نان و عشق و کومنچینی
Sat 19 01 2013
مجید صدقی
majidsedghi@yahoo.com
سینما تک پاریس با نمایش برگزیده ای از آثار لوئیجی کومنچینی , استاد مسلم سینمای کمدی ایتالیایی در سال های دور, بازگشتی خاطره انگیز به دوران طلایی سینمای ایتالیا کرده است . دورانی که ویتوریو دسیکا در کنار ساخت فیلم هایی چون دزد دوچرخه – معجزه در میلان ویا ( امبرتو د ) - که آن را آخرین فیلم نئورئالیست سینمای ایتالیا می نامند - در اکثر فیلم های کمدی همواره نقش یک مرد زن باره را ایفا می کرد . از جمله در دوفیلم ( نان و عشق و فانتزی ) و نان و عشق وحسادت ( هردو به کارگردانی کومنچینی ).
این دو فیلم که در سالهای 1953 و 54 ساخته شد سرآغاز فیلم های کمدی در سینمای ایتالبا بود هرچند پیش از این سینمای ایتالیا علاوه بر ملودرام های - بیشتر تاثیرگذار از سینمای آمریکا - به تولید فیلمهای کمدی نیز بی توجه نبود ولی در واقع کومنچینی با ساخت این دو فیلم باعث شد تا سینمای ایتالیا در خارج از مرزهای این کشور توجه علاقمندان سینما را به خود جلب کند . به ویژه شرکت جینا لولو بریجیدا در این دو فیلم تهیه کنندگان آمریکایی را که شیفته ی لوندی های مریلین مونروی موطلایی بودند به سوی یک زیبا روی ایتالیایی جلب کرد.
به گمان من همانطور که فیلم های نئورئالیست بکی از مشخصه های با اهمیت در تاریخ سینمای ایتالیا بشمار می رود فیلم نان و عشق و فانتزی به دلایلی اثر مهمی است . نخست به این دلیل که همه شخصیت های فیلم چنان در نقش های خود جا افتاده اند که گاه به سختی می توان باور کرد که آن ها بازیگران فیلم هستند . از دسیکا که نقش اول را دارد تا بازیگرانی که تنها در یکی دو نما از فیلم هستند بازی های خوبی ارائه می دهند . جینا لولو بریجیدا که نقش ماریا را بازی می کند در سال 1954 به خاطر بازی در این فیلم برنده روبان نقره ای به عنوان بهترین بازیگر زن شد او پیش از این حتی در موطن خود به شهرتی که پس از این فیلم نصیبش شد دست نیافته بود. ماریزا مرلینی در نقش آنارلا مامای روستا که دسیکا عاشق او می شود ولی ناکام می ماند پس از بازی در این فیلم در تعدادی فیلم کمدی ایتالیاتی نیز بازی کرد و گرچه کمتر در نقش های اول ظاهر شد اما به هر حال بازی در این فیلم توانست پلی برای او در سینما ی ایتالیا باشد .

درمیان بازیگران این فیلم یک پیرزن دوست داشتنی نیز بازی دلچسبی را ارائه داد : تینا پیکا که در زمان بازی در این فیلم شصت و نه ساله بود برای بسیاری از دوستداران سینمای ایتالیا آشناست . او که متولد مارس 1884 در رم بود ودر سال 1968 در گذشت بیشترین فعالیتش بازی در روی صحنه های تئاترایتالیا بود . وی اولین فیلم خود به نام کلاه سه گوش ( ماریو کامرینی ) را درسال 1934 زمانی بازی کرد که پنجاه ساله بود .
تینا پیکا که در نان و عشق و فانتزی نقش کاراملا را بازی می کرد نیز پس از بازی در سری فیلمهای نان و عشق مشهورشد . او در بیشتر فیلم هایش نقش پیرزنی که مدام غرولند می کند ظاهر می شد . می توان به جرات گفت که همه ی بازیگران در فیلم بازی های خوبی ارائه می دهند حتی ستوان ارتش پی یترو استلوتی که ماریا عاشق اوست . این نقش رابازیگر گمنام ایتالیایی روبرتو ریزو بازی کرد . او که تنها دو فیلم کومنچینی ( نان و عشق و فانتزی ) و ( نان و عشق و حسادت ) از فیلمهای مشهور اوست پس از این دوفیلم در سینما جندان فعال نبود و سرانجام در نوامبر 2010 در هشتاد و چهار سالگی د ر میلان در گذشت .
داستان فیلم نان و عشق و فانتزی در یک دهکده ی کوچک در مرکز ایتالیای پس از جنگ شروع می شود مارشال آنتونیوکاروتنوتو ( ویتوریو دسیکا ) که بیش از هرچیز عاشق زن هاست به ا ین روستا می آید تا خود را به زندگی دراین روستا ی به ظاهر خسته کننده وفق دهد .
فیلم گرچه ساده به نظر می رسد ولی بیش از هرچیز روایتگر یک داستان انسانی است . شخصیت ها در فیلم خواه در لباس نطامی باشند و خواه معمولی هیچ گاه برای یکدیگر دردسرندارند . و مانند همیشه عشق است که در این روستای کوچک آدمها را به یکدیگر پیوند می دهد. کومنچینی در این فیلم تلاش می کند که در ارائه یک اثر کمدی از مرز یک کمدی سالم به دور از ابتذال خارج نشود او در ضمن در این فیلم با به سخره کشاندن تعصب های مذهبی که مردم روستا را اسیرخود کرده به نوعی به انتقاد از خرافه ها ی مذهبی که درایتالیای آن سالها بسیار بیشتر از امروز بود می پردازد .
پس از موفقیت تجاری فیلم در ایتالیا این فیلم در چند جشنواره فیلم خارجی نیز از جمله در جشنواره سینمایی کن به نمایش در آمد و موفق به دریافت جوایزی شد . فیلم همچنین برنده خرس نقره ای در جشنواره سینمایی برلین شد. نمایش فیلم در اروپا و آمریکا نیز بسیار موفق بود. این فیلم به ویژه در فرانسه با استقبال بسیار روبرو شد و توانست سه میلیون و 865 هزارو 980 تماشاگر را روانه سالنهای سینما کند .
کومنچینی یک سال بعد فیلم نان و عشق وحسادت را با شرکت همان بازیگران فیلم قبلی ساخت . داستان این فیلم از آنجایی شروع می شود که فیلم قبلی به پایان رسیده بود . در قسمت دوم همانگونه که از عنوانش معلوم است عامل حسادت در روابط شخصیت ها تاثیر می گذارد ولی هرجند در پایان همه چیز به خوبی و خوشی تمام می شود ولی برای مارشال که محبوبه اش ( مامای دهکده ) اورا ترک کرده روستا یی که به آن خو کرده بود کسل کننده می شود . البته ناراحتی مارشال مدت زیادی ادامه ندارد . در پایان فیلم در اتوبوس اورا می بینم در حالی که در صندلی خود نشسته به زن زیبایی که در ردیف کنار او نشسته نگاهی عاشقانه می کند . برای مارشال عاشق شدن هیچ گاه دیرنیست . کومنچینی نقش این زن زیبا را به ایوون سانسون ستاره مشهور آن سالهای سینمای ایتالیا داد که در این فیلم تنها چهره زیبای اورا می بینیم .
محبوبیت فوق العاده این دوفیلم به نوعی سلطه ی سینمای نئورئالیست ایتالیا را کمرنگ کرد گرچه هیچ گاه از ارزش فیلمهای نئورئالیست کم نکرد . درواقع به لحاظ تاریخی فیلم های کومنچینی انتقال نئورئالیسم به کمدی ایتالیایی است . دینوریزی فیلمساز ایتالیایی نیز در سال 1955 فیلم نان و عشق و... را این بار باشرکت سوفیالورن و ویتوریودسیکا . و خاویرستو کارگردان اسپانیایی فیلم نان و عشق و اندالوسی را در سال 1959 ساخت که البته هیچ کدام موفقیت دو فیلم کومنچینی را تکرار نکرد. هرچند حضور دسیکا در فیلم های مزبور همچنان عاملی برای استقبال تماشاگران بود.
لوئیجی ویتالیانو کومنچینی در سا ل1916 در سالوی ایتالیا زاده شد و در ششم آوریل 2007 در حالی که نودسالگی را پشت سرگذاشته بود چشم از جهان فروبست . او دوران کودکی خودرا همراه با والدینش در پاریس گذرانید و در پایتخت فرانسه بود که عاشق سینما شد. در بازگشت به میلان معماری را در پلی تکنیک میلان آموخت . اندکی پیش از آغاز جنگ جهانی دوم به عنوان روزنامه نگار و منتقد فیلم درنشریه CORENTO و هفته نامه معروف Tempo illustrato کارکرد . در سال 1946 در حالی که همچنان منتقد فیلم است سینما را با ساخت فیلم کوتاه ( بامبینی در شهر ) که به حشنواره کن و ونیز فرستاده شد . ساخت چند فیلم در باره کودکان نام اورا به عنوان فیلمسازی که از کودکان برعلیه بی عدالتی ها مبارزه می کند سر زبانها انداخت . اولین فیلم بلندش ( دزدیدن ممنوع ) باز هم به مشکلات کودکان بزهکار می پرداخت .
کومنچینی بزودی در سینمای کمدی ایتالیا تثبیت شد هرچند فیلم های اجتماعی اش نیز با ارزش هستند . فیلم هایی مانند تجارت برده سفید , پشت پنجره های بسته , بازرس و .... او سالهای بسیاری با تلویزیون ایتالیا همکاری کرد که تعدادی فیلم و نیز مجموعه تلویزیونی ماجراهای پینوکیو- که یک نسخه سینمایی نیز از آن به نمایش در آمد – حاصل این همکاری است .
او همراه با دینوریزی و ماریو مونیچلی به راستی پدر سینمای کمدی ایتالیاست .سینمایی که نسل امروز تنها می تواند از طریق تلویزیون و یا مراکز فرهنگی - هنری به شناختی از آن دست یابد.

|
|