عصر نو
www.asre-nou.net

ریچارد بلانکو

یک«امروز»

برگردان فارسی: گیل آوایی
Wed 23 01 2013

blancoob01.jpg
از: ریچارد بلانکو، شاعر امریکایی کوبایی تبار در مراسم سوگند یاد کردن باراک اوباما برای دور دوم ریاست جمهوری امریکا 21ژانویه 2013
برگردان فارسی: گیل آوایی
www.shooram2.blogspot.com

یک خورشید امروز بر ما طلوع کرد، بر کرانه هامان افروخت
برفراز کوههای اسموکی [1] سوسو زنان به روی دریاچه های بزرگ، سلام کرد
حقیقت ساده ای در وسعت دشتها گسترد آنگاه به کوههای راکی نیرو داد
یک نور، بر فرازبامها تابید، زیر هر نور داستانی
ازحرکتهای سکوتمان در پشت پنجره ها گفته شد
چهره من، چهره تو، میلیونها چهره در آینه های صبح
هر یک خمیازه کشان به زندگی، با صدای بتدریج رساشدن در روزمان:
مداد اتوبوسهای زرد مدرسه، ریتم رنگ چراغهای راهنمایی
میوه می ایستد: سیبها، لیموها، و پرتقالهای همچون رنگین کمان آراسته
آغاز تحسین ما. کامیونهای نقره ای سنگین با روغن و حلقه های کاغذ
یا شیر، پر شدن در بزرگ راهها در کنار ما
سر راه تو به تمیز کردن میز، خواندن دفاتر حسابها یا
نجات دادن زندگی با آموزاندن هندسه یا به صدا در آوردن زنگ بقالی
همچنانکه مادرم بیست سال کرده است، تا من این شعر را بتوانم بنویسم
همه ما همچون ضرورت یک نور می گذریم
همان نور بر تخته سیاه با درسهایی برای روز:
معادلاتی برای حل کردن، تاریخی برای پرسیدن، یا هسته های متجسم
این که " رویایی دارم" [2] به داشتنِ رویا ادامه می دهیم
یا فرهنگِ واژه غیرممکنِ اندوه، خالی بودنِ میزهای بیست کودک را بیان نمی کند که امروز و برای همیشه به غیبت نشان شدند. نیایشگران زیادی هستند اما یک نور، در شیشه لکه دار پنجره ها نفس می کشد،
زندگی در چهره مجسمه های بُرُنز، گرمی بر پله های موزه ها و نیمکتهای گردشگاه ما
همچون مادران به فرزندان نگاه می کنند که به امروز سُر می خورند
یک زمین.زمین ما، ما را به پای هر ساقه ذرت ریشه می کند، هر سرِ گندم
با عرق ریزانی و دستها کاشته شدند،
دستانی که زغال سنگ یا آسیابها جابجا می کند
در بیابانها و فراز تپه ها می کارند، که ما را گرم می کنند، دستانی که شیارها می کنند، کشیدن لوله ها و کابلها، دستانی که فرسوده اند همچون چهره پدر من فرسوده از بریدن نیشکرها
همینطور برادر من هم. و من توانستم کتاب و کفش داشته باشم.
گردوخاک مزارع و بیابانها، شهرها و میدانها
آمیخته به یک باد – نفس ما. نسیم. آن را بشنو
از میان طنین شکوهمند تاکسی ها و اتوبوسهای سر ریز در خیابانها، در سنفونی
گامها، گیتارها، و صدای کشیده شدن متروها،
آواز غیرمنتظره پرنده بر خط لباسهای تو
بشنو: جیغ زمین بازی تاب می خورد، صوت قطارها
یا پچ پچ کردنهای دورِ میز قهوه خانه ها. گوش کن: درهایی که برای یکدیگر در تمام روز باز می کنیم، می گوییم: سلام، شالوم، بون جورنو، هاودی، ناماسته، یا بونئوس دیاس(روز بخیر-م)
به زبانی که مادرم یادم داد- در هر زبان در یک باد، زندگی ما را می کشاند.
بدون پیش داوری، به همین سان که این کلمات در لبان من می شکنند.( به همین صورت که بر لبان من جاری اند – م)
یک آسمان: از زمانیکه آپالاش و سی یراس [3] شکوه خود را نمایانده اند. و می سی سی پی و کلرادو راهشان را به دریا باز کرده اند. خوشا دستهای ما:
فولادها را به پلها تبدیل کردند.
گزارش به موقعِ دیگری برای رئیس تمام کردن. بخیۀ دیگری بر زخم
یا لباس اداری زدن.
نخستین قلم مو بر پرتره
یا آخرین طبقه بر برج آزادی
پیش رفتن در یک آسمان که به دوباره سکوتمان داد می زند
یک آسمان به سویی که ما گاه چشم بالا می گیریم
خسته از کار: برخی از روزها در هوای حدس زدن به زندگیهامان، برخی از روزها تقدیر از عشقی که عشقت را با عشق پاسخ می دهد. گاهی ستودن مادری که می دانست چطور مهر بورزد، یا چطور پدری را ببخشد که نمی توانست چیزی که می خواستی، بدهد.
ما راه خانه می گیریم: از میان زلالی باران یا سنگینی برف
یا روشنای سرخ در انبوه تاریکی، اما همیشه خانه، همیشه زیر یک آسمان، آسمان ما. و همیشه یک ماه همچون یک طبل بی صدا بر فرازِ بام هر خانه و هر پنجره، یک سرزمین – همۀ ما- رو به ستاره ها
امیدواری به - یک صورت فلکی
در انتظار ما که آن را نقش زند
در انتظار ما که نام دهد – با یکدیگر( با هم-م).

********

متن انگلیسی شعر یک «امروز»


ویدئوی مراسم و شعرخوانی ریچارد بلانکو:http://youtu.be/AkSRy8SGTEE

1 Smoky Mountains رشته کوههایی که در طول ایالت تنسی و کارولاینای شمالی کشیده شده است

2 اشاره به گفتۀ معروف مارتین لوترکینگ که گفت: رویایی دارمI have a dream

3 Appalachians and Sierras نام کوههایی در آمریکا