تبسم و گریز
(دو سروده ی کوتاه)
Sun 16 12 2012
یوسف صدیق (گیلراد)
● تبسم
من
به تبسم های مبهم معتادم
و غربت خیابان ها
در دلم کز کرده است.
ما
در کجای زمان
از هم جدا شدیم ؟
١٣٩٠ - - - - -
● گریز
کفش ها مان را
پیوسته
در پاگرد گذشته جا می نهیم
و پابرهنه
از پلکان حال می گریزیم.
گویی باور نمی کنیم :
زمان
عقربه هایش را
وقف هیچکس نمی کند.
١٣٩١ - - - - -