میان بلوچستان، کردستان و خوزستان و هم میهنان عرب ایرانی ساکن آن، فشار و ستم بیشتری روا شده است. این سیاست سرکوب، زور و فشار حکومت گران افزون بر بیقانونی و نبود دادگری سبب شده است که اینک تجزیه طلبانی از هر سو سر برآورده و ادعاهای عجیبی ابراز کنند و نوک تیز یورش خود را به سوی «فارس»ها قرار داده ودشمنی با فارسها را سرلوحه کوششهای خود قرار دهند. این بینش نادرست که توان تخلیل درست از گرفتاریهای مردم ایران در حکومتی تمام گرا و ستم گر را ندارد کوشش میکند که فارسها را سبب همه فشار، سرکوب و نابسامانیها معرفی نموده و خواستار جدایی قومهای گوناگون از فارسها و از ایران شوند. این دیدگاه کودکانه هنوز نخواسته است درک کند که ایران و وجود آن از قومهای گوناگون تشکیل و قوام یافته است؛ نتوانسته است درک کند خود فارسها نیز قربانیان حکومت دینی و خون ریز اسلامی هستند؛ نتوانسته است درک کند که یکی از بزرگترین امتیازها و قوت ایران در گوناگونی قومهای تشکیل دهنده آن با فرهنگهای گوناگون آن است؛ نتوانسته است درک کند که این گوناگونی، همبستگی و همزیستی مسالمت جویانه این فرهنگها در کنار یکدیگر سرمایه بزرگی است که بسیار دیگر کشورها از آن بیبهرهاند وشاید آرزوی ان را دارند.
یکی از نمونههای تازه دعوت نامه و تظاهراتی در هشتم مارس علیه اعدام هادر خوزستان در بروکسل بلژیک است که آشکارابه تبلیغ بر علیه فارسها پرداخته و جایگاه مبارزه با استبداد دینی را بانژاد پرستی و تبلیغ برای تجزیه ایران وجدایی دیگر قومها از فارسها یکی گرفته است.
خواست بیگانگان
نگارنده نه سندی بر وابستگی به میان آورندگان چنین شعارها و براه انداختن چنین تظاهراتهایی به بیگانگان دارد (اگر چه در تظاهرات بروکسل آن گونه که در خبرها در دو سایت اخبار روز وایران گلوبال آمده، غیر ایرانیها و غیر عربها و دیگر قومهای ایرانی نیز حضور داشتهاند مثلن از بحرین، عراق، الجزایر و یا از کردهای سوریه و از وابستگان به پ کا کا) ونه مخالف کوشش قومهای گوناگون ایرانی برای رسیدن به آزادی واداره امور محلی خود است ولی از این امر اطمینان دارد که بیگانگانی از آن میان برخی کشورهای عربی چون عربستان از این کوششها برای جدایی برای مثال خوزستان از ایران بسیار خوشحال میشوند و آرزویش را دارند. روشن است که نگارنده به شدت مخالفنژاد پرستی و کوشش برای جدایی میان ایرانیان از هر قوم و رنگی و تکه تکه کردن ایران هستم. این مخالفت شامل هر گونه تعصب وبرتری قومی حتا اگر از سوی فارسها نیز باشد، میشود.
نتیجه
از دید من این کوششها که اقلیت بسیار کمی را در میان عربهای خوزستان ایران، کردستان یا بلوچستان و آذربایجان تشکیل میدهند درست است که راه به جایی نخواهد برد و دربافت در هم تنیده و موزاییک رنگارنگ وزیبای ایران اثری نخواهد داشت ولی تنش آفرین بوده و میتواند با یاری بیگانگان برای مردم ایران درد سرهایی ایجاد کند. میباید از هم اکنون در برابر این کوششها ی فریبکارانه ایستاد و همگان را به مبارزه اصلی که علیه حکومت ستمگر و استبداد دینی است فراخواند. من امیدوار هستم این هم میهنان گرامی کمی درستتر به آنچه در ایران میگذرد نگریسته و هشیار باشند که بازیچه دست بیگانگانی که خواهان یک پارچگی ایران نیستند، نشوند. این هم میهنان بیاد داشته باشند که جدایی هرگز به سود آنان نبوده و آنان توان اداره خود را نداشته و گرفتار درگیری و خون ریزی خواهند شد. توجه داشته باشند که کشورهای قدرتمند صنعتی در اروپا امروز به تنهایی نمیتوانند از پس گرفتاریها ی خود بر آمده و و در اتحادیه اروپا گرد آمده و دیوارهای جدایی مابین خود را بر داشته و پارلمان مشترکی تشکیل دادهاند. جهان به سوی جداییهای بیشتر نمیرود و تنها در کشورهای پس افتاده و به دور از تمدن جهانی است که هنوز چنین اندیشههایی ریشه دارد. میباید نگاهی به عراق، لیبی و تونس و آنچه در مصر میگذرد انداخت تا بیشتر این موضوع درک شود که میباید ارزش آزادی را درست دریافت و از درگیریهای قومی و یا مذهبی دوری کرد. پاکستان نیز یک نمونه شوم دیگر است که در آتش درگیریهای قومی/مذهبی همچنان میسوزد.
کوروش گلنام
شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ ـ ۱۶ مارس ۲۰۱۳