عصر نو
www.asre-nou.net |
موقعیت زنان در جوامع مردسالار با واقعیت تحول یافته زندگی کنونی و ذهنیت و هویت فردیشان همخوانی ندارد. دسترسی گسترده زنان به آموزش و موفقیت آنان در حوزههای گوناگون اجتماعی موجب دگرگونی و تغییرات بزرگ شده و آنان را به کنشگرانی آگاه و آماده برای ورود به عرصه اجتماعی تبدیل کرده است. میدانیم که جهش فرهنگی و اجتماعی امروز زنان که ریشهای جدی در حرکتها و تلاشهای پیشین آنان دارد، در این مقطع از تاریخ چهره جدیدی از زنانی را نشان میدهد که برای دگرگون کردن ساختارهای جان سخت قوانین تبعیض آمیز، کمر همت بستهاند و فعالانه در جهت به دست آوردن حقوق از دست دادهشان هستند. این همت زنانه آن چنان پیش میرود که عملا در همه عرصهها حضور خود را تحمیل کرده است به طوری که زنان تلاش میکنند فارغ از خط کشیهای مردسالارانه، عرصههای گوناگون شغلی را قبضه کنند. در محیطهای دانشگاهی، حضور زنان آنچنان گسترده شده که مسئولان را دچار نگرانی کرده و برای ایجاد محدودیت در برابر این حضور، طرحهایی همچون طرح تفکیک جنسیتی و بومی گزینی را اعمال میکنند. اگر صدیقه دولت آبادی در صد سال پیش برای تأسیس مدرسه دخترانه مبارزه میکرد، اکنون دختران او برای آزادی انتخاب رشته و دانشگاه مورد نظرشان، میجنگند. این چنین میشود که برخلاف قانون و میل مردسالاران، زنان از حاشیه به مرکز جامعه آمدهاند. در این راستا از هر تغییر و حرکتی بهره میگیرند تا هویت و حقوق از دست رفتهشان را به چنگ آورند.. با سلاح آگاهی، از طریق خواندن، نوشتن، تحقیق و پژوهش، و حضور در شط مواج جنبشهای جهانی در هر منطقهای از این جهان قرار میگیرند. زنان ایرانی همچون خواهران خود در سراسر گیتی تلاش میکنند تا همآوایی خود را با پاسداشت از «روز جهانی زن» به خواهری جهانی پیوند زنند تا از دردها و تبعیضها بکاهند؛ یعنی از همان درد مشترکی کهزاده حاکمیت پدرسالار و قوانین تبعیض آمیز است! چگونگی شکل گیری فعالیتهای اصلی زنان، استفاده از تجارب غنایی جنبشهای فمینیستی در کشورهای دیگرست که خود سبب گسترش و عمق کنشهای فردی و جمعی زنان شده است و از دیگر سو باعث شده که زنان کوشنده بتوانند اغلب حرکتهای خود را از خواستهای ملموس روزمره آغاز کنند. طبعاَ این دسته از تلاشهای مدنی و مسالمت آمیز (برگرفته از بطن زندگی روزمره) از ویژگیهای اصلی حرکت زنان به شمار میآید چرا که زنان به رغم آنکه در سراسر تاریخ و در همه کشورها و جوامع گوناگون مورد خشونت واقع شدهاند، اما خشونت طلب نیستند و با سلاح آگاهی، مسالمت جویی و عدالت خواهی، پا به میدان مبارزه نهادهاند و پیکار سنگر به سنگر و نفس گیر خود را برای کسب برابری و مساوات مدنی، به جلو میرانند. ۸ مارس جنبش جهانی زنان شروع قرن بیستم، آغازی بود برای شکل گیری و اوج گرفتن تشکلها، نهضتها و جنبشهای مدنی و مسالمت آمیز زنان در کشورهای صنعتی و نیز کشورهای درحال توسعه. زنان در شیکاگو، فیلادلفیا، نیویورک و... برای دستیابی به حق رأی، دستمزد آبرومندانه، خاتمه شرایط کار طاقت فرسا و لغو و ممنوعیت کار اطفال، دست به اعتراض و اعتصاب زدند. روز ۸ مارس ۱۹۰۸ مصادف با برپایی تظاهرات هزاران زن کارگر در کارخانجات دوزندگی بود. در این رویداد تاریخی، زنان تظاهرکننده، درخواستی برای قانون حمایت از کودکان کارگر و حق رأی زنان، علاوه بر تقاضاهای دیگر زنان کارگر که از گذشته روی هم انباشته شده بود، ارائه دادند. «کلارا زتکین» یکی از زنان آزادیخواه آلمانی، تمام انرژی و استعداد خود را برای مردم و به ویژه برای ارتقاء آگاهی زنان به کار گرفت. به ابتکار و پیشنهاد او در سال ۱۹۱۰ در دومین کنفرانس زنان سوسیالیست بود که ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن در بزرگداشت خاطره تمام زنانی که برای تغییر و برابری مبارزه کردهاند اعلام شد. زنان ۱۷ کشور که در این کنفرانس حضور داشتند، پیشنهاد او را پذیرفتند و به مرور کشورهای دیگر نیز به آن پیوستند. سال ۱۹۷۷ سازمان ملل قطعنامهای تصویب کرد و روز جهانی زن را به رسمیت شناخت. این قطعنامه از همه کشورهای دنیا دعوت میکرد که یک روز را به پاس دستیابی زنان به حقوقشان و صلح جهانی، جشن بگیرند. امروزه عموم کشورهای دنیا روز جهانی زن را به رسمیت میشناسند و همه ساله در چنین روزی مسایل و مشکلات زنان در نشستها و سخنرانیها به بحث گذاشته میشود و در معرض نقد و داوری قرار میگیرد. زنان سراسر جهان به مناسبت این روز تاریخی با تظاهرات و میتینگهایشان و بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی کشورشان در فضاهای مختلف (چه به صورت علنی و چه غیرعلنی)، در یک همبستگی جهانی، خواستهها و مطالباتشان را با صدای رساتر اعلام میکنند. تاریخچه فعالیت زنان در ایران در ۸ مارس در طول تاریخ معاصر، زن ایرانی هرگز از حرکتها و جنبشهای نوین جهانی فاصله نگرفته است و در مقاطع مختلف و به بهانههای گوناگون همواره برای رفع تبعیض علیه خود کوشیده است. «روز جهانی زن» (هشتم مارس) نیز رویدادی تاریخی است که زنان برای احقاق حق و کسب برابری و محو ستم جنسی، به آن شکل دادهاند! چه جنبشهای سیاسی و چه جنبشهای برابری خواه، خواستار مساوات مدنی و رهایی از ستم مضاعف بودهاند و همواره برای رسیدن به آن، کوشیدهاند. به روایت تاریخ، مادران ما در انجمن «پیک سعادت نسوان» از سال ۱۳۰۱ شمسی کمر همت بستند و اولین مراسم ۸ مارس را در شهر رشت برگزار کردند و با تأسیس مدرسهای به نام پیک سعادت و انتشار نشریهای به همین نام، برای بالا بردن سطح آگاهی زنان تلاش کردند. زنان همبسته و همدل دیگری به نام «بیداری زنان» در سال ۱۳۰۵ اقدام به برگزاری مراسم روز جهانی زن کردند و با اجرای نمایش «دختر قربانی» تاریخچه ۸ مارس و اهمیت موقعیت جهانی و ضرورت این روز را برای زنان بازگو کردند. در سالهای پس از خروج رضاشاه و بر تخت نشستن پسرش که با فضای بازی همراه بود، تشکلی به نام «تشکیلات دموکراتیک زنان ایران» تأسیس شد که این تشکل به برگزاری مراسم روز جهانی زن اقدام میکرد. در این سالها زنان با رفتن به گلگشتهای دستهجمعی و خواندن شعر و مقاله و اجرای موسیقی و نمایشنامه به بازگویی تاریخچه مبارزات زنان پرداختند تا جایی که در هشت مارس ۱۳۳۱ هزاران زن و دختر همآوا شدند و با برپایی مراسم مراسم ۸ مارس خواستههای خود را مطرح کرده و خواستار برابری و رفع ستم جنسیتی شدند. پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بسیاری از سازمانها و احزاب منحل و برخی از جمعیتهای زنان هم بالطبع آن منحل شدند. در تمام دوران حکومت محمدرضاشاه اگرچه روز ۸ مارس به طور رسمی و علنی برگزار نشد اما زنان از مبارزه و خواستههایشان دست نکشیدند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، یک بار مراسم ۸ مارس به صورت علنی و در گسترۀ میلیونی برگزار شد اما پس از آن روز، تا سال ۱۳۷۸، برگزاری مراسم علنی این روز، با توقف همراه بود، ولی با شروع زمزمههای اصلاحات و گفتمان جامعه مدنی، زنان ایرانی بدون جزماندیشی و تعصب بر نقطه نظرات خود، با همکاری هم، بار دیگر این مراسم را از خانهها بیرون کشیدند و پس از بیست سال آن را به حوزۀ عمومی کشاندند. این چنین بود که مراسم روز زن در سالن «شهر کتاب» در سال ۱۳۷۸ بر پا شد و کنشگران زن توانستند توجه فعالان در دانشگاهها و مراکز آموزشی و فرهنگی و نیز توجه کوشندگان جنبش دانشجویی و دیگر فعالان اجتماعی را به خود جلب کنند و بر کمیت و کیفیت فعالیتهای مدنی خود از طریق برگزاری این روز تاریخی، بیفزایند. تداوم برگزاری علنی این روز جهانی نیز پیگیری شد و زنان فعال در جنبش فمینیستی توانستند مراسم را در سال ۱۳۷۹ در «خانه هنرمندان» و در سال ۸۰ در فرهنگسرای «ارسباران» و نیز در خانهها و سالنها و دانشگاهها مراسم روز جهانی زن را برگزار کنند. اما سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۱ برای اولین بار تجمعی به مناسبت ۸ مارس در «پارک لاله تهران» برگزار شد. هر چند در سال بعد از آن نیز (۱۳۸۲) با وجود داشتن مجوز، اما در آخرین دقایق مجوز برپایی مراسم پارک لاله لغو شد و در نهایت، تجمع به خشونت کشیده شد. از آن پس، روز به روز فشارها بیشتر میشد و از برپایی تجمعات به مناسبت ۸ مارس ممانعت میکردند به طوری که در سال ۱۳۸۴، مراسم ۸ مارس در پارک دانشجو در همان ساعت اول با حمله پلیس و ضرب و شتم برگزارکنندگان، روبرو شد. در سال ۱۳۸۵ نیز به رغم همه فشارها، مراسم این روز به صورت گسترده در محیطهای دانشگاهی و شهرستانها برپا گردید و گروههای زنان با دهها ابتکار مختلف برای پاسداشت و یادآوری ۸ مارس و حفظ تلاش صدساله زنان مدافع حقوق برابر در ایران برای رسیدن به این نقطه تاریخی! همت کردند. اما با تأسف باید گفت که به تدریج از سال ۱۳۸۵ به بعد، نه تنها تجمعات زنان به مناسبت ۸ مارس به کل ممنوع شد بلکه حتا به سختی میشد مراسمی در سالنهای عمومی و دانشگاهها برپا کرد. با این حال اما به رغم همه این فشارها، زنان عقب ننشستند و همچنان ۸ مارس را به محوری برای تحقق مطالبات و همبستگی زنانهشان قرار دادند و به این طریق تاریخچهای غنی برای جنبش زنان مهیا ساختند که میتواند دستمایه خوبی به منظور شناخت و ایجاد دگرگونی در راستای بهبود زندگی زنان باشد. این دستآورد کمی نیست، چون آسان بدست نیامده، بنابراین هیچگاه به حال خود رها نمیشود. یکی از موفقیتهای مهم جنبش زنان، توانایی گردهم آوردن گرایشهای گوناگون زنان حول درخواستهای زنان است. تحت تأثیر این ویژگی، کنشگران جنبش فمینیستی ایران توانستهاند نوعی همزیستی دمکراتیک با یکدیگر را تجربه کنند و دمکراسی را نه فقط به عنوان شعار و خواست سیاسی که به عنوان فرهنگی عملی، در پراتیک اجتماعی و روزمره خود به کار گیرند. این فرهنگ دمکراتیک را زنان کنشگر در عمل اجتماعی آگاهانه بوجود آورده و گسترش دادهاند. یکی دیگر از حرکتهای موفق زنان، خواسته و نگرش مطالبه محوری است که حقوق برابر، مبارزه با تبعیض در زندگی روزمره، و کسب حقوق شهروندی را در کنش اجتماعی قدم به قدم خود، قرار میدهد و در عین حال از تجربههای بین المللی و از جنبشهای موفق سایر کشورها نیز بهره میبرد. این تحول بزرگ نشانه همبستگی و همدلی، آگاهی از محتوا و مضمون فعالیت، و بالاخره نتیجۀ درس آموزی از مبارزات مسالمت آمیز جنبشهای زنان در سایر کشورهاست. در آستانه قرار گرفتن در روز جهانی زن مطالبات خود را دوباره و دوباره با روش مطالبه محوری، پی میگیریم و در اولین قدم، آزادی زنان فعال دربند را خواستار میشویم و به سهم اندک خود میکوشیم تا فریاد عدالت خواهی و دادخواهانه آنان را به گوش جهانیان برسانیم و نیز همصدا با زنان سراسر جهان خواهان آزادی آنها و رفع خشونت و تبعیض علیه زنان میشویم. زیرا میدانیم که بدون مشارکت فعال و همبسته، ریشهکنیِ فقر و خشونت و نابرابری هرگز ممکن نمیشود. |