عصر نو
www.asre-nou.net

سخنی کوتاه در رابطه با یک مصاحبه


Thu 5 03 2009

در مصاحبه ای که رادیو پیام آزادی با آقای معصوم بیکی در مورد سی امین سالگرد انقلاب میهنمان انجام داده بود، مسئله ای در مورد فدائیان از طرف ایشان مطرح شده بود که لازم دانستم اشاره ای کوتاه در این مورد داشته باشم.
ایشان ضمن اشاره به ناموفق بودن چپ بعد از انقلاب ۱۳۵۷، این طور مطرح می کنند که:... یادمان نرود که تا آن موقع سازمان فدائی از دمکراسی جانانه دفاع می کند و مقطع سفارت است که او را در واقع می برد و... به نحوی منحلش می کند از نظر ایدئولوژیکی در نیروهای مذهبی و... بعدها مسئله گرایشش به حزب توده و آن سیاست های... تباهکارانه در پیش گرفته می شود و...
در ابتدا لازم است این مسئله را متذکر شوم که در این جا قصد من به هیچ وجه شکافتن تمامی مسائلی که سازمان فدائی بعد از انقلاب با آن روبرو بوده و همین مسائل منجر به انشعابات چندی در این سازمان شده بود، نمی باشد.
به عنوان یک ناظر و نه یک کارشناس، میخواهم اشاره ای کوتاه به این مسئله داشته باشم که بر خلاف نظر آقای اکبر معصوم بیکی، جنبش فدائی به هیچ وجه فقط در سازمان فدائیان (اکثریت) نماند و خلاصه نشد.
همان طوری که همگی ما می دانیم بعد از اشغال سفارت آمریکا، به دلیل غالب شدن سیاست های راست در رهبریت سازمان فد ائی، اختلافات زیادی در سازمان به وجود آمد که در نتیجه انشعاب اقلیت و مدتی بعد هم انشعاب جناح چپ در سازمان صورت می گیرد.
در ۱۶ آذر ۱۳۶۰ نیز انشعاب نسبتا بزرگی در سازمان اکثریت به وقوع می پیوندد که آن ها نام خود را «سازمان فدائیان خلق ایران» می گذارند و هر چند که عمده اختلاف آن ها با سازمان اکثریت، در مخالفت با سیاست های راست روانه رهبریت سازمان اکثریت و طرح انحلال سازمان در حزب توده و... بود، ولی سازمان فدائیان خلق ایران نیز تا مدت ها سیاست های راست روانه خود در رابطه با جمهوری اسلامی را یدک می کشید تا این که در یک پروسه از خط مشی راست روانه فاصله گرفت و در سال ۱۳۶۵ این سیاست ها را برای همیشه کنار گذاشت.
در ضمن، تحولات پس از سی ام خرداد ۱۳۶۰، حاکم شدن قطعی دیکتاتوری و خفقان شدید در جامعه، دستگیری و اعدام های گسترده، افت چشمگیر مبارزات توده ها و آغاز عملیات مسلحانه گسترده مجاهدین، تمایلات آنارشیتی و چپ روانه را در طیف اقلیت تقویت کرد و اختلافات درونی آن را حدت داد. در نتیجه بخشی از رفقای اقلیت که با تبلیغ مسلحانه و سازمان دهی جوخه های رزمی به صورت یک وظیفه مبرم مخالف بودند، از اقلیت کناره گیری کرده و“ سازمان آزادی کار ایران- فدائی“ را به وجود آوردند.
تداوم بحران نظری- تشکیلاتی در درون رهبری اقلیت منجر به انشعابات متعددی در سال ۱۳۶۴ در این سازمان شد. «سازمان چریک های فدائی خلق ایران- شورای عالی» از جمله گروه های منشعب بود.
در خرداد ۱۳۶۸ طی پروسه وحدت میان «سازمان آزادی کار ایران- فدائی» و «سازمان فدائیان خلق ایران»، «سازمان فدائی- ایران» به وجود آمد و با وحدت میان این سازمان و « سازمان چریک های فدائی خلق ایران- شورای عالی: در فروردین ۱۳۷۳، «سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران» بنیان نهاده شد.
در پلاتفرم سیاسی- نظری «سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران» از جمله آمده که سازمان ضمن داشتن اعتقاد به سوسیالیسم، در مبارزه برای کسب آزادی، دمکراسی، و حقوق برابر برای همه ملیت های ساکن میهنمان، لحظه ای ازحرکت و تلاش باز نخواهد ماند.
این خود بدون نیاز به توضیحی اضافه، نشاندهنده راه جنبش فدائی است و این که این جنبش در سازمان فدائیان(اکثریت) خلاصه نشده است.